اختلالات مصرف الکل اختلالات مهلک شایعی هستند که اغلب با سندرمهای روانپزشکی دیگر اشتباه میشوند. طول عمر یک فرد معمولی وابسته به الکل ده تا بیست و پنج سال کاهش مییابد و الکل سالیانه در بیست و دو هزار مرگ و دو میلیون ضایعات غیر کشنده نقش دارد. در سالهای اخیر تحقیقات بالینی در مورد سوء مصرف الکل و وابستگی به آن (از جمله اطلاعات مربوط به عوامل اختصاصی، سیر بالینی این اختلالات و پیدایش درمانهای جدید و مفید) گسترشیافته است.
درک اثرات الکل و اهمیت بالینی اختلالات وابسته به الکل در کار روانپزشکی ضروری است. مسمومیت با الکل سبب بروز تحریکپذیری، رفتار خشن، احساس افسردگی و در موارد نادر، توهم و هذیان میشود. میزان رو به افزایش و طولانی مدت الکل، تحمل و نیز انطباق بدنی شدیدی ایجاد میکند به طوریکه قطع مصرف ممکن است سبب بروز سندرم ترک شود، سندرم ترک الکل با بی خوابی، شواهد بیش فعالیتی دستگاه عصبی خودمختار و احساس اضطراب همراه است. بنابراین ضمن ارزیابی مشکلات زندگی نشانههای روانی بیمار، بالینگر باید این احتمال را مد نظر قرار دهد که ممکن است وضعیت بالینی ناشی از اثرات الکل باشد. وابستگی به الکل و سوء مصرف آن معمولاً الکلیسم نامیده میشود.
روانپزشکان باید به الکلیسم توجه کافی نشان دهند چون الکلیسم اختلال شایعی است، مسمومیت و ترک الکل، بسیاری از اختلالات روانپزشکی عمده را تقلید میکنند و فرد الکلی معمولاً در قالب کلیشه رایج نمیگنجد.
نود درصد جمعیت آمریکا زمانی در طول عمر خود الکل مصرف میکنند و اکثراً مصرف الکل را در اوایل و یا اواسط نوجوانی شروع میکنند. تا آخر دبیرستان هشتاد درصد دانش آموزان الکل نوشیدهاند و بیش از شصت درصد آنها مستی را تجربه کردهاند. در هر دوره زمانی از هر سه مرد دو نفر الکل مصرف میکنند. نسبت مصرف مستمر الکل در مردان به زنان بیشتر است. بالاترین میزان مصرف الکل از اواسط یا اواخر نوجوانی تا اواسط دهه سوم عمر است. در گروههای مختلف میزان مصرف الکل متفاوت است. عموماً در افراد تحصیلکرده و تعلق به طبقات اجتماعی اقتصادی بالا نسبت افراد مشروب خور بالاتر است. بالاترین نسبت افراد مصرفکننده در یهودیان دیده میشود اما یهودیان کمترین درصد وابستگی به الکل را دارند.
نوشیدن نوشابههای الکلی در برخی کشورها عموماً یک عادت شایع و قابل قبول تلقی میشود. حدود نود درصد ساکنین آمریکا حداقل یک بار در طول عمر خود نوشابهای حاوی الکل نوشیدهاند و حدود پنجاه درصد افراد بزرگسال در این کشور در حال حاضر مصرفکننده الکل هستند. پس از بیماری قلب و سرطان، اختلالات وابسته به الکل سومین معضل بهداشتی جامعه امروز آمریکا محسوب میشود. آبجو تقریباً نیمی از الکل مصرف شده را تشکیل میدهد، لیکور حدود یک سوم و شراب حدود یک ششم باقی را شامل میشود. حدود ده درصد زنان و بیست درصد مردان در طول عمر خود واجد ملاکهای تشخیصی سوء مصرف الکل بودهاند.
همچنین سه تا پنج درصد زنان و ده درصد مردان در طول عمر خود واجد ملاکهای تشخیصی اختلال جدیتر وابستگی به الکل ارتباط دارد. سالانه حدود دویست هزار مرگ مستقیماً با سوء مصرف الکل ارتباط دارد. علل شایع مرگ در افراد دچار اختلالات مرتبط با الکل عبارتند از خودکشی، سرطان، بیماری قلبی و بیماری کبدی.