بیماری اعتیاد حاصل فرآیند پیچیده ای در مغز است که تحت تاثیر عوامل محیطی (مانند شرایط دسترسی به مواد، فشار همسالان، پذیرش اجتماعی و....) و عوامل بیولوژیک (ساختار متفاوت مغزی و ژنتیکی فرد مستعد) منجر به یک سری تغییرات مرضی (پاتولوژیک) در ساختمان و شیمی مغز و یا حتی تنظیمات ژنتیکی فرد مصرف کننده ایجاد می گردد.
بدین ترتیب بتدریج مصرف اختیاری ماده به مصرف جبری و بدون کنترل در فرد تبدیل شده و بسته به نوع ماده یا مواد مصرف شده عملکرد مغز در نواحی خاصی مختل و منجر به اشکالاتی در حس شادی و لذت، رفتار و تفکر و غیره شده و در نتیجه شخص بدون مصرف مواد قادر به انجام فعالیت های طبیعی خود نخواهد بود.
تدریجاً و با مصرف مکرر این آسیب ها منجر به تغییرات روانی پایدار نظیر اختلالات خلقی، اضطرابی و توهم و هذیان (انواع جنون یا اختلال تفکر و ادراک) می گردد. بنابراین در اغلب مصرف کنندگان مواد با یک وضعیت پیچیده از سه بیماری همزمان روانپزشکی مواجه هستیم:
در درمان اعتیاد نیز مانند سایر بیماری های پیچیده بایستی به کلیه این مشکلات بیمار توجه کافی نمود و نیاز به مداخلات تخصصی روانپزشکی و طبی (از جمله تجویز داروهای مناسب و استفاده از انواع روشهای روان درمانی) وجود دارد.
در این زمینه رویکردهای متفاوتی وجود دارد. بسیاری از مبتلایان گذراندن دوره علائم محرومیت از مصرف را ترک اعتیاد قلمداد می کنند و با منفی شدن تست ماده در بدن و برطرف شدن علائم قطع مصرف(خماری) کار را انجام شده می پندارند.
برخی معتقدند با مجازات و یا نگهداری فرد مبتلا در یک محیط کمپ ترک اعتیاد فرد متنبه شده مشکل حل می شود. متاسفانه عده ای از جمله بسیاری از مراکز ترک اعتیاد با جایگزینی یک داروی اعتیادآور دیگر مانند متادون خود فروشنده ماده مخدر می شوند. همچنین بسیاری ادعا می کنند بیمار می تواند با استفاده یک ترکیب معجزه آسا از گیاهان خشک شده (داروی گیاهی) بدون هیچ عارضه ای به سادگی بر اعتیاد غلبه کند!!
از نظر طبی و روانپزشکی لازم است به اعتیاد به عنوان یک بیماری جدی چند وجهی نگریست.
نجات از این بیماری نیازمند یک برنامه درمانی است که توسط یک تیم درمانی چند تخصصی و با مدیریت روانپزشکی جهت هر بیمار بطور اختصاصی طراحی و اجرا گردد. بنابراین پس از ارزیابی های دقیق تشخیصی، متناسب با شرایط هر بیمار یک درمان تلفیقی دارویی و روانشناختی در نظرگرفته می شود که در بیماران مختلف متفاوت است.
همچنین هر برنامه درمانی ترکیبی است از:
بسته به نوع ماده مصرفی مداخلات درمانی متفاوتی به کار می رود. گاهی جهت جلوگیری از خطرات شخصی و اجتماعی مصرف مواد مداخلات قهری لازم می شود. میزان آمادگی افراد مصرف کننده جهت پذیرش درمان مختلف است و الگوی درمانی متناسب با آن طراحی می گردد.
هر چه ماده مصرفی مخرب تر و قوی تر باشد، ممکن است فرد بینش کمتری نسبت به لزوم درمان داشته باشد و گاه لازم است خانواده جهت بستری اجباری اقدام نمایند تا از تشدید عوارض مصرف جلوگیری شود. رفتارهای اعتیادی بتدریج تغییر می کنند و نیازمند پیگیری های درمانی طولانی مدت و مستمر هستند.
فرآیند درمان اعتیاد شامل 5 مرحله است:
در هر کدام از این مراحل بایستی الگوی درمانی متفاوتی جهت بیمار در نظر گرفته شود که موجب تقویت نتایج و افزایش همکاری بیمار و اتحاد درمانی می شود. بسته به شرایط روانی و جسمانی بیمار در هر مرحله و نوع ماده مصرفی داروهای عمومی یا اختصاصی مختلفی استفاده می شوند که زیر نظر متخصص تنظیم شده و به تسهیل بهبودی و درمان عوارض مصرف کمک می کنند.
برنامه های درمانی مختلف بسته به عمق و دامنه خدمات می توانند نتایج متفاوتی داشته باشند. هر چند در موارد خفیف مانند اعتیاد به سیگار (نیکوتین) ممکن است مداخلات کوتاه مدت با تاکید بر تغییر شناخت و انگیزه موثر باشند، در سایر مواد نیاز به درمان جدی و گذراندن یک دوره اولیه بستری در یک مرکز تخصصی ترک اعتیاد وجود دارد.
با اینکه تعداد قابل توجهی از بیماران پس از ترخیص برنامه درمانی را ترک می کنند جهت کاهش علائم روانی و رفتارهای ضد اجتماعی و نیز اجتناب طولانی از مصرف مواد لازم است که درمان حداقل به مدت شش ماه و ترجیحاً بیش از یکسال ادامه پیدا کند.
میزان مهارت و تخصص پزشکان و مشاوران تیم درمانی تاثیر زیادی بر نتایج درمانی دارد. خدمات جامع نگر چند تخصصی با بهره گیری از تیم درمانی آموزش دیده احتمال بهبودی بیشتر و حفظ طولانی مدت بیمار در مسیر درمان و نیز تغییرات مثبت را افزایش می دهد.
یک مرکز درمان اعتیاد خوب بایستی توان ارائه خدمات درمانی زیر را با کیفیت مناسب داشته باشد:
مراکز درمانی که به شکل جامع نگر و چند تخصصی تلفیقی از همه ی درمان ها را تماماً و بصورت ترکیبی از دوره های بستری و پیگیری های سرپایی انجام می دهند میزان موفقیت بیشتری دارند.
سنجش نتیجه نهایی شامل بهبود عملکرد روانی، رفتاری و اجتماعی، کاهش رفتارهای ضداجتماعی و بزهکارانه، کاهش مصرف مواد و عود و تقویت توان اشتغال می شود.
اقدامات درمانی یک بعدی اغلب ناموفق هستند. بعنوان مثال در کشور ما تجویز غیر علمی و طولانی مدت داروهای آگونیست مانند متادون و بوپرنورفین به بیماران نه تنها باعث ترک اعتیاد و بهبودی بیماران نشده اند بلکه خود به یک معضل جدید تبدیل شده است و متاسفانه بسیاری از مراکز ترک اعتیاد در واقع مراکز فروش و توزیع مواد مخدر هستند که یک ماده مخدر را با یک قرص مخدر جایگزین می نماید و تنها یک کسب و کار غیر منصفانه برای آنهاست نه راهی برای درمان و نجات بیماران.