برای تشخیص وابستگی به مواد مخدر، حداقل سه نشانه از نشانه های زیر لازم است:
برای تشخیص سوء مصرف مواد مخدر، دست کم یکی از نشانه های زیر لازم است:
حدود شصت درصد از بیماران مصرف کننده مواد مخدر دچار یک اختلال روانی دیگر نیز هستند.
این ارتباط دو سویه است، یعنی هم افسردگی و اضطراب و هم انواع و اقسام اختلالات کنترل تکانه و انواع خاصی از اختلالات شخصیت می تواند زمینه ساز اعتیاد افراد به مواد مخدر شود و هم اعتیاد به مواد مخدر می تواند زمینه ای برای بروز برخی از اختلالات روانی مثل افسردگی شود.
مصرف مواد مخدر، دستگاه عصبی را ویران می سازد. این تأثیر به چند شکل اتفاق می افتد. اولین تأثیر آن وابستگی به مواد مخدر است که مردم و غیرمتخصصان به آن اعتیاد می گویند. ما در بدن دستگاهی داریم که در پاسخ به درد یا فشار روانی ماده ای آزاد می کند که این درد را کاهش می دهد. به این ماده تریاک یا مرفین داخلی می گویند.
ساز و کار بیمار یا وابسته شدن تدریجی او بر اثر مصرف مواد مخدر به زبان ساده به این صورت است که وقتی به هر دلیلی فرد از بیرون تریاک خارجی به بدن برساند، این دستگاه دیگر نیازی به فعالیت نمی بیند. با گذشت زمان از کار می افتد و تعطیل می شود. به این ترتیب فرد به آن منبع خارجی وابسته می شود.
مثلاً ماده مخدر که دستگاه عصبی را به نحو مخربی تحریک می کند، از طریق تخریب غشای حبابچه های حاوی سروتونین در انتهای سلول های عصبی مغز عمل می کند و این تخریب بازگشت ناپذیر است. نهایتاً کمبود شدید سروتونین فرد را دچار افسردگی شدید می کند.
آثار مصرف مواد مخدر تا ۸ ساعت پس از مصرف در بدن باقی می ماند. مصرف مواد مخدر باعث تغییرات رفتاری یا روانی (ابتدا سرخوشی و سپس بی تفاوتی، کج خلقی و پرخاشگری، بی قراری یا کندی و اختلال قضاوت) می شود.
بسیار به ندرت گزارش شده که عارفی به دام اعتیاد افتاده باشد. آن چه که فرد را گرفتار اعتیاد به مواد مخدر می کند فقدانشناخت لازم در سیر و سلوک باطنی است و لذا مستمراً بر مقدار مواد مخدر مصرفی خود می افزاید تا به نتیجه و یقین برسد و فقط بر مستی و مدهوشی خود می افزاید و بدینگونه فرد به آن مبتلا می شود.
روانشناسی اعتیاد یکی از مهمترین بخش های روانشناسی است که متاسفانه هنوز دارای بنیادی نیست که اعتبار درمانی یافته باشد.
مشکل خاصی که در مورد اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد، گرایش افراد به اعتیاد است. حالتی که در آن از یک یا چند ماده مخدر به طور مکرر برای تسکین فوری و کوتاه مدت استفاده می شود. درمان اعتیاد شرایط دشواری است زیرا در اصل آن اعتیاد به چیزی مخرب است.
همه انسان ها از رفتارهای اعتیادآور برای رهایی از ناراحتی استفاده می کنند اما برای برخی این رفتارها یک اجبار بسیار ریشه دار است. رفتارهای اعتیادآور تلاشی مأیوس کننده برای رهایی از حالات عاطفی شدید است و در جهش های کوتاه مدت موفق است. هدف از رفتارهای اعتیادآور رهایی از اضطراب است.
همه بیماران با یک علامت به روان درمانگر مراجعه می کنند. همه علائم روش کنترل اضطراب افراد است و هرکسی می تواند از دانش سوء استفاده کند یا از روان درمانی به عنوان یک فرار فکری استفاده کند.
افراد مستعد اعتیاد می توانند از درک روان درمانی برای توجیه اقدامات و درمان بیماری خود استفاده کنند. ترک اعتیاد عبارت است از بروز علائم جسمی با کاهش یا قطع مصرف طولانی مدت مواد مخدر، این علائم جسمی، در مورد هر ماده اختصاصی است.