وابستگی به مواد مخدر به هر نوعی که باشد در ساعت ابتدای آن معمولاً طی یک دوره سه مرحلهای شکل می گیرد این مراحل عبارتند از آشنایی، شک و تردید و اعتیاد واقعی به مواد مخدر.
در این مرحله فرد از راه های مختلف و فقط از طریق دوستان خود با مواد مخدر و نحوه استعمال آن آشنا میشود. شخص در اثر مسامحه یا تشویقی و انجام یک کار تفریحی کنجکاوی یا علل دیگر مانند کسب لذت با مصرف مواد مخدر آشنا میشود.
در این مرحله فرد سعی میکند با میل خود مبارزه کند. در این مرحله بدن هر روز به مواد مخدر بیشتری نیاز پیدا می کند. بعد از مدت ها استفاده های نامنظم از مواد مخدر، شخص دچار تردید شده به جهت رهایی از آن با امیال خود دست به مقابله می زند.
در این هنگام پس از شک و دودلی و شاید مدتی ترک اعتیاد، سرانجام فرد به مرحله وابستگی واقعی می رسد که اگر مواد مخدر کم یا بدون رعایت ترتیبات لازم ناگهان قطع شود علائم مربوط به نشانگان محکومیت بروز پیدا میکند. در این مرحله فرد دچار اعتیاد به مواد مخدر میشود و برای رسیدن به حالت نشئگی هر بار بر میزان مصرف مواد مخدر خود می افزاید.
به تعبیری می توان فرآیند اعتیاد و سیر معتاد شدن را در رابطه در حال گسترش دونفره مقایسه کرد. به طور کل هر رابطه، از زمان آغاز مراحلی را طی میکند. در یک رابطه اعتیادی، همچنان که ما از میان هر مرحله عبور میکنیم، گرفتاری و درگیری تشدید میشود و کشش و جاذبه ای که بر فرد اعمال میشود شکل عجیب و غریب تری از مراحل بالا پیدا میکند. این رابطه چیزی شبیه به یک ازدواج ناموفق است.
تجربه های آغازین فرد از مصرف مواد مخدر یا انجام برخی فعالیت ها، احساس خوشایند و لذت بخشی است که فرد را دلباخته و شیفته خود میکند و در خاطره حک می شود. برخورد ابتدایی فرد معتاد با مواد مخدری که مصرف میکند او را خیالباف و عاشق مواد مخدر می سازد. به طور معمول این برخورد اولیه با مواد مخدر، تأثیری بر فرد می گذارد که به نوعی چشمگیر و استثنایی است. به عبارتی چیزی است هیجان آفرین، وجد آور یا تسکین بخش است که تغییر خلقی را به وجود میآورد که در بسیاری از موارد، آن را در دل و درون خود احساس می کند.
در ارتباط با اعتیاد و وابستگی به الکل و مواد اعتیاد آور این تغییر خلق از طریق دگرگونی واقعی ترکیبهای شیمیایی مغز حاصل می شود. هر ماده ای که در شما احساس نشئگی یا کیفوری ایجاد کند، ترکیبهای شیمیایی مغز شما را تغییر می دهد. چرا که همین احساس کیفوری و سرمستی، ناشی از تغییر در ترکیبات شیمیایی مغز است.
حالت شیفتگی و دلباختگی به تغییر دهنده خلق میتواند در هر سنی روی دهد. برای مثال، مادری که به فرزند ۶ ساله خود کلوچه های مورد علاقه اش را به عنوان پاداش می دهد موجب ایجاد شعف در این کودک میشود، فردی که در ۱۸ سالگی برای اولین بار الکل مصرف میکند و باعث میشود به لحاظ اجتماعی احساس راحتی کند و به عبارتی در اولین گام در شرایط اجتماعی احساس طبیعی بودن داشته باشد.
دیگر مثال هایی از این قبیل و در هر سنی می تواند به وجود آید معلوم می دارد که چه طور مواد اعتیاد آور یا رفتارهای اعتیادآور میتواند منجر به ادامه تمایل فرد به مصرف مواد مخدر و انجام آن رفتار شود و در واقع فرد معتاد کسی است که چنین تجارب آغازین مثبتی را از مصرف مواد مخدر و انجام فعالیت مطلوب و خود داشته است.