فریبرز درتاج، رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران، وضعیت سلامت روان در جهان و ایران را نگرانکننده توصیف کرد و به تأثیرات منفی بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و جنگ بر سلامت روان اشاره نمود. او اظهار داشت که شیوع اختلالات اضطراب و افسردگی در سالهای اخیر افزایش یافته و آمارها نشان میدهند که حدود ۱۹.۱ درصد از افراد در طول زندگی خود به نوعی از اختلالات اضطرابی مبتلا میشوند.
درتاج به روز جهانی «سلامت روان» که در ۱۰ اکتبر با شعار «جنبش: حرکت برای سلامت روانِ خود» برگزار میشود، اشاره کرد و گفت که اختلالات روانی یکی از علل اصلی ناتوانی در سطح جهانی شدهاند. او همچنین به کمبود دسترسی به خدمات درمانی و وجود انگهای اجتماعی در مورد مشکلات روانی تأکید کرد.
طبق آمارها، حدود ۸.۳ درصد از افراد در طول زندگی خود به افسردگی مبتلا میشوند و بین ۹ تا ۱۵ درصد از افراد جهان به نوعی از اختلالات شخصیتی دچار هستند. همچنین، ۵ تا ۱۰ درصد از افراد به اختلالات مرتبط با مصرف مواد و ۳.۶ درصد به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا هستند. درتاج توضیح داد که بروز اختلالات روانی به تعداد موارد جدید در یک جمعیت اشاره دارد و آمارها بسته به منطقه جغرافیایی ممکن است متفاوت باشد.
سازمان بهداشت جهانی تخمین زده که از هر چهار نفر، یک نفر در مقطعی از زندگی خود تحت تأثیر بیماری روانی قرار میگیرد. همچنین، طبق گزارش این سازمان، ۳۵۰ میلیون نفر در جهان به افسردگی مبتلا هستند و بیشترین شیوع افسردگی در افراد جوان مشاهده میشود.
درتاج بیان کرد که افرادی که به مواد مخدر پناه میبرند، سلامت روان ضعیفتری نسبت به دیگران دارند و شیوع ویروس کرونا نیز تأثیرات منفی بر سلامت روان داشته است. نظرسنجیها نشان داد که بسیاری از آمریکاییها در اثر شرایط مالی بد ناشی از کرونا پریشانی روانی بیشتری را تجربه کردهاند.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران همچنین تأکید کرد که وضعیت اقتصادی نامناسب بر سلامت روان تأثیر منفی دارد و زنان بیشتر از مردان دچار پریشانی روانی هستند. رئیس انجمن بر اهمیت افزایش آگاهی نسبت به اختلالات روانی و غلبه بر ننگهای اجتماعی تأکید کرد و روشهایی برای ارتقاء سلامت روان مانند مداخلات زودهنگام، توانمندسازی زنان و حمایت از جمعیت سالخورده را ذکر کرد.
درتاج بر اهمیت جامعه در ارتقاء سلامت روان تأکید کرد و گفت که جامعه احساس تعلق، پشتیبانی و هدف را فراهم میکند. او توضیح داد که احساس واقعی تعلق فراتر از عضویت در یک گروه است و شامل پذیرش ویژگیهای منحصر به فرد فرد میشود. وجود جامعه به افراد احساس حمایت میدهد و نقشهای مختلف آنها میتواند حس هدفمندی ایجاد کند.
او همچنین روشهایی برای یافتن جامعه مناسب ارائه داد، از جمله خوداندیشی و بررسی علایق شخصی، علاوه بر این موارد، ارتباط با دیگران و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی نیز میتواند به افزایش سلامت روان کمک کند. در نهایت، او تأکید کرد که حفظ سلامت روان نیازمند مراقبت مستمر است و این سلامت برای ایجاد جامعهای مقاوم ضروری است.