خانواده های وابسته به الکل، مواد مخدر و یا دارو های شیمیایی. خانواده های مبتلا به اختلالات عاطفی و یا مزمن روانی (واقعی یا خیالی)، این گونه افراد والدین نوروتیکی هستند که از تصمیم گیری و انتخاب می هراسند و در نتیجه از تصمیم گیری اجتناب می ورزند. آنان دارای فرزندان ترسویی هستند که در تصمیم گیری و انتخاب ناتوانند. خانواده هایی که کودکان در آن خانواده ها از نظر جسمانی، روانی و یا جنسی مورد سوء استفاده قرار می گیرند.
خانواده هایی که دارای سیستم های شدیداً مراقبتی هستند، در این خانواده ها کودکان هیچ گونه فرصتی برای ارزیابی احساسات و ارزش های خود ندارند بلکه از آنان انتظار می رود دیدگاه ها و ارزش های سیستم محدود خانوادگی را دربست بپذیرند. شدت عمل و پیش داوری ها در این خانواده ها سد و مانعی برای ادامه یک زندگی سالم می باشند. خانواده خارج از کنترل، در خانواده هایی که یکی از اعضای آن ها نشانه های مرضی مربوط به کنترل را نشان می دهد. درمانگر می تواند فرض را بر این بگذارد که این خانواده با مشکلات دیگری در یک یا چند زمینه مشخص دیگر از جمله سازمان سلسله مراتبی خانواده، اعمال وظایف اجرایی در زیر منظومه والدینی و نزدیکی بین اعضای خانواده رو به روست.
در خانواده هایی که فرزند نوجوان دارند مسائل مربوط به کنترل ممکن است مربوط به ناتوانی در گذشتن از مرحله ای که نگران فرزندان خود هستند به مرحله والدینی که به فرزند نوجوان خود اطمینان می کنند و به وی احترام می گذارند باشد. در چنین موقعیتی برنامه های قدیمی که در دوران کودکی موفقیت آمیز بوده اند در پیدایش شکل جدید خانواده خلل ایجاد می کنند، اگر چه ممکن است کودکان نسبت به تغییرات حاصله احساس آرامش و راحتی بیشتری نمایند، اما والدین هنوز موفق به یافتن راهکارهای جدید برای مرحله جدید نشده اند.
همچنین که فرزند نوجوان ممکن است آن قدر با والد گوش به زنگ خود قاطی شود که هیچ عملی از نظر او دور نماند. در چنین وضعی ممانعت از مراوده های قاطی ممکن است برخورد و یا رویارویی بین جزء و کل والدینی و فرزندی را افزایش دهد و به کشف راهکارها کمک کند. الگو های ارتباطی در این گونه خانواده ها مغشوش است، اعضای این خانواده ها انتظار ندارند که کسی به حرفشان گوش کند و پیام های ارتباطی بیشتر از محتوا اهمیت دارند. ارتباطات علی الظاهر حول تعاملات یا گروه های عاطفی نامرتبط و کوچک سازماندهی می شوند.
زمانی که خانواده ای از مشکل روان تنی یکی از اعضای خود گلایه می کند ساخت خانواده مذکور ساختی است که بر نقش های مراقبتی تأکید بیش از حد می کند. این خانواده ظاهراً زمانی بهترین عملکرد را دارد که یکی از اعضاء آن مریض شود. ویژگی های این گونه خانواده ها عبارتند از حد حمایت بیش از درهم تنیدگی اعضای خانواده به یکدیگر، ناتوانی در حل اختلافات، دلواپسی مفرط برای حفظ صلح یا اجتناب از اختلاف و کشمکش. طرح سه محوری، یک طبقه بندی (سه محوری) از خانواده های مشکل دار ارائه داد. محور این طرح تعیین سه طبقه از مشکلات بود. بد کار کردی های رشدی در خانواده بد کار کردی نظام خانواده بد کار کردی گروه خانواده این طرح نسبتاً پیچیده است و به طور خلاصه محور های آن به شرح زیر می آید بد کار کردی رشدی خانواده (بد کار کردی رشدی)