مغز بخشی از سیستم اعصاب مرکزی است و شامل نیمکره های مغز، مخچه و ساقه مغز است. این عضو مهم و پیچیده بدن انسان اطلاعات را از حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) دریافت، تجزیه و تحلیل و فرمان پاسخ دهی را صادر میکند.
مراکز یادگیری، تفکر، حافظه، منطق، احساسات و غیره در آن قرار دارند و این مغز است که انجام حرکات ارادی را امکان پذیر می سازد. به علاوه تنظیم و کنترل فعالیتهای غیر ارادی حیاتی بدن مثل تنفس، گوارش و ضربان قلب نیز بر عهده آن است.
الکل موجود در خون بر تمام اندام های بدن اثر می گذارد اما سیستم اعصاب مرکزی به ویژه نسبت به این ماده شیمیایی حساس است زیرا الکل به سادگی پس از عبور از سد خونی - مغزی مستقیماً بر سلولهای عصبی تأثیر میگذارد، سبب تغییر در عملکرد و بعضاً حتی تخریب ساختار و مرگ آن ها میشود و تغییر در رفتار را به دنبال دارد.
در کل الکل بر سیستم اعصاب مرکزی اثر بازدارنده دارد. میزان این بازدارندگی بسته به عوامل مختلف، متفاوت خواهد بود. برخی از این عوامل عبارتند از: میزان مصرف الکل، سن، جنسیت، وزن بدن، سلامتی عمومی، ساختار ژنتیکی و مصرف همزمان آن با داروهای دیگر یا مواد روان گردان مانند شیشه یا ماری جوانا.
به لحاظ آناتومیکی و عملکردی هر نیمکره از مغز را به ۴ لوب تقسیم کرده اند. یکی از اولین قسمت های مغز که تحت تأثیر الکل قرار می گیرد لوب پیشانی و بخش قدامی آن (پیش پیشانی) است. لوپ پیشانی مهم ترین قسمت تکامل یافته مغز انسان است. به ویژه بخش قدامی آن که مرکز شعور، آیندهنگری، منطق، نظام فکری، پیش بینی وقایع و تا حدودی حافظه خوانده می شود.
بخش خاکستری در ناحیه پیشانی امکان مهار هیجانات، کنترل احساسات از جمله خشم، رفتار منطقی و برنامهریزی برای نیل به هدف را برای انسان فراهم می آورد. در واقع این بخش مهم از مغز رفتارهای غریزی هر فرد را در صورت لزوم و بنا به شرایط مهار یا تلطیف می نماید.
حال الکل می تواند روی عملکرد این بخش از مغز تأثیر گذاشته و آن را بسته به میزان آن در خون به درجات مختلفی دگرگون کند.
بدین ترتیب فرد دچار اختلال در مهار هیجانات و احساسات میشود. واکنش های بازدارنده رفتاری در او کاهش مییابد و عملکرد بخش های مسئول واکنش های منطقی، پیش بینی وقایع، احتیاط و غیره مختل می شوند. در نتیجه فرد معمولاً خوش مشرب تر، در رفتارش بیمحابا تر و در ارتباطات راحت تر و پرحرف تر می شود.
لوب آهیانه ای مغز مسئول ادراکات حسی مثل درد، گرما و بینش فضایی و تکلم است. الکل با تأثیر بر این بخش از مغز می تواند موجب اختلال در این مهارت ها شود.
لوب پس سری مغز مرکز دریافت و پردازش اطلاعات دیداری و مسئول انتقال این اطلاعات به لوب های پیشانی و آهیانه ای است. الکل با تأثیر بر این لوب می تواند دید فرد را مختل نماید.
لوب گیجگاهی مغز هم مسئول پردازش اطلاعات رسیده از حس شنوایی است. درک صداهای شنیده شده، پردازش دستوری گفتار و آماده کردن پاسخ شایسته از کارکردهای مهم این لوب به حساب می آیند. لوب گیجگاهی در فعال نگه داشتن حافظه نیز نقش ایفا می کند. نوشیدن الکل می تواند موجب اختلال در هر یک از مهارتهای نام برده شود.
مخچه اندام مسئول هماهنگ کردن حرکات ارادی بدن، حفظ تونیسیته عضلات و تعادل است. الکل بر تأثیر بر مخچه یکنواختی و هماهنگی حرکات و تعادل بدن را دچار اشکال می کند. به طوری که فرد مست قادر به راه رفتن روی یک خط مستقیم نیست.
ساقه مغز از سه بخش اصلی تشکیل شده است که هرکدام وظایف بسیار مهمی را در بدن بر عهده دارند. از جمله مراکز فعالیت های غیرارادی حیاتی بدن مثل تنفس و گوارش در این قسمت جای دارند. ساقه مغز همچنین با خواب و بیداری، کنترل حرارت بدن و تنظیم ضربان قلب مرتبط است و مرکز تغییردهنده قطر رگ ها نیز در اینجا واقع شده است.
الکل موجود در جریان خون سبب اختلال در عملکرد طبیعی ساقه مغز میشود. در مقادیر کم تنفس به طور گذرا تحت تأثیر قرار می گیرد. چنانچه غلظت آن در خون افزایش یابد تنفس نیز به صورت پیش رونده ای کند میشود. در مقادیر مصرف بسیار زیاد توقف تنفس منجر به مرگ می شود.
الکل اثر خواب آور دارد گرچه برای چنین هدفی مورد مصرف بالینی قرار نمیگیرد. این ماده با تأثیر بر ساقه مغز باعث اتساع رگ های خونی پوست میشود که پیامد آن سرخی گونه ها و کاهش حرارت بدن است.
بنابراین رفتار فردی که در معرض هوای سرد قرار گرفته و به منظور گرم شدن اقدام به نوشیدن الکل می نماید، بی جا و خطرناک است. البته الکل در مقادیر خیلی زیاد سبب انقباض عروق خونی و افزایش فشار خون می شود که نتیجه آن می تواند بروز سردردهای میگرنی باشد. این عارضه ها با ترک الکل تا حد زیادی بهبود می یابند.