گرایش به اعتیاد و مواد مخدر از آسیب های است که انسان رانسبت به معنویت و فرهنگ اجتماعی بیگانه می سازد و موجبات انحطاط و فروپاشی زندگی فردی و حیات جامعه را فراهم می سازد. تحقیقات تاریخی و مردم شناختی نشان داده که استفاده از مواد مخدر در گذشته صرفاً به بزرگسالان محدود بوده و نوجوانان به آن روی نمی آورند مصرف مواد مخدر در گذشته صرفاً به بزرگسالان محدود بوده و نوجوانان به آن روی نمی آورند.
مصرف مواد مخدر به طور پراکنده در مراسم مذهبی منحصراً توسط گروه های خاصی در شرایط معینی صورت می گرفت. اما بعدها هنگامی که مرفین، هروئین و کوکائین به بازار آمد، مواردی از اعتیاد جوانان نیز مشاهده شد. در دهه 1960 تعداد معتادان به این پدیده آن قدر اندک بود که توجه اجتماعی را در مقیاسی وسیع به خود جلب نمی کرد.
اما در اوایل دهه 1970 استفاده از مواد مخدر ناگهان در میان جوانان و نوجوانان شایع شد و به صورت مسئله ای جهانی درآمد و ابعاد همه گیر آن به صورت یک موج به قاره ای دیگر گسترش یافت. همچنین در دنیای هیپی گری، ماری جوانا وسیله ای برای تفریح اشتراکی و گروهی شد و موسیقی و عشق به عنوان سه رکن فرهنگ هیپی ها متجلی گردید.
این آفت ویرانگر در دهه مذکور به چند کشور صنعتی ثروتمند جهان محدود می شد. اما اینک به یک معضل جهانی تبدیل شده و آثار تخریبی آن بیشتر متوجه کشورهای توسعه نیافته شده است.
یکی از بزرگترین سوالات در تحقیقات اعتیاد به مواد مخدر این است که چرا برخی افراد به مواد مخدر وابسته می شوند، در حالی که برخی دیگر می توانند در حد اعتدال مصرف کنند، یا اصلاً مصرف نکنند. مطمئناً برخی از خطرات در پتانسیل اعتیاد آور خود مواد مخدر نهفته است، اما هنوز اکثریت قریب به اتفاق افرادی که مواد مخدر مصرف کرده اند هرگز به آن ها وابسته نمی شوند. سپس به این سوال منتهی می شود که آیا واقعاً چیزی به نام «شخصیت اعتیاد آور» وجود دارد، و چه عواملی شخص را در معرض خطر بیشتری برای اعتیاد قرار می دهد اگر مواد مخدر را امتحان کند.
سه ویژگی حیاتی وجود دارد که بیشتر خطر ابتلا به وابستگی به مواد مخدر را شامل می شود هیجان جویی، تکانشگری و اجبار.
هیجان جویی تمایل به جستجوی تجربیات جدید است، خواه سفر به کشورهای عجیب و غریب، امتحان کردن غذاهای جدید یا علاقه یک معتاد آدرنالین به ورزش های شدید. این افراد بیشتر احتمال دارد ابتدا داروهای روانگردان را امتحان کنند و احساسات و تجربیات مختلفی را تجربه کنند.
برعکس، تکانشگری عمل کردن بدون در نظر گرفتن عواقب اعمال شماست. این اغلب با داشتن خودکنترلی ضعیف برابری میکند. خوردن آن تکه کیک شکلاتی در یخچال، حتی اگر رژیم دارید، یا بیرون ماندن تا دیر وقت وقتی مجبورید روز بعد سر کار باشید.
در حالی که تکانشگری و هیجان جویی می توانند شبیه هم باشند و به ندرت همپوشانی داشته باشند، مترادف نیستند و ممکن است یکی بدون دیگری وجود داشته باشد.
افرادی که در جستجوی احساسات زیاد هستند ممکن است بیشتر مواد مخدر را امتحان کنند و به دنبال آن تجربه هیجانانگیز جدید باشند، اما اگر تکانشگری پایینی داشته باشند، ممکن است فقط چند بار استفاده کنند، یا فقط زمانی که نسبتاً مطمئن باشند مقدار کمی وجود دارد. خطر عواقب منفی به طور مشابه، اگر تمایل کمی برای ایجاد عادات دارید، به احتمال زیاد خطر محدودتری برای ایجاد رفتارهای اجباری و ادامه دادن به یک عمل دارید، حتی اگر دیگر لذت بخش نباشد، یا نتایج منفی را در نتیجه آن تجربه کرده باشید.