بسیاری از افراد سیگاری که با استفاده از نیروی اراده مبادرت به ترک سیگار می کنند با افزایش مشوق های کاذب سعی در بالا بردن انگیزه خود برای ترک سیگار دارند. نمونههای فراوانی در این مورد وجود دارد که یک نمونه آن به این شکل است، من و خانواده ام میتوانیم با پولی که از ترک سیگار پس انداز می کنیم تعطیلات فوق العاده ای داشته باشیم. این فکر عاقلانه و منطقی به نظر میرسد اما در حقیقت کار اشتباهی است. زیرا هر فرد سیگاری عاقلی ترجیح میدهد که در طول سال ۵۲ هفته سیگار بکشد و از تعطیلات هم چشم بپوشد.
در هر صورت همیشه یک شک در ذهن افراد سیگاری وجود دارد چون نه تنها می بایست ۵۲ هفته از سیگار محروم بماند، بلکه بدون سیگار واقعاً از آن تعطیلات لذت نخواهد برد. تنها تأثیر این عمل افزایش احساس محرومیت در افراد است که این خود باعث میشود سیگار در ذهن وی ارزشمندتر شود. در عوض از زاویه دیگر به مسئله نگاه کنیم که از سیگار کشیدن چیزی عایدمان نمی گردد. اصلاً چه نیازی به کشیدن سیگار داریم.
نمونه دیگر، من با پس انداز کردن پول سیگار می توانم ماشین بهتری بخرم. درست است این مشوق ممکن است تا زمان خرید ماشین مورد دلخواه باعث ممانعت شما از کشیدن سیگار شود اما پس از مدتی، تازگی خرید ماشین جدید در ذهن شما کهنه می شود و دوباره احساس محرومیت میکنید و دیر یا زود به دام دخانیات می افتید. نمونه دیگر شرط بستن و قرار دادن شرط و شروط با همکاران در اداره یا اعضای خانواده است. مزیت این موارد کنار گذاشتن وسوسه کشیدن سیگار برای یک دوره مشخص می باشد. با این وجود این افراد به دلایلی معمولاً موفق به ترک سیگار نمی شوند.
اصولاً چنین مشوق هایی کاذب هستند. چرا میخواهید صرفاً به این خاطر که دیگران این کار را میکنند یعنی شرط می بندند سیگار را ترک کنید، این کار فقط باعث افزایش فشار روانی میشود که خود موجب افزایش احساس محرومیت میگردد. خیلی خوب می شد که همه افراد سیگاری می توانستند همه در یک زمان خاص با هم سیگار را کنار بگذارند.
به هر حال شما نمیتوانید افراد سیگاری را مجبور به ترک سیگار کنید. اگر چه تمام افراد سیگاری قلباً این کار را دوست دارند اما تا خودشان آماده انجام آن نباشند عهد کردن و شرط بستن فقط باعث تولید یک فشار مضاعف روحی و روانی میشود که این امر خود باعث افزایش تمایل آن ها به مصرف سیگار می گردد. یا باعث میشود آن ها به افرادی مخفی کش تبدیل شوند که به نوبه خود افزایش احساس وابستگی آن ها را به سیگار به دنبال دارد.
با به کارگیری نیروی اراده فرد سیگاری یک دوره مجازات را تحمل میکند که در طول آن وی به سختی برای از بین رفتن خواهش نفس به انتظار می ماند و چنان که تسلیم شود احساس شکست خواهد کرد. هنگامی که با استفاده از نیروی اراده اقدام به ترک دخانیات می کنند مانند شرط بستن، یکی از طرفین دیر یا زود تسلیم میشود. اکنون فرد به اصطلاح برنده بهانهای را که به دنبالش بود به دست میآورد. البته او مقصر نیست اگر رقیبش جا نمی زد او می توانست هنوز هم مقاومت کند. فقط به خاطر این، کشیدن سیگار را از سر میگیرد که آقای خانم، ناامیدش کرده است. در واقع حقیقت این است که اکثر این افراد کلک می زنند زیرا اکثر آن ها در زمان شرط بندی مخفیانه سیگار میکشند.