در برخورد با فرد معتاد جهت ترک اعتیاد باید به او فهمانده شود که دارد همه چیزش را از دست میدهد، از جمله حیثیت و غیرتش را و چون او انسان حساسی است در این راه باید از طریق عاطفی و بسیار ملایم وارد شود. با نصیحت های خالی از تحقیر، بدون نیش زبان و تشویق و آماده کردن وی. او باید حس کند که افرادی که او را نصیحت میکنند واقعاً به وی و سرنوشتش علاقه دارند. استعدادهای و توانائی هائی را که داشته و در اثر اعتیاد به فراموشی سپرده و یا قادر به انجام آن ها نیست، بزرگ جلوه داده و به رخش کشید.
شدیدترین مشکلات جسمی که فرد مصرف کننده مواد مخدر فکر میکند دیگران از درک و احساس آن عاجزند. خارش گلو، حالت تهوع و تشنج توأم با بی حالی و خواب آلودگی است. بی حسی مفرط، درد دست و پا و اختلالات روانی، بی حوصلگی، بی خوابی و ناامیدی است. معتادین به جایی میرسند که امید و اتکای خود را مواد مخدر میشناسند. برای علاج دردهای جسمی به سراغ مواد مخدر میروند و در هر ناراحتی عصبی و روانی به مواد مخدر پناه میبرند. وقتی موارد فوق و حالاتی که معتاد دارد و حس میکند، برایش تشریح شود و تفهیم گردد که این مسائل قابل تحمل است و با دارو و مسکن کاهش خواهد یافت، در مدت سه روز و پیشرفته ترین اعتیاد حداکثر در یک هفته تا ۹۰ درصد تخفیف خواهد یافت و ایجاد آمادگی و پذیرش را سهولت خواهد بخشید. این وظیفه و آماده سازی به عهده نزدیکان معتاد است. در مورد شوهران، زنان و در مورد فرزندان، والدین باید این برخورد صحیح را انجام دهند. همسران معتادین توجه داشته باشند و این توجه به آن ها داده شود که تا حد امکان تلاش داشته باشند همسران معتاد خود را رها نکنند. اگر در رفتار خود بنگرند شاید تا حدودی در مورد اعتیاد همسران (به خصوص چنان چه بعد از ازدواج و در طول زندگی مشترک ایجاد شده باشد) به صورت خفیفی مقصر باشند یا کوتاهی هایی در این رابطه در خود بیابند. نه تفصیر عمدی و مؤثر بلکه کوتاهی در اقدامات بازدارنده از نظر کنترل و توجه به موقع از سوی آن ها وجود داشته است.
برخورد با مسئله مواد مخدر و اعتیاد که ریشه ای عمیق در کشور ما دارد به برنامه ریزی، تداوم مبارزه و تازه و به روز نگه داشتن آن نیاز دارد و باری است گران، که تا ریشه کن شدن نباید به زمین گذشته شود. خوشبختانه رسانههای ما با همکاری مراجع ذیربط به این مهم پرداختهاند و با سلسله گزارشات پیوسته در روزنامهها و برنامههای مختلف در تلویزیون وظیفه فوق را به عهده گرفته اند. نمایشنامه و فیلم هائی که به صورت پراکنده تهیه و نمایش داده میشود نیز در ایجاد بیداری لازم مؤثر بوده، خانوادهها را جلب کرده است. این گونه برنامهها، واقعاً از نظر خانوادهها و به خصوص نوجوانان و حتی کودکان دارای اثرات مثبت است. کودکان از وضع فلاکت بار معتادین به گریه در میآیند و این اثری است که هیچ گاه از ذهن آنان خارج نخواهد شد. منتها نکته ای به تهیه کنندگان این چنین برنامهها تذکر داده میشود و آن استفاده از مشاورت اشخاص و متخصصین واقعی در تهیه این برنامههاست.