ماده مؤثر اصلی سیگار نیکوتین است. اما احتمالاً مواد ناشناخته متعددی به جز نیکوتین نیز در اعتیادآوری و پیدایش عوارض سیگار مؤثرند. زیرا استفاده از سیگار فاقد نیکوتین نیز سبب فرونشانی سندروم ترک اعتیاد در افراد مبتلا به سیگار می شود.
یک متابولیت اولیه نیکوتین با نام کونیکوتین در خون افراد سیگاری بیشتر از نیکوتین وجود دارد. عمر نیمه آن ۱۶ ساعت است (در مقابل عمر نیمه نیکوتین که دو ساعت است). کونیکوتین نقش مهمی در وابستگی و بروز سندروم ترک سیگار دارد. گرچه حداقل ۴۷۰۰ ماده دیگر نیز در سیگار شناسایی شده است. اما بیش از یکصد هزار ماده شناخته نشده باقی مانده است.
مواد شناخته شده در چهار گروه قرار میگیرند که عبارتند از:
1. کربن مونوکسید
2. آستالدئید
3. فرم آلدئید
4. نیتروژن اکسید
نیکوتین در هسته آکومبنس گیرنده کولینرژیک اتصال می یابد و بدین طریق سبب رهایی دوپامین در سیستم لیمبیک می شود.
نیکوتین موجود در سیگار های امروزی (فیلتر دار) کمتر از سیگار های قدیمی بوده در حدود یک و نیم میلی گرم و میزان قیر آن هشت الی پانزده میلی گرم است. نیکوتین از طریق عروق موئینه ریوی جذب و وارد گردش خون می شود.
با کشیدن سیگار غلظت شریانی نیکوتین سریعاً بالا رفته و به ۶۰ میکروگرم در میلی لیتر می رسد. نیز نیکوتین سبب رهایی اپینفرین از قسمت مرکزی آدرنال شده سبب فعال شدن سیستم سمپاتیک می شود که منجر به:
تسهیل ضربان قلب
افزایش گذرای فشار خون
افزایش برون ده قلب
انقباض نسبی عروق می شود.
به این عوارض تا حدی تحمل پدید می آید. نیکوتین بر مغز، اشتها، پاسخ های هیجانی و شناخت اثر می گذارد. این آثار وابسته به دوز هستند. فاصله سیگار ها، فرکانس و میزان استنشاق، میزان نیکوتین موجود در سیگار نیز از عوامل مؤثرند.
با دود کردن سیگار در عرض چند ثانیه پس از استنشاق نیکوتین به مغز می رسد. اعتیاد آوری نیکوتین بالقوه بالاست. یک سیگاری در عرض ۵ دقیقه (تا وقتی که سیگار روشن است) ده پاف سیگار می کشد. اما آثار سیگار در عرض چند دقیقه کاهش می یابد.
افراد سیگاری برای اجتناب از تجربه ترک سیگار که مکرراً پدید می آید در حدود ۳۰ عدد در روز سیگار میکشند. به این ترتیب آنان روزانه حدود ۳۰۰ پاف سیگار به مغز خود می فرستند.
از میان افرادی که سیگار را به صورت تفننی آغاز میکنند یک سوم تا یک دوم تحت شرایط محیطی، روانی و زیستی وابسته می شوند. دیدگاه نسبت به سیگار نقش همسالان، واکنش اولیه (احساس لذت با عدم احساس لذت) و عوامل ژنتیک در این وابستگی آوری نقش دارند.
نیکوتین سبب بهبود توبه، یادگیری، زمان واکنش و مسئله گشایی می شود. نیز سبب بالا رفتن خلق، کاهش تنش، کاهش احساس افسردگی می شود. در دراز مدت نیکوتین باعث کاهش جریان خون مغز می شود. نیز بر خلاف مواد محرک، نیکوتین چون یک شل کننده عضلانی عمل می کند.
سه ویژگی اصلی که نشان از گذر از مرحله تفننی به وابستگی در سیگار دارد عبارتند از:
1. اصرار به ادامه مصرف علیرغم آگاهی به عوارض طبی.
2. پیدایش علائم ترک سیگار با قطع مصرف.
3. تلاش های ناموفق برای قطع مصرف.
ویار به نیکوتین گرچه در ملاک های وابستگی نیامده است اما جزء مهمی از سندروم ترک نیکوتین محسوب می شود.
1.خلق دیسفوریک یا افسرده
2. بی خوابی
3. تحریک پذیری، عصبانیت یا کج خلقی
4. اضطراب
5. اختلال تمرکز
6. کاهش ضربان قلب
7. بی قراری
8. افزایش وزن و اشتها
نکته اول این که بسیاری از پزشکان و کادر های درمانی، نه مصرف سیگار را وابستگی می دانند، نه ترک آن را ضروری و نه برای آن درمانی میشناسند.
بنابراین اول باید از پزشکان و کادر درمانی آغاز کنیم.
- هر فرد سیگاری را حتماً باید به ترک سیگار تشویق و ترغیب کرد.
- داشتن آگاهی کافی از عوارض سیگار برای تمام افراد کادر پزشکی و پزشکان ضروری است. تشویق باید با دادن آگاهی در مورد عوارض خطرناک سیگار همراه باشد.
- فراگرفتن روش های ترک سیگار برای کلیه پزشکان ضروری است.
- گام بعدی و پس از تشویق افراد سیگاری به ترک ارجاع آنان به پزشکان و روان پزشکان برای کمک به ترک است.
نکته دوم این که بر خلاف تصور ما که ترک سیگار را بسیار سهل در نظر می گیریم و حتی برای آن درمانی را ضروری نمی دانیم ۶۰ درصد تا ۹۸ درصد ترک ها به عود منجر می شود. ۴۴ درصد در عرض ۱۴ روز، نیز ۳۷ درصد سیگاریهای با سابقه افسردگی در روز پس از ترک مجدداً به سیگار روی می آورند.
لذا عود باید به عنوان مرحله ای از تجربه آموزش به سوی تعهد در نظر گرفته شود.
افتادن و بلند شدن امری طبیعی است. فرصتی برای تعیین کمبودها در مهارت های مدارا و کسب مهارت های جدید است.
نکته سوم این که رابطه مستقیمی بین درمان اعتیاد قوی و پاسخ درمانی وجود دارد. به این معنی که مثلاً پاسخ درمانی دارو همراه با روان درمانی بهتر از دارو درمانی تنهاست و پاسخ درمانی روان درمانی کامل تر بهتر از نصیحت کوتاه مدت است.
آخرین نکته این که در درمان وابستگی به سیگار (نیکوتین) با اطمینان از وجود انگیزه کافی همزمان باید روان درمانی و دارو درمانی را آغاز کرد. در افرادی که انگیزه کافی ندارند. انجام مصاحبه انگیزشی ضروری است.