1- اشتیاق یا نیاز اﺟﺒﺎری ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﺪاوم آن ﻣﺎده و ﻇﻬﻮر رﻓﺘﺎری اﺟﺒﺎری ﺑﺮای پیدا کردن آن ﺑﻪ ﻫﺮ وسیله.
2- ﺗﻤﺎیل ﺑﻪ اﻓﺰودن ﺑﻪ ﻣﻘﺪار ﻣﺼﺮف ﺑﻪ ﻣﺮور زﻣﺎن.
3- پیدا ﺷﺪن وابستگیﻫﺎی جسمی و روانی ﺑﺮ اﺛﺮ اﺳﺘﻔﺎده از آن ﻣﺎده. این کمیته ﺑﺮای اﺳﺘﻔﺎده ﻣﺪاوم یا دوره ای ﻣﻮاد شیمیایی که ﺑﺮای ﻓﺮد و ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻀﺮ ﻧﺒﻮده و نیز ﺣﺎﻟﺖ ایجاد ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ آن ﺧﺼﻮصیات ﺑﺎﻻ را ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷـﺪ واژه ﻋـﺎدت دارویـی را در ﻧﻈـﺮ ﮔﺮﻓﺖ. ولی ﺑﻪ ﻣﺮور زﻣﺎن ﻣﺸﺨﺺ ﮔﺮدید که ﺗﻌﺎریف ﺧﺼﻮﺻﺎً ﺑـﺮای ﻋـﺎدت دارویـی ﻧﺎرﺳـﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ همین دلیل در ﺳﺎل 1957 میلادی ﺗﻌـﺎریف ﺗﻮﺳـﻂ کمیته کارﺷﻨﺎﺳـﺎن ﺳـﺎزﻣﺎن ﺟﻬﺎنی ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺠﺪداً ﺑﻪ این ﺻﻮرت تصحیح ﮔﺮدید که وابستگی روانی ﺑﻪ یـک دارو ﺑـﺪون ﭘﺪیده ﻣﺤﺮومیت را ﻋﺎدت و وابستگی روانی و جسمی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﭘﺪیـﺪه ﻣﺤﺮوﻣیـﺖ را اﻋﺘیـﺎد ﻧﺎمیده اﻧﺪ. اﻣﺎ ﺗﻌﺎریف ﻓﻮق نیز ﺑﺎ ﺷﺮوع ﻣﺼﺮف داروﻫﺎیی از قبیل ال. اس. دی و آﻣﻔﺘﺎمینﻫـﺎ ﻧﺎرﺳﺎ ﺷﺪﻧﺪ.
ﭼﻮن ﻣﺼﺮف آﻣﻔﺘﺎمین ﺑﺮای ﮔﺮوهی ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰایش ﻓﻌﺎلیتﻫـﺎی روزاﻧـﻪ ﻣـیﮔـﺸﺖ و ﺑـﺮای ﮔﺮوهی ﺣﻤﻠﻪ ﺟﻨﻮن ایجاد می کرد ﺑـﻪ همین ﺟﻬـﺖ در ﺳـﺎل 1964 کمیته ﻣﺰﺑـﻮر اﺻـﻄﻼح وابستگی دارویی را ﺑﺮای ﻫﺮ دو ﺣﺎﻟﺖ ﻓﻮق اﻧﺘﺨﺎب کرد و چنین اﺳﺘﺪﻻل ﻧﻤﻮد که یک بیمار ممکن اﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ داروی ﺧﺎص وابستگی روانی پیدا کند، در حالی که بیمار دیگر ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ همین دارو، ﻋﻼوه ﺑﺮ وابستگی رواﻧـی از ﻟﺤـﺎظ ﺟـﺴﻤﺎنی ﻧیـﺰ واﺑـﺴﺘﻪ ﺷـﻮد.
کمیته ﻣﺰﺑـﻮر وابستگی دارویی را ﺣﺎلتی ﻧﺎشی از اﺳﺘﻌﻤﺎل مکرر یک دارو ﺑﻪ ﻃﻮر دوره ای یا ﻣﺪاوم می داﻧﺪ، که ﺧﺼﻮصیات آن ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺎده ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده متغیر اﺳﺖ و ﺑﻪ همین دلیل ذکر ﺷﺪه اﺳﺖ که ﻧﺎم شیمیایی ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ در جلوی ﻋﺒﺎرت وابستگی دارویی قید ﮔﺮدد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻌﺎریف ﻓﻮق در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ اعتیاد به مواد مخدر ﻣﺸﺨﺼﺎً در ﭼﻨﺪ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﺑﺎ یکـﺪیگر ﺷـﺮیکند و آن این که:
1- واﺑﺴﺘﮕی ﺷﺪید وﺟﻮد دارد.
2- وابستگی جسمی و روانی اﺳﺖ.
3- ﻗﻄﻊ این وابستگی مشکلاتی را ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه دارد.