در واقع نمی توان گفت از سیگار کشیدن لذت می بریم بلکه باید گفت بدون آن احساس بدبختی می کنیم. برای چند لحظه به معتادان هروئینی فکر کنید که مواد به آن ها نرسیده است، آیا می توانید وضعیت فلاکت بار آن ها را در ذهن خود مجسم کنید، حال تصور کنید که به آن ها اجازه داده شود سرنگ حاوی هروئین را وارد رگ های خود کنند و به تمنای درونی خود خاتمه دهند، آن ها از این عمل واقعاً به وجد میآیند، اما نمیتوان پذیرفت که آن ها از فرو بردن سرعت در رگهای خود لذت می برند.
افراد غیر هروئین با احساس دردناک خماری کاملاً بیگانه اند. باید گفت هروئین این احساس را تسکین نمی دهد بلکه برعکس موجب آن میشود که اگر به غیر سیگاری ها گفته شود بعد از خوردن غذا اجازه سیگار کشیدن ندارند به هیچ وجه احساس بدبختی نمی کنند فقط سیگاری ها چنین احساسی دارند.
نیکوتین باعث تسکین این حالت روانی نمیشود بلکه خود مولد آن است. ترس از سرطان ریه در یک فرد سیگاری باعث نمیشود که او سیگار را کنار بگذارد چون او بر این باور است که خطرات آن درست مانند خطر وارد شدن به میدان مین می باشد. اگر جان سالم به در ببرد چه بهتر و اگر بد شانس باشد پایش روی می رود. شما از خطراتی که در پیش رویتان است کاملاً آگاهید و اگر خودتان را برای پذیرش هر اتفاقی آماده کردهاید پس هر چه شد ربطی به دیگران ندارد. چنان که یک فرد غیرسیگاری تلاش میکرد تا فرد سیگاری را متوجه این خطر سازد بدون شک به همان روش های رایجی که سیگار ها برای طفره رفتن استفاده میکنند، متوسل می شده است.
بالاخره یک روز مرگ به سراغمان می آید اما این منطقی است که دست به کاری بزنیم که منجر به کوتاه شدن عمر شود، کیفیت زندگی خیلی مهم تر از کمیت آن است، اما حتماً منظورمان این نیست که کیفیت زندگی یک الکلی یا هروئینی بهتر از کیفیت افراد سالم است. آیا تا به حال کسی را دیده اید که عمداً دهانش را بر روی لوله اگزوز ماشین ها بگذارد و گازهای سمی را استنشاق کند، این همان کاری است که افراد سیگاری عمداً انجام میدهند. دفعه بعد وقتی فرد سیگاری را دیدید که از دل و جان به سیگار ارزشمند خود پک می زد بیشتر به درستی این گفته ها پی خواهید برد.
شما نباید از روی ترس سیگار را کنار بگذارید بلکه برعکس شما باید متوجه این واقعیت باشد که زندگی بدون سیگار چقدر لذت بخش است و اگر می توانستید اتفاقاتی را که درون بدن تان رخ میدهد مشاهده کنید این امر به ترک سیگار کمک میکرد. اما در این جا منظور آن روش تکان دهنده نیست که در آن ریه های فرد سیگاری را به او نشان می دهند. از لکه های روی انگشتان و دندان هایتان پی می برید که وضعیت ریه هایتان نمی تواند چندان تعریفی داشته باشد اما از آن جایی که آن ها مثل دندانها و انگشتانتان دیده نمیشوند و دیگران آن را نمیبینند کمتر از بابت شان خجالت می کشید.