در بعضی موارد و به خصوص در بعضی از محافل هنری این تصور غلط وجود دارد که مصرف مواد مخدر می تواند باعث خلاقیت شود. این افراد معمولاً مصرف کننده مواد توهم زا مانند حشیش، گراس و ال اس دی می باشند. همان طور که از نامشان پیداست این مواد باعث ایجاد توهم می شوند و این افراد به غلط توهم را نوعی خلاقیت می دانند، در حالی که خلاقیت کاملا ً با توهم متفاوت است. خلاقیت امر سالمی است و توهم ناشی از بیماری است و در اثر بیماری روانی، مسمومیت، ضربه به سر و تعدادی از بیماری های جسمانی نیز ایجاد می شود. توهم ناشی از اختلال در فعالیت های مغزی و یکی از نشانه های مهم بیماری های روانی و جسمانی سنگین است.
نکته مهم آن است که خلاقیت در اثر تمرین، مطالعه و پرورش ایجاد می شود و برای دستیابی به آن باید زحمت کشید و چیزی نیست که با مصرف یک ماده و مسموم و بیمار کردن مغز ایجاد شود. به جز چند مورد نادر در سطح جهان تمامی هنرمندان واقعی با مطالعه، تمرین، مدل گیری و زحمت های مختلف توانسته اند خلاقیت خود را رشد دهند، نه مصرف مواد مخدر و مسموم کردن ذهن. خلاقیت یک نوع پیشرفت و رشد فوق العاده یک مغز و ذهن سالم است نه بیمار کردن مغز. این باور نوعی دلیل تراشی برای مصرف مواد مخدر می باشد و از طرف دیگر یک نوع راحت طلبی است به صورتی که فرد بدون زحمت و دردسر می خواهد راهی را یک شبه برود که افراد توانا برای دستیابی به آن سال های سال زحمت کشیده اند. حقیقت آن است که راه میان بری وجود ندارد. اگر فردی مایل است به خلاقیت و هنر دست یابد باید سال ها شاگردی، تمرین و مطالعه کند و ... نقش مثبت مواد مخدر بر بدن و روان شاید اسطوره ای است که توسط مصرف کنندگان آن دامن زده می شود و مبنای علمی و تجربی ندارد.
این باور اشتباه و نوعی راحت طلبی و دلیل تراشی برای مصرف مواد مخدر می باشد. بعضی افراد که عمدتاً مصرف کننده مواد توهم زا می باشند به غلط این عقیده را دارند که مصرف مواد مخدر باعـث ایجاد تجارب عرفانی در آنان می شود. همانند خلاقیت و هنر، عرفان نیز نیاز به سال ها زحمت، تمرین، شاگردی و... دارد و پدیده ای نیست که با مصرف یک ماده خاص ایجاد شود. همانند بحث هنر، عرفان نتیجه یک ذهن سالم و رشد یافته است نه ذهنی که در اثر مصرف مواد مخدر، مسموم و به دنبال آن دچار توهم شده است. اگر کسی مایل است به عرفان دست یابد باید سال های سال زحمت بکشد نه آن که با مصرف ماده خطرناکی که ذهن را از کار و فعالیت سالم دور می کند سعی کند به آن دست یابد. در آخر، این جمله دلیل تراشی افرادی است که دچار سوء مصرف مواد مخدر و وابستگی شده اند ولی در ظاهر طوری وانمود می کنند که هـدف آنان عرفان است نه اعتیاد.
در خصوص تریاک نگرش های مثبت زیادی وجود دارد از آن جمله افزایش قوای جنسی است. اگر چه در ابتدای مصرف چنین حالتی ایجاد می شود ولی پس از آن که مدتی از مصرف تریاک گذشت، اشکال در قوای جنسی تشدید می شود. نکته مهم آن است افرادی که به سراغ چنین درمان هایی می روند با دو مشکل اساسی رو به رو می شوند:
1 -تداوم یا تشدید همان مشکل اولیه
2 -ابتلا به اعتیاد
به این ترتیب مشکل اولیه حل نشده مشکل ثانویه ای که بسیار سخت تر و سنگین تر از مشکل اولیه است ایجاد می شود که هر کدام دیگری را تشدید می کند. در مجموع معتادان بعد از مدتی به شدت دچار اشکال کارکرد جنسی و ناتوانی می شوند و نه تنها اثرگذاری مواد مخدر سریعاً ناپدید می شود بلکه اثرات مخرب آن گاهی به صورت دراز مدت برجای می ماند.
این نگرش مثبت نسبت به تریاک نسبتاً رایج است و گفته می شود که مصرف تریاک باعث جوانی و سلامت است. به خصوص آن که به غلط گفته می شود مصرف تریاک باعث می شود فرد موهایش نریزد، جوان بماند، فکرش بهتر کار کند و ... حقیقت آن است که چنین نیست مصرف تریاک نه تنها باعث جوانی و سلامت نیست بلکه به شدت بدن را هم از نظر جسمی و هم روانی به تحلیل می برد. تریاک به لحاظ ماهیت شیمیایی خود گیرنده های درد را از کار می اندازد و چون فرد درد و ناراحتی خود را احساس نمی کند به نظرش می رسد که سالم است و تریاک به سلامت او کمک کرده است. از آن جایی که به هنگام مصرف تریاک فرد متوجه بسیاری از بیماری های خود نمی شود، بیماری پیشرفت زیادی می کند و علائم و نشانه های حاد و شدید بیماری آغاز می شود. نمونه مشخص آن بیمارانی هستند که در حین مصرف تریاک سکته کرده اند و حتی متوجه سکته خود نشده اند.