والدین به روش های مختلف با درد طاقت فرسای طلاق کنار می آیند. به عنوان بزرگسالان، ما می دانیم که چگونه زندگی پر از فراز و نشیب های مداوم است و می توانیم به راحتی خودمان را فریب دهیم و فکر کنیم طلاق آن قدرها هم بد نیست. وقتی دیگر نمیتوانیم درد، درد دل، خشم و ناامیدی را نادیده بگیریم، به دنبال راههای دیگری برای حفظ خودمان میگردیم تا بتوانیم روز دیگری را ادامه دهیم.
فرزندان ما که به ویژه پس از طلاق شاهد همه چیز هستند، گیج و تنها و شرمنده هستند. آنها میبینند که والدینشان در کنار آمدن با هم مشکل دارند و سعی میکنند بفهمند که چه کاری انجام دادهاند تا اوضاع را خراب کنند. پدر و مادر مشغول گذراندن آشفتگی های عاطفی خود هستند و به اندازه گذشته در دسترس نیستند تا گوش بدهند. برخی در تلاش برای بی حس کردن درد یا فرار از جنگ، ممکن است به سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد روی آورند.
از دست دادن، چیزی است که همه ما در طول زندگی تجربه می کنیم. یک سگ گمشده، یک اسباب بازی مورد علاقه، یک دوست صمیمی که از آن جا دور می شود، پدربزرگ و مادربزرگ فوت شده. این بخشی از دادن و گرفتن است که زندگی را معنادار می کند. برای هر فقدانی، از جمله طلاق، ما در معرض موج غم و اندوهی هستیم که گاهی قویتر و ناتوانکنندهتر از زمانهای دیگر است.
ممکن است یک کودک فقدان خود را با کلمات به شما بیان نکند، اما با این وجود، به اندازه غم و اندوهی که شما را به خاطر از دست دادن زندگی قبلی تان می بلعد، قدرتمند و مهیب است. طلاق می تواند نوجوان شما را با سؤالات بی پاسخ آشفته کند. به جای این که شما را با سؤالات یا نگرانیهایشان آزار دهند، ممکن است شروع به تست کردن مواد مخدر از جمله شیشه، الکل، ماری جوانا، مسکن های تجویزی و یا هر دارویی که در دسترس باشد، کنند.
نوجوانانی که والدینشان طلاق گرفته اند، چهار برابر بیشتر از نوجوانانی که روابط والدینشان صمیمی است، حتی پس از رسیدن به بزرگسالی به مواد مخدر گرایش پیدا می کنند. مصرف مواد مخدر منجر به سوء مصرف مواد مخدر می شود که به سرعت به وابستگی و در نهایت به اعتیاد تبدیل می شود. این تصویر زیبایی نیست، اما برای هر کسی که بار عاطفی طلاق بر دوشش سنگینی می کند، به نظر می رسد چیز دیگری نمی تواند مشکل را حل کند.
وقتی از نظر جسمی حالمان خوب نیست، به پزشک مراجعه می کنیم، اما وقتی از نظر عاطفی احساس ناخوشی می کنیم بیشتر ما فقط سعی می کنیم از آن رنج ببریم به این امید که خود به خود برطرف شود. اگر فکر می کردید آنفولانزا دارید، آیا این تاکتیک را امتحان می کنید، البته که نه، زیرا عواقب روزهای از دست رفته در محل کار و احتمال ابتلا به برونشیت یا ذات الریه بسیار زیاد است. دوستان و خانواده شما هر کاری که می توانند انجام می دهند تا شما را متقاعد کنند که به پزشک مراجعه کنید زیرا اگر کمکی دریافت نکنید ممکن است عواقب بدی را تجربه کنید.