اعتیـاد بلای خانمان سـوزی اسـت که نسـل جـوان جامعـه مـا را به شـدت تهدید می کنـد. موقعیـت سوق الجیشـی ایـران و داشـتن مـرز مشـترک بـا کشـورهایی نظیـر افغانسـتان و پاکسـتان سـبب شـده اسـت کـه بسـیاری از مرزهـای کشـور، دروازه ای بـرای ورود مـواد مخـدر و سـایر مـواد مـورد سـوء مصرف غیرقانونـی بـه کشـور باشـد.
محموله های تریـاک و هروئیـن از این دو کشـور (که به هلال طلایی مشـهور هسـتند) به صـورت گسـترده وارد ایـران می شـود. ایـن مسـئله لطمـات جبران ناپذیـری چـه به لحـاظ اجتماعـی و چـه از نظـر اقتصـادی بـر پیکـره نسـل جوانـی می زند کـه بزرگتریـن سـرمایه کشـور هسـتند. بـه همین دلیل مبـارزه با ایـن مشـکل بایـد مـورد توجـه همه جانبـه قـرار گیرد.
اعتیــاد کــه امــروزه بــا واژه صحیح تــر «وابســتگی» توصیــف می شــود، بــه یــک بیمــاری مزمــن عودکننــده اطـلـاق می شــود کــه بــا ســه ویژگــی «تحمــل«، »ســندرم تــرک» و «وابســتگی» مشــخص می شــود.
منظــور از تحمــل آن اســت کــه بــدن فــرد به تدریــج به مقــدار کــم مــاده مخدر مصرفــی خــو می گیــرد و بــرای رســیدن بــه حالــت ســابق نیــاز بــه مصــرف مقادیــر بیشــتری از همــان مــاده دارد.
ســندرم تــرک اعتیاد بــه این معناســت کــه به دلیــل شرطی شــدن نظــام پــاداش مغــز، افــرادی کــه مــواد مخدر مصــرف می کننــد، بعــد از تــرک اعتیاد همــان مــاده، علائــم جســمی و روانــی خاصــی نشــان می دهنــد. ایــن علائــم عــذاب آور هســتند و تحمل کــردن آن هــا بــرای فــرد ســخت اســت. در واقــع، ســندرم تــرک اعتیاد به مفهــوم عامیانــه «خمــاری» اشــاره دارد کــه در اثــر عــدم مصــرف دارو یــا مــواد مخدر کــه فــرد بــه آن وابســته اســت، پدیــد می آیــد.
وابستگی همان گونــه کــه از نــام آن پیداســت، احســاس وابسته شــدن ذهنــی و جســمی بــه مصــرف یــک مــاده خــاص اســت. به طــوری کــه فــرد قبــل از مصــرف مــاده احســاس بی قــراری و ناراحتــی داشــته و به دنبــال مصــرف آن احســاس رضایــت و آرامــش می کنــد و زمان هایــی کــه مــواد مخدر مصــرف نمی کنــد، بــاز در فکــر مــواد مخدر اســت و بــرای تهیــه یــا مصــرف آن برنامه ریــزی می کنــد.
بســیاری از افــرادی کــه اعتیــاد دارنــد، نمی پذیرنــد کــه معتــاد هســتند. آن هــا مــدام ســعی می کننــد مصرفشــان را تفریحــی جلــوه دهنــد و بــه اطرافیــان اطمینـان می دهنـد کـه اگـر بخواهنـد می تواننـد بـدون هیـچ مشـکلی مصـرف مواد مخدر را کنــار بگذارنــد. در واقــع، آن هــا ترجیــح می دهنــد کــه خودشــان را گــول بزننــد و تصــور می کننــد اعتیــاد مرحلــه ای اســت کــه خیلــی بــا جایی کــه آنهــا ایســتاده اند، فاصلــه دارد.
فــرد به دنبــال مصــرف یــک مــاده مخدر، مســئولیت های شــغلی و اجتماعــی خــود را نادیــده می گیــرد. فــرد در شــرایط نامناســب و یــا خطرنــاک اقــدام بــه مصــرف مــواد مخدر می کنــد. فرد قبــل از رانندگــی یــا در یــک مهمانــی احســاس نیــاز می کنــد کــه مــواد مخدر مصــرف کنــد.
فــرد به دلیــل مصــرف مــواد مخدر ناچــار بــه درگیــری بــا قانــون و نماینــدگان آن ماننــد پلیــس و ... می شــود. بــرای مثــال، ممکــن اســت به دلیــل رانندگــی خطرنــاک ناشــی از مصــرف مواد مخدر، توســط پلیــس جریمــه شــود و یــا به دلیــل حمــل غیرقانونــی مــواد مخدر دســتگیر شــود. فــرد به دلیــل مصــرف مــواد مخدر در روابــط بیــن فــردی دچــار مشــکل می شــود. بــرای مثــال، بــا همســر، شــریک زندگــی یــا دوســتان و خانــواده اش درگیــر می شــود یــا بــا آن هــا دعــوا می کنــد یــا روابــط عاطفــی و جنســی او دچــار تغییراتــی می شــود.
در روزهــای ابتدایــی پاکــی از مــواد مخدر، ممکــن اســت فــرد معتــاد بــرای تحــت تأثیـر قـراردادن اطرافیـان در علائمـی کـه دارد، مبالغـه کنـد (بـرای مثـال، درد و بیقراریــش را خیلــی شــدیدتر از آنچــه کــه هســت، نشــان دهــد) و بخواهــد بــه این وســیله حــس دلســوزی اطرافیــان را جلــب کنــد تــا خانــواده احســاس کننــد کــه ترک کــردن مواد مخدر بــرای او مضــر بــوده و عــذاب او زیــاد اســت و از مصــرف دوبــاره مــواد مخدر توســط او چشم پوشــی کننــد.
در ایــن موقعیت هــا، بایــد هوشــیار باشــید و بــه هیچ وجــه حامــی ضعــف اراده او نباشــید و اجــازه ندهیــد کــه شــما را بــازی دهــد. واقعیــت ایــن اســت کــه بــا پیشــرفت های چشــمگیر علــم پزشــکی و داروهــای جدیــد طبــی و روانپزشــکی، فــرد معتــاد می توانــد بــا کمتریـن درد و عـوارض، دوران تـرک اعتیاد را سـپری کنـد. بنابرایـن، اگـر فـرد معتـاد زیـر نظـر پزشـک اقـدام بـه تـرک کنـد، مطمئـن باشـید کـه او عـذاب زیـادی را متحمــل نخواهــد شــد.