امروزه هزاران ماده شیمیایی به وسیله نسخه ها به مصرف می رسند. این مواد به منظور جلوگیری، توسعه یا درمان برخی از مسائل فیزیکی یا روانی مصرف می شوند. بیشتر ما این داروها را مصرف می کنیم. فروش محصولاتی مانند آسپرین، دهان شویه ها، قطره ها، شربت های ضد سرفه، قطره های بینی و چشم، غذاهای ترکیبی، کنترل کننده های جوش و آکنه، مسهل ها، ویتامین ها و قرص های کدئین بسیار چشمگیر است.
علاوه بر این موارد، داروهای نسخه ای نیز هستند که این داروها را فقط به وسیله نسخه و به طور قانونی می توان خریداری کرد که شامل آنتی بیوتیک ها، آنتی هیستامین ها، داروهای هورمونی و تعداد زیادی از این دست هستند. مواد مخدر حالت خمودگی و ابر گرفتگی شعور ایجاد می کنند یعنی می توانند بیداری بیش از حد بشر را کاهش دهند.
افرادی که کار فکری شدید، یکنواخت و خسته کننده انجام می دهند با اولین آشنایی در معرض ابتلای اعتیاد به مواد مخدر هستند. مصرف مواد مخدر ابتدا ظاهراً آن ها را آرام می کند اما پس از مدتی قدرت مبارزه، کار و ثمربخشی را از آن ها می گیرد. قسمت اعظم دردهای بشر روانزاد است، انواع کمر دردها، پشت درد، سر درد، دل دردهای مزمن، دردهای عضلانی و استخوانی می تواند جنبه روانی داشته باشد. کسانی که با مراجعه به پزشکان مختلف و استفاده از روش های مرسوم فرهنگی، تسکینی برای درد خود نمی یابند، در مقابل مواد مخدر آسیب پذیر هستند.
در مسیر اعتیاد به مواد مخدر، بتا آندورفین ها که مواد شبیه مخدر درون زا هستند کاهش می یابد، زیرا با ورود مواد مخدر خارجی جای شبیه مورفین های مفید و تولید شده در بدن شخص را می گیرد. بنابراین پس از ترک اعتیاد و در حین آن که مواد مخدر خارجی به بدن نمی رسد، مغز دیگر مواد شبیه مورفین درون زا ترشح نمی کند، درد و حالت روحی ناخوش و اضطراب و بی قراری در شخص زیاد است که البته پس از مدتی که از ترک بگذرد مجدداً مغز مواد لازم را ترشح خواهد کرد.
با کاهش آندورفین ها در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصیت دشمن کشی مونوسیت ها که از سلول های دفاعی بدن هستند کاهش پیدا می یابد. بنابراین شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساس تر است و زودتر به بیماری مبتلا می شود. اکثر ما تصور قالبی قدیمی خود را در مورد فرد معتاد باید تغییر دهیم. در این تصور کلیشه ای کهنه، معتاد شخص دیگریست به غیر از خود ما. او بدشانس، نگون بخت، آواره، محصول خانواده فقیر و ورشکسته است یا به عبارتی او شخصی است که باید به وضوح دچار اختلال روانی باشد.
بنابراین در تصور مذکور، معتاد به مواد مخدر شخصی شبیه من و شما نبوده، او شخصی نبود که در اکثر موارد در اجتماع مانند ما بتواند معمولی عمل کند. نه، من معتاد نبوده ام. او برادر من نبوده، پدر و مادر من یا همسر من، همسایه یا فرزند من نبوده. معتاد همیشه کس دیگری غیر از من و بستگان من می باشد.