ایران در منطقه هلال طلایی و در همسایگی افغانستان و پاکستان، دو کشور تولید کننده عمده مواد مخدر جهان واقع شده است. این موضوع، مشکلات زیادی را برای کشور ما پدید آورده است که از آن جمله می توان به هجوم قاچاقچیان مواد مخدر در قالب باندهای بین المللی به ایران، تلاش آنان برای ترانزیت مواد مخدر از خاک ایران به اروپا و افزایش آمار اعتیاد در ایران اشاره کرد.
بیکاری از مهم ترین عواملی است که در صورت مساعد بودن سایر عوامل، زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی می شود. اشتغال مناسب، جز تأمین درآمد، پیامدهای مطلوب دیگری دارد که هر یک از آن ها می تواند مانع گرایش فرد به اعتیاد به انواع مواد مخدر، سیگار و الکل شود. برخی از این پیامدها عبارتند از کسب مهارت های تازه و شکوفایی استعدادها، گسترش ارتباطات اجتماعی، ایجاد احساس ارزشمندی و مسئولیت پذیری و تعهد در فرد.
فقر مادی، زمینه ساز بسیاری آسیب های اجتماعی و از جمله اعتیاد به مواد مخدر است. فقر تنها به معنی عدم توانایی برای تهیه غذا، لباس یا سرپناه نیست، بلکه پیامدهای بی شماری دارد که هر یک به نحوی می تواند انگیزه و عامل گرایش فرد به مصرف مواد مخدر شود. از جمله این پیامدها می توان به جهل، ناآگاهی و نداشتن امید کافی برای تغییر وضعیت اشاره کرد. تمامی این ها زمینه مساعدی را برای گرایش به اعتیاد به مواد مخدر فراهم می کنند. به عنوان مثال کودکان و نوجوانان محروم اغلب از محبت و حمایت دوستان و معلمان خوب، محلی امن برای زندگی و آگاهی های لازم برای حل مسائل زندگی بی بهره هستند و همه این ها زمینه اعتیاد در سنین پایین را فراهم می کنند.
همه انسان ها به وجود امید و معنا در زندگی نیازمند هستند. فرهنگ ها، نهادها و ساختارهای یک جامعه (مانند صدا و سیما یا آموزش و پرورش) در دمیدن روح امید و دانش در زندگی مردمان یا سرکوب کردن امید و معنای زندگی نقش بسیار مهمی دارند. از سوی دیگر تلاش برای حل مشکلات و گذر کردن درست از سختی ها، راه امید را در زندگی هر انسانی باز می کند اما سعی برای فرار و فراموش کردن یا جستجو نکردن معنایی عمیق از زندگی، انسان را دچار رنج، پوچی و سردرگمی در این جهان می کند. کم نیستند انسان هایی که برای فراموش کردن مشکلات زندگی و فرار از ناامیدی، به سمت مصرف انواع مواد مخدر روی می آورند. البته گاهی این مخدرها از جنس مواد مخدر معمولی نیستند. کار، خرید و مصرف، خوردن، روابط جنسی، بازی های کامپیوتری و ... هر یک معیارهای خودشان را دارند.
نداشتن روابط درست عاطفی در خانواده، باعث محرومیت عاطفی فرزندان و والدین می شود و محرومیت عاطفی از علل گرایش فرد به اعتیاد است. در گزارشی از کانون اصلاح و تربیت، در خانواده های یک سوم از افراد بزهکار و معتاد، درگیری زیادی میان افراد خانواده وجود داشته است و در ۱۰ درصد از موارد بین اعضای خانواده رابطه محبت آمیزی وجود نداشته است و درصد زیادی از بزهکاران و معتاد به انواع مواد مخدر در مصاحبه های خود به روابط معیوب خانوادگی اشاره کرده اند. گرایش به گروه همسالان، طبیعی و جزء ضروریات رشد نوجوانان است، اما این امر گاه در حالی اتفاق می افتد که نوجوان از خلأ عاطفی، نبود حمایت مؤثر خانواده و در نتیجه کمبود عزت نفس، رنج می برد. در گروه های همسالان، نوجوانان تازه وارد ممکن است از طرف اعضای قدیمی تر تحت فشار قرار گیرند تا به عنوان بهای پذیرفته شدن در گروه، اعمال و رفتار نامطلوبی از خود نشان دهند. در این میان تنها نوجوانانی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، قادرند در مقابل فشارهای همسالان مقاومت نمایند، زیرا به راحتی می توانند روابط دوستانه ای با افراد دیگری شکل دهند.
زشتی اعتیاد به مواد مخدر و ترس از آن برای فرزندانی که والدین معتاد به مواد مخدر دارند، تا حد زیادی از بین می رود. عادی شدن مصرف مواد مخدر در خانواده، موجب می شود نوجوانان راحت تر به سمت مصرف مواد مخدر بروند. از طرفی اعتیاد والدین به مواد مخدر، مراقبت و حمایت آن ها از فرزندان را کاهش می دهد که خود زمینه ساز سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر است.