والدینی که رفتارهای فرزندان معتادشان را انکار کرده یا می پوشانند باعث تشدید زمینه های تداوم اعتیادشان می گردد. حتی ممکن است آنان در جرائمی چون سرقت برای تأمین هزینه مواد مخدر فرزندانشان مشارکت ورزند و این کار را برای جلوگیری از تحقق تهدید ایشان مبنی بر ترک خانه در صورت عدم امکان رفع اعتیادشان در این عرصه به انجام رسانند.
قاچاق مواد مخدر توسط فرزندان کمتر سوءظن بر می دارد و لذا قاچاقچیان بدشان نمی آید خصوصاً برای توزیع مواد مخدر در مدارس از آن ها استفاده کنند.
دروغ گفتن والدین به ضابطین قضائی در این زمینه هم نقض غرض است، زیرا ارزشی را به پای ارزشی دیگر گردن می زند، در حالی که قرار است حفظ ارزش ها پا به پای هم پیش رود و راست گویی فدای ترک اعتیاد به مواد مخدر نشود.
این که والدین از داشتن مواد مخدر برای تأمین مصرف فرزندشان خوشحال باشند، نیز علیرغم آگاهی جملگی از زشتی این کار در همین ردیف قرار می گیرد و خصوصاً به واسطه جا به جایی لذت عاطفی رضایت فرزند در این گیر و دار، نه فرزند مزبور که والدین را تحت کنترل او نشان می دهد. حفاظت از فرزندان در قبال اعتیاد به مواد مخدر یا تداومش اگر با ظرافت و صرافت توأم نشود، بر مشکلات می افزاید و تأثیر منفی بر شیوه زندگی هر دو می نهد.
بخشی از مشکل برای پدر و مادر علاوه بر مشکلات وابستگی فرزندان به این است که تمرکز محدودشان روی خود مواد مخدر سبب غفلتشان از دیگر مضار اوضاع شده و این جزء مسئولیت های دیگر سازمان های جامعه است که آنان را نسبت به این امور و شیوه های برخورد با آن ها هوشیار سازد، و الا ممکن است هر گونه مساعدتی از سوی والدین به این امر نوعی جریان تنبیهی از سوی فرزندان معتاد به شمار آمده و تمرکز گسترده تر به عنوان بخشی از فرایند بهبود و درمان اعتیاد به مواد مخدر به دلیل اختلال تشخیص اولویت مواجهه با مواد مخدر از دست رود.
عاطفه والدین برای مراقبت از فرزندان معتاد به کار می آید، اما نه این که خود پدر و مادر زمینه ساز ادامه استفاده فرزندانشان از موادمخدر گردند و او را در معرض خطر بالای آسیب نهند و حتی خود نیز در معرض اقدامات غیرقانونی قرار گیرند و بر مصائب بیفزاید.
همچنین وضعیت کودکان دارای پدر و مادر معتاد به دلیل قرار گرفتن در معرض شدائد روانی هم بر اعتیاد آن ها و هم بر الگو شدن خواهر و برادر معتاد بزرگ تر برای کوچک ترها مؤثر می افتد.
این کودکان در مقایسه با کودکان مشابه و البته فاقد والدین معتاد، نرخ بالایی از افسردگی و اضطراب و نگرانی بروز می دهند، منزوی هستند، پرخاشگر و سرکش و یاغی شناخته می شوند و واجد مشکلات رفتاری عدیده اند خصوصاً اعتیاد مادر، سازگاری روانی کودکان را ضعیف تر می کند. بیش فعالی در واکنش به کمبود توجه نیز در این کودکان بیشتر دیده می شود. توأمانی اعتیاد والدین با مشکلات روانی هم کودکان را بیشتر در معرض خطر می نهد.
مشکل عمده تبعیت این فرزندان از والدین معتادشان در فراگیری و تداوم اعتیاد است، خصوصاً که این امر زمینه ساز حشر و نشر این فرزندان با دوستان ناباب هم می شود و با سایر جرائم توأم می گردد. از روی همین زمینه های اجتماعی – روانی است که احتمال اعتیاد کودکان را می توان بنا به پیشینه های خانوادگی شان پیش بینی کرد.
مرکز ترک اعتیاد دی، متمرکز بر درمان های تخصصی بستری و بیمارستانی می باشد و به صورت شبانه روزی در خدمت هموطنان عزیز و گرامی است.