برخی از دانشمندان معتقدند که وابستگی شدید به الکل و مواد مخدر ممکن است جانشین خودکشی باشد و حتی در دوره رفع مسمومیت و سم زدایی مواد مخدر خطر خودکشی زیاد بوده و بسیاری از بیماران را که قادر به ترک الکل و مواد مخدر نیستند را میتوان جز بیماران افسرده دانست.
به طور کلی به نظر میرسد که علت های اجتماعی و روانی و زیست شناسی در برخی افراد منجر به خودکشی شده، در برخی ایجاد اختلالات روانی میکند و در برخی دیگر هر دو عارضه را به وجود میآورد.
خودکشی و اعتیاد به مواد مخدر هر دو، دو رفتار به ظاهر گوناگون ولی اساساً مترادف و ناشی از عوامل و پویایی های تقریباً یکسان در محیط اجتماعی و روانی مصرف کنندگان مواد مخدر و افرادی است که خودکشی میکنند.
این امر مستلزم یک فرآیند ارزیابی دقیق قبل از توصیه این روش به عنوان یک گزینه درمانی است. در جایی که تطابق خوبی وجود داشته باشد، فرآیند و نتیجه می تواند برای بیمار و درمانگر مثمر ثمر باشد.
وقتی به طور خاص به بیماری اعتیاد نگاه می کنیم، متوجه می شویم که مطالعات اکتشافی و روانکاوی بیشتر به دنبال دلایل و فرآیند ایجاد آن هستند تا درمان اعتیاد، به بهترین نتیجه منتهی شود.
نظریه های اولیه روانکاوی در مورد اعتیاد به مواد مخدر بر انگیزه های لذت بخش و پرخاشگرانه تأکید داشتند. با این حال، امروزه روانکاوی دیدگاه وسیع تری دارد و حالات اعتیادآور را به عنوان راهی برای کنترل عاطفه غیر قابل تحمل دردناک و گیج کننده درک می کند.
این حالت مانند حالات خود درمانی استرس و رنج است، این که اغلب هزینه دارد، بخشی از میدان دید بیمار را تشکیل نمی دهد و اگر به طور کلی از گناه یا از دست دادن آن ها عصبانی شوند، می توان از طریق اعتیاد به مواد مخدر نیز با آن ها برخورد کرد.
روان درمانی فردی که از اعتیاد رنج می برد یک چالش است و نیاز است که فرد بتواند چیزی مخرب و مخدوش را تحمل کند. فضای روانکاوانه می تواند به تفکر بپردازد و مهار کننده اضطراب های شدید باشد.
با توجه به این که شرایط اعتیادآور می تواند برای بیمار و دیگران که به آن ها کمک می کنند بسیار مخرب باشد، ما باید دائماً از انتقال متقابل خود آگاه باشیم. تفکر روانکاوی می تواند فضایی را برای گروه های چند رشته ای برای حفظ شفقت و تمایل به درک در چنین حمله ای فراهم کند.
کار همیشه از طریق انتقال و ضد انتقال است. پویایی های ناکارآمد و سوء استفاده کننده به راحتی به درمانگر، تیم یا خانواده منتقل می شود. پویایی در این سیستم، سلسله مراتبی سفت و سخت در تیم ها منعکس کرده است، جایی که غیر قابل تصور است که هر یک از اعضا و کارکنان صرف نظر از موقعیت خود بتوانند از دیگران حمایت کنند.
رفتارهای اعتیادآور تلاشی مأیوس کننده برای رهایی از حالات عاطفی شدید است و در جهش های کوتاه مدت موفق است. هدف از رفتارهای اعتیادآور رهایی از اضطراب است در حالی که روان درمانی و روانکاوی با هدف ماندن در یک تجربه دشوار برای درک بهتر آن است.
از نظر روش درمان، شبیه به درمان با نوردهی است اما در این جا قرار گرفتن در معرض حالت های ناخودآگاه داخلی است. بنابراین بسیاری از مردم تمایلی به همکاری تحلیلی با افراد مبتلا به اعتیاد ندارند. به همین ترتیب، روان درمانی و روانکاوی آشکارا بر ارائه علائم تمرکز نمی کند که آن را به عنوان اولین خط درمان نامناسب می کند.
با این حال، هیچ یک از آن چه گفتیم برای ارائه های دیگر نادرست نیست و هر کسی می تواند از دانش سوء استفاده کند یا از روان درمانی به عنوان یک فرار فکری استفاده کند. مطالعه ای که در آن روانکاوی اصلاح شده با افراد مبتلا به اعتیاد مورد استفاده قرار گرفت، نشان داد که بیماران از درمان، منفعت قابل توجهی می برند.
استفاده از روانکاوی اصلاح شده می تواند به عنوان درمانی برای اعتیاد، در کنار درمان های دیگر، در کلینیک های ترک اعتیاد توصیه می شود و نتایج تحقیقات چنین درمانی را مرور می کنند. آن ها پیشنهاد می کنند اصلاحات روانکاوی سنتی که ممکن است برای افراد مبتلا به اعتیاد ایجاد شود، که شامل یک مرحله اولیه درمان حمایتی و تعلیمی است و به دنبال آن درمان روانکاوانه تری انجام می شود.
تغییر فرآیندها که به طور سنتی با سنت های تجربی، شناختی و روانکاوی مرتبط است در مراحل تعمق و پیش از تدبر مفید است، در حالی که فرآیندهای تغییر مرتبط با فرآیندهای رفتاری و وجودی در مراحل عمل و نگهداری مناسب ترین هستند.
در مقاله ای بر اساس روش های مبتنی بر شواهد برای اختلالات مصرف مواد مخدر، روان درمانی حمایتی و بیان روانگردان توسعه یافته است، مداخله مؤثری برای اختلالات مصرف مواد مخدر، به ویژه هنگامی که توسط درمانگران ماهر ارائه می شود، می دانند.
مثلاً درمان های دیگر از قبیل دارو درمانی در درمان اعتیاد آسیب های شناختی به اعتیاد به قمار، بی فایده بوده در حالی که روان درمانی روان تنی با تمرکز بر رابطه درمانی و معنای رفتار مخرب بیمار، می تواند نتایج بهتری را ارائه دهد.
یکی از درمان هایی که در کلینیک های معتبر ترک اعتیاد برای درمان بیماران مصرف کننده مواد مخدر در نظر گرفته می شود، روان درمانی است. روان درمانی به درمانگران کمک می کند تا دلایل گرایش و اعتیاد به مواد مخدر را در هر بیمار شناسایی و نسبت به رفع و درمان علمی و اصولی آن، در کنار درمان های دیگر، اقدام نمایند.
افسردگی و افکار خودکشی از محصولات مصرف مواد مخدر و الکل هستند. چرا که بیمار مصرف کننده مواد مخدر، دیر یا زود درگیر اختلالات فراوانی می شود. بیمارانی که که برای ترک اعتیاد اقدام می نمایند، در مرحله اول توسط متخصصین روان پزشک و روانکاو مورد معاینه قرار می گیرند و یکی از مواردی که با حساسیت بالا در آن ها، مورد بررسی قرارمی گیرد، میزان افسردگی، انزوا و داشتن افکار خودکشی یا سابقه خودزنی و خودکشی است.
اعتیاد به مواد مخدر نه تنها بر روی جسم بلکه بر روی روان بیمار نیز تأثیر می گذارد و متأسفانه خودزنی و خودکشی آخرین مرحله مصرف مواد مخدر است که برای بیماران مصرف کننده مواد مخدر اتفاق می افتد. به همین دلیل، بخش قابل توجهی از درمان اعتیاد، به درمان اعتیاد روانی بیمار اختصاص می یابد.
بازگشت به اعتیاد یا عود اعتیاد که برای گروهی از بیماران بعد از ترک مصرف مواد مخدر اتفاق می افتد، رابطه مستقیمی با اعتیاد روانی آن ها دارد. در صورت درمان نشدن اعتیاد روانی و اختلالات روانی بیمار که توسط روان پزشک و روان شناس به طور تخصصی صورت می گیرد، میل به مصرف و وسوسه مصرف مواد مخدر بیمار را رها نمی کند تا جایی که او قطعاً به مصرف مواد مخدر بازگردد.
بهترین روش برای ترک اعتیاد به انواع مواد مخدر و پیشگیری از نتایج نامطلوب آن، مراجعه به مراکز ترک اعتیاد معتبر و تخصصی می باشد. کلینیک روان پزشکی و ترک اعتیاد دی با مدیریت دکتر شهرام حسام بختیاری، با بیش از سه دهه تجربه موفق و سابقه درخشان در زمینه ترک مواد مخدر و الکل به صورت شبانه روزی پذیرای هموطنان گرامی می باشد.