وجود خانواده گسترده می تواند مرجع و مأمنی برای بسیاری از کودکان والدین معتاد باشد. از همین رو است که حتی به رغم نبود اطلاعات کافی در این زمینه تعداد زیادی از چنین کودکانی با قوم و خویش و بستگان خویش زندگی میکنند و حتی این امر از نظر کارشناسان مستحسن است.
فرض این که خانواده بهترین مکان برای کودکان است هنوز آزمون نشده اما همین اعتقاد به مفیدیت روابط خویشاوندی برای نگهداری فرزندان والدین معتاد تعمیم پذیرفته و گمان میرود شبکه های پایدار خویشاوندان با میل و رغبت از آنان حمایتی مؤثر و جایگزین به عمل می آورند.
این انتظار حتی در طراحی برنامه های رفاه اجتماعی نیز نفوذ کرده است. اعتیاد والدین در هر حال بر کارکردهای خانواده تأثیر میدهند و فشار و کشمکش و بی ثباتی در خانواده است که مثلاً واگذاری این مسئولیت را به خویشاوندان توجیه میکند.
لذا مشکلات ازدحام بیش از حد نیز در خانوادههایی که این فرزندان به آن ها واگذار میشوند نباید از نظر دور ماند، زیرا همین تراکم هم تنگنا به بار آورده و موجبات خشم و رنجش آنان را فراهم میآورد. تأمین مایحتاج این فرزندان نظیر غذا و لباس و دارو اگر از عهده چنین خانوادههایی به دلیل بیکاری یا بازنشستگی سرپرستشان برنیاید آنگاه وابستگی خویشاوندی نیز به کار نیامده و میتواند وجود ایشان را چنان تحمیلی بر منابع خانواده اثرات مخل و منفی جلوه دهد.
بسیاری از سرپرستان این خانوادهها و به خصوص پدربزرگ و مادربزرگ ها هم به اندازه کافی از سلامت برخوردار نیستند و از اضطراب، افسردگی و دیگر مشکلات عاطفی می نالند. وضعیت فعلی این خویشاوندان عمدتاً ناشی از مشکلات خانواده های قبلی خودشان است و لذا کودکانی که برای زندگی با آن ها انتخاب میشوند، در معرض بیتوجهی و سوءرفتار قرار میگیرند که توسط پدر و مادر خودشان هم بر آن اعمال می گردید.
چنین عواملی میتواند به مشکلات مراقبت از کودکان اضافه شود که با رنج و خشم قبل از والدین معتاد شان جدا شده اند و آمده اند که در این فضای خویشاوندی جدید احساس آرامش و امنیت کنند. در مواجهه با این معایب جای تعجب نیست که بسیاری از این کودکان به مشکلات قابل توجهی بر میخورند و احتمالاً در این احوال اعتیادشان زمینهسازی میشود.
قرار گرفتن در معرض سوء مصرف مواد مخدر در خانواده پیامد های متنوعی برای کودکان در بر دارد. کودکان والدین معتاد بالقوه در معرض آسیب های حاصل از این وضعیت اند که یکی از آن ها معتاد شدن خود این کودکان است. خواهر و برادر معتاد به همین اندازه به آنان لطمه نمی زنند و در معرض اعتیاد نمینهند.
خواهر یا برادر معتاد اما میتوانند الگوی یکدیگر قرار گرفته و همدیگر را معتاد کنند. ارتباط بین اختلال کارکردی خانواده مثل اعتیاد والدین یا سوء استفاده و آزار و تجارب جنسی دوران کودکی هم البته زمینهساز تقویت و تشدید این گرایش است.
سابقه خانوادگی در شروع مصرف مواد مخدر الگو برداری از برادر یا خواهر معتاد در این گرایش است. مثلاً از حیث بزرگ تر بودن یا مورد حرمت خانواده بودن شان مؤثر است. برادر بزرگ تر معتاد بیشتر الگوی اعتیاد برادر کوچک تر می شود. اما درجه نفوذ همسالان از او هم بیشتر است. برادر یا خواهر بزرگ تر به عنوان دوستان ذی نفوذ می توانند رفتارهای انحرافی را نزد برادر و خواهر کوچک تر مشروع جلوه دهند.