اثر بزرگ شدن با والدین الکلی بر کودکان

اختلال مصرف الکل نه تنها بر فرد مصرف‌کننده تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند بر اطرافیان او نیز اثرات منفی داشته باشد. از آنجا که اعتیاد یک مشکل خانوادگی است، همسر، خواهر و برادر، والدین و فرزندان نیز از پیامدهای آن رنج می‌برند. کودکانی که در خانواده‌هایی با والدین الکلی رشد می‌کنند، بیشتر در معرض خطر مصرف مواد و ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه قرار دارند.

بزرگ شدن با والدین الکلی

مصرف الکل با انگ اجتماعی کمی همراه است و اغلب به عنوان بخشی از فعالیت‌های اجتماعی تلقی می‌شود. مقبولیت اجتماعی الکل می‌تواند وابستگی یا اعتیاد به آن را برای برخی افراد آسان‌تر کند. ناتوانی در کنترل مصرف الکل ممکن است باعث شود افراد نتوانند به تعهدات خود در محل کار، خانه و مدرسه عمل کنند. وقتی والدین دچار اختلال مصرف الکل هستند و نمی‌توانند مسئولیت‌های خود را انجام دهند، این وضعیت می‌تواند اثرات منفی بر کودکان داشته باشد که تا بزرگسالی ادامه می‌یابد. داشتن والدین الکلی می‌تواند بر تمام جنبه‌های زندگی کودک تأثیر بگذارد.

کودکانی که والدینشان الکلی هستند، چهار برابر بیشتر احتمال دارد که در طول زندگی خود به مصرف افراطی الکل روی بیاورند. این موضوع می‌تواند به عوامل ژنتیکی مرتبط با اعتیاد یا عادی‌سازی عادات ناسالم نوشیدن در خانواده نسبت داده شود. این کودکان ممکن است احساس تنهایی، افسردگی، اضطراب، گناه، مشکلات خشم و ناتوانی در اعتماد را تجربه کنند. بررسی محیط‌های معمولی و آسیب‌های ناشی از آن می‌تواند به بزرگسالان کمک کند تا زخم‌های ناشی از اختلال مصرف الکل والدین خود را درمان کنند.

والدین الکلی

زندگی با والدین الکلی

وقتی والدین درگیر وابستگی به الکل هستند، اغلب نمی‌توانند نیازهای اساسی فرزندان خود را تأمین کنند. این نیازها شامل تغذیه، ایمنی، آموزش، ساختار، ثبات، محبت و مراقبت‌های بهداشتی است.

اگر این نیازهای اساسی برآورده نشود، خانواده‌ها که بسیاری از آن‌ها با سوء مصرف الکل دست و پنجه نرم می‌کنند، ممکن است دچار هرج و مرج و عدم اطمینان شوند. کودکان ممکن است شاهد مشاجره و خشونت باشند یا ندانند وعده غذایی بعدیشان از کجا تأمین خواهد شد.

یک محیط غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل اعتماد می‌تواند باعث شود کودک در خانه خود احساس ناامنی کند. آن‌ها ممکن است احساس کنند که در دام افتاده‌اند و نمی‌توانند از درد ناشی از اعتیاد والدین خود به الکل فرار کنند. کودکان ممکن است خود را به خاطر برآورده نشدن نیازهایشان سرزنش کنند که این می‌تواند منجر به احساس شرم و بی‌ارزشی شود. علاوه بر این، مشکلات در محیط‌های تحصیلی و اجتماعی نیز می‌تواند نتیجه چنین محیطی باشد.

کودکانی که در خانواده‌هایی با اعتیاد به الکل زندگی می‌کنند، ممکن است مجبور شوند سریعتر به بلوغ برسند. در این خانواده‌ها، کودکان ممکن است نقش سرپرستی والدین یا خواهر و برادر خود را بر عهده بگیرند. اگرچه پذیرش چنین نقشی در سنین پایین می‌تواند فشار زیادی به همراه داشته باشد، اما برخی ویژگی‌های شخصیتی مثبت نیز می‌توانند شکل بگیرند. این ویژگی‌ها شامل انعطاف‌پذیری، همدلی، مسئولیت‌پذیری و عزم راسخ هستند.

بزرگ شدن با والدین الکلی می‌تواند منجر به تجربیات نامطلوب دوران کودکی شود. مطالعات نشان داده‌اند که 61 درصد از بزرگسالان حداقل یک تجربه نامطلوب از دوران کودکی خود دارند و از هر شش نفر، یک نفر حداقل 4 مورد دارد. کودکان با والدین مبتلا به اختلال مصرف الکل  به طور متوسط 2.1 تجربه نامطلوب را گزارش داده‌اند. داشتن حتی یک تجربه نامطلوب می‌تواند خطر ابتلا به سیگار کشیدن، چاقی، افسردگی و اختلال مصرف مواد را افزایش دهد.

فرزندان با والدین الکلی

وقتی اعتیاد به الکل علت تجربه نامطلوب دوران کودکی باشد، پیامدهای خاصی در بزرگسالی به دنبال دارد. این کودکان در بزرگسالی چهار برابر بیشتر احتمال دارد که شریکی با اختلال مصرف مواد انتخاب کنند. آن‌ها همچنین در معرض خطر بیشتری برای اعتیاد به مواد مخدر یا الکل قرار دارند. در بزرگسالی، این کودکان بیشتر احتمال دارد که وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین‌تری داشته باشند و در ایجاد روابط بین فردی دچار مشکلات شوند.

بزرگ شدن با یک یا هر دو والدین وابسته به الکل می‌تواند در بزرگسالی به علائم اختلال استرس پس از سانحه منجر شود. این علائم عبارتند از: 

هوشیاری بیش از حد: فردی که بیش از حد هوشیار است، سطح آگاهی بالایی را تجربه می‌کند که او را نسبت به محیط اطراف حساس‌تر می‌کند. این حساسیت می‌تواند بیش از حد باشد و در محیط‌های کاری، زندگی خانوادگی و سایر روابط باعث حواس‌پرتی شود. برای فردی که بیش از حد هوشیار است، مهم است که از تمام خطرات احتمالی آگاه باشد، حتی اگر این خطرات واقعی نباشند.

هوشیاری بیش از حد ممکن است ناشی از شرم و درد تجربه شده در دوران کودکی با والدین الکلی باشد. به همین دلیل، کودکان ممکن است مجبور شده باشند در سنین پایین از تمام خطرات احتمالی آگاه شوند، که می‌تواند به یک عادت تبدیل شود.

نیاز به کنترل: به دلیل بی‌ثباتی در خانواده‌هایی با والدین الکلی، کودکان اغلب احساس آسیب‌پذیری و درماندگی می‌کنند. این عدم کنترل معمولاً باعث می‌شود که آن‌ها به طور ناسالمی بر کنترل زندگی، موقعیت‌ها یا رفتارهای اطرافیان تمرکز کنند. نیاز شدید به کنترل می‌تواند مشکلاتی در ایجاد و حفظ روابط صمیمانه ایجاد کند.

مشکل در بروز احساسات: کودکانی که والدین الکلی دارند، یاد می‌گیرند که احساسات خود را به عنوان یک مکانیسم دفاعی پنهان کنند. احساسات منفی مانند غم، خشم، خجالت، شرم و ناامیدی برای ایجاد حس انکار پنهان می‌شوند. این انکار به کودکان اجازه می‌دهد احساس امنیت کنند. پنهان کردن طولانی‌مدت احساسات منفی می‌تواند در بزرگسالی باعث خاموش شدن همه احساسات شود. بیان احساسات مثبت نیز می‌تواند به اندازه بیان احساسات منفی دشوار باشد.

عزت نفس پایین: داشتن والدین الکلی می‌تواند به تصور منفی از خود منجر شود. کودکان به مراقبین خود وابسته هستند و ادراک آن‌ها از خود به نحوه نگرش و رفتار مراقبین و شخصیت‌های معتبر بستگی دارد. والدین غایب با اختلال مصرف الکل ممکن است نتوانند درک مثبتی از خود به فرزندشان ارائه دهند، که این موضوع می‌تواند مشکلات مادام‌العمر در تصویرسازی از خود ایجاد کند.

کودکانی که در خانواده‌های الکلی بزرگ می‌شوند، حتی در بزرگسالی نیز ممکن است با مشکلاتی مانند اعتماد به نفس، مقایسه اجتماعی، دریافت بازخورد مثبت یا منفی، تعیین مرزها، شک به خود و پذیرش کمک مواجه شوند. هیچکدام از این مشکلات تقصیر آن‌ها نیست.

حتی وجود یکی از این علائم می‌تواند نشان‌دهنده سابقه تروما باشد.

تروما در کودکان

یادگیری روش‌هایی برای مقابله با تروما

حتی اگر تأثیرات بزرگ شدن با والدین الکلی تا بزرگسالی ادامه یابد، باید به یاد داشت که کودکان در این شرایط باید تمام تلاش خود را برای سازگاری و بقا انجام دهند.

احساساتی مانند گناه، بی‌اعتمادی، انکار، ناتوانی در بیان احساسات، شرم، نیاز به کنترل، عزت نفس پایین، وابستگی، همدلی، بلوغ و مسئولیت‌پذیری همگی در واکنش به محیط آشفته و ناپایدار شکل می‌گیرند. با صادق بودن با خود و پذیرش تأثیرات درد، فرزندان والدین الکلی می‌توانند این احساسات را رها کرده و به جلو حرکت کنند.