هر نوع درمان برای سوء مصرف مواد مخدر، برای این که کاملاً موفقیت آمیز باشد، باید به سه مسئله جداگانه بپردازد. نخست این که کنار گذاشتن ماده ممکن است علائم ترک یا محرومیت از ماده مخدر را ایجاد کند. هر چند ممکن است این علائم خفیف و قابل تحمل باشند، در مورد برخی از مواد مخدر از جمله ترکیبات تریاک گاهی بسیار دردناک و نسبتاً طولانی هستند.
حتی در شرایطی که فرد مبتلا دچار بیماری جسمی توأم نباشد، اما پس از یک بازگیری موفق نیز، یعنی وقتی وابستگی جسمی از بین رفته است، باز هم این افراد نسبت به بازگشت مسئله آسیب پذیر هستند، و این همان مسئله دوم است که درمانگر باید با آن رویارو گردد. در همین دوره پس از ترک ماده مخدر است که باید چیزی مناسب جانشین خواص پاداش دهنده و تقویت کننده ماده مورد مصرف گردد تا میل به بازگشت به سوی اعتیاد به مصرف مواد مخدر مهار شود.
مسئله سوم، اختلالات شخصیتی است که معمولاً در زمینه اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد. فرض نامعقولی نیست که بگوییم تقریباً هر فرد معتاد به مواد مخدر به نوعی دچار اختلال شخصیتی نیز هست.
در تمام موارد مصرف جبری مواد لازم است ردپای اختلال شخصیت را بجوییم. برخی از صاحب نظران معتقدند هیچ دارویی نیست که بدون استثناء اعتیاد آور باشد، در واقع نظرشان این است که این دارو نیست که اعتیاد می آورد بلکه شخص است که دچار بیماری اعتیاد می گردد.
نقش شخصیت فرد معتاد در همین نکته به خوبی پیدا است. آن چه باید مورد تأکید قرار گیرد این است که درمان ایدهآل برای یک معتاد خیلی فراتر از درمان علامتی ترک اعتیاد به مواد مخدر است. معتاد پس از ترک و درمان اعتیاد باید تحت انواع متناسب روان درمانی گسترده قرار گیرد، سبک زندگی و یاران قدیم را رها کند، و به گروهی ملحق شود که به دور از دود و سرنگ و منقل به زندگی سالم خود ادامه می دهند.
وابستگی به مواد مخدر مشکل ویژه کشور ما نیست چرا که در گستره جهانی به مرز بحران رسیده است. اما باید پذیرفت که این بحران جهانی با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برهه کنونی در کشورمان اهمیتی دوچندان یافته است. برنامهریزان کشور در رده های مختلف از جمله مسئولین نظام سلامت با این معضل چند بعدی گرفتار بوده ناچار از توجه ویژه به آن هستند.
ورود مواد جدید صناعی چون شیشه و هروئین خالص، افزایش نسبت مصرف هروئین به تریاک بر پیچیدگی امر افزوده است. چند هزار کلینیک خصوصی در درمان افراد وابسته به مواد مخدر در تلاش اند. افزون بر این روان پزشکان، پزشکان عمومی، دندان پزشکان، داروسازان و همکاران متخصص داخلی و جراحی و اشکال مختلف با افراد وابسته به مواد مخدر سر و کار پیدا میکنند.
آیا اعتیاد یک بیماری است؟ بسیار اتفاق افتاده است که با نوعی با اختلال وسواس یا افسرده اشک ریزان آمده است که اطرافیانش او را متهم می کنند که بیمار نیست، بدون این که نیازی باشد دارو می خورد و اگر بخواهد میتواند سالم و بهنجار باشد. به عبارت دیگر میگویند که بیماری اش ساخته خودش است. در این مورد مسئله واضح است. انگار به بیماری با سرطان معده بگوییم که خود سبب ساز بیماری خود بوده ای. اما در مورد اعتیاد مسئله آن چنان پیچیده است که بعضی از پزشکان هم خود فرد را مقصر اختلال اعتیاد میدانند.
واقعیت آن است که مجموعه ای از عوامل مستعد کننده که شاید بخشی از آن ها نیز ارادی باشد، دست به دست هم میدهند و این مشکل روان پزشکی را پدید می آورند. برخی روان پزشکان دوست دارند معتاد را بیمار معرفی کنند مزمن، عودکننده، چند وجهی و دشوار از نظر پاسخ درمانی. اعتیاد یک آسیب اجتماعی است که تمام دنیا با آن درگیر است.
با این ویژگی که نوع ماده مورد مصرف و شدت آن با توجه به آداب و سنن هر جامعه متفاوت است. و باز با این ترکیب که جهانی شدن در حال از بین بردن این تفاوتهای فرهنگی است. شیوع بیسابقه مت آمفتامین (شیشه) و الکل در سالهای اخیر در کشور ما نمونهای از تأثیرپذیری جهانی شدن است.
کلینیک روان پزشکی و ترک اعتیاد دی آماده ارائه خدمات درمان و ترک اعتیاد به مواد مخدر با امکانات بیمارستانی می باشد.