اعضــای خانــواده بایــد از ایــن ترفنــد و حیلــه معتــادان، یعنــی مقصردانســتن اعضــای خانــواده بــرای معتاد شدنشــان آگاهــی داشــته باشــند. ضمنــاً بداننــد ایــن یــک واقعیــت انکارناپذیــر اســت کــه هیچ کــس نمی توانــد فــرد دیگــری را به اعتیــاد بکشــاند و بــه همین علــت، اعضــای خانــواده نبایــد خــود را در رابطــه بــا معتاد شــدن عزیزشــان گناهــکار و مقصــر بداننــد.
پذیرفتــن ایــن واقعیـت بـه خانـواده فـرد معتـاد کمـک خواهـد کـرد تـا در برخـورد بـا او، از خود قاطعیــت نشــان داده و تســلیم توجیه هــا و مســئولیت گریزی های او نشــوند. وقتــی فــرد معتــاد بــه ایــن نتیجــه برســد کــه نمی توانــد بــا دلیل تراشــی، اعضــای خانــواده را مســئول اعتیــاد خــود به مواد مخدر بدانــد، احتمــال این کــه خــودش تمایــل بــه پاک شــدن پیــدا کنــد، بیشــتر می شــود.
برقــراری ارتبــاط مؤثــر بــا فــرد معتــاد، تنهــا بــا صحبت کــردن بــا او ایجــاد نمی شــود، بلکــه بایــد بــه ســخنان او نیــز گــوش داد. از فــرد معتــاد صادقانــه دربــاره خــودش و اعتیــادش بپرســید. اجــازه بدهیــد تــا او به زبــان خــودش بــه شــما بگویــد کــه چــرا مــواد مخدر مصــرف می کنــد. زمانی کــه فــرد معتــاد ببینــد کســی بــه حرف هــای او گــوش می دهــد، احســاس بهتــری پیــدا کــرده و ذهنــش بیــدار می شــود.
برخــی خانواده هــا آن چنــان از اعتیــاد فــرد شــوک زده می شــوند کــه ترجیــح می دهنــد هرگــز در مــورد آن بــا او حرفــی نزننــد. برخــی نیــز اعتقــاد دارنــد کــه صحبت کــردن بــا عضــو معتــاد دربــاره اعتیــادش باعــث می شــود کــه قبــح ایــن مســئله بــرای او ریختــه شــود و او را در انجــام دادن اعمــال اعتیــادی گســتاخ کنــد. واقعیــت ایــن اســت کــه ایــن توجیهــات نوعــی از انکار کــردن اســت وگرنــه بــا ســکوت کردن دربــاره بیماری اعتیــاد فــرد، چیــزی حــل نخواهــد شــد، بلکــه فــرد معتــاد بیشــتر در تنهایــی و انــزوای خــود بــه رفتــارش ادامــه خواهــد داد.
خانــواده می تواننــد بــا ایجــاد یــک ارتبــاط ســالم و اثرگــذار و در پیش گرفتــن رفتارهــای صحیــح و بــه دور از احساســات، بــه پاک شــدن فــرد معتــاد کمــک کننــد، امــا در نهایــت ایــن خــود فــرد معتــاد اســت کــه بایــد بــرای بهبــودی تمایـل نشـان داده و اقدامـات لازم بـرای رهایـی از چنـگ اعتیـاد را انجـام دهـد.
وقتی کــه فــرد معتــاد در جمــع اعضــای خانــواده حاضــر می شــود، هــر یــک از آن هــا بــرای حــل مشــکلات و نجــات او و درمان اعتیــاد، انــواع نصیحت هــا و توصیه هــا را مطــرح می کننــد. علــت نصیحت هــای آنــان ایــن اســت کــه تصــور می کننــد اعتیــاد نوعــی ضعــف شــخصیتی یــا مشــکل رفتــاری اســت و آن هــا می تواننــد بــا اقداماتــی کــه پیشــنهاد می دهنــد، ایــن نقــاط ضعــف را برطــرف کننــد. همیــن تصــورات غلــط دربــاره بیمــاری اعتیــاد اســت کــه در نهایــت باعــث می شــود تــا همــه تلاش هــای آنــان بــا شکســت مواجــه شــده و خشــم و سـرخوردگی آنـان بیشـتر شـود. پـس بهتـر اسـت از ایـن رفتارهـا پرهیـز کنیـد.
بپذیریــد کــه عزیــز شــما از بیمــاری اعتیــاد رنــج می بــرد و قــدرت انتخــاب و کنتــرل مصــرف مــواد مخدر را از دســت داده اســت. در برخــورد بــا آن هــا رفتــاری صبورانــه درپیــش گیریــد. بایــد بدانیــد شــما از آن هــا می خواهیــد از عادتــی دســت بردارنــد کــه یــک عمــر بــا آن هــا بــوده اســت. دست برداشــتن از اعتیــاد، بــه زمــان نیــاز دارد و یک شــبه امکانپذیــر نیســت.
وانمود نکنیـد که رفتارهـای ویرانگـر آن هـا را درک کـرده و نادیـده می گیرید، اما از انتقاد کـردن از آن هـا به خاطر رفتارشـان نیـز خـودداری کنید. از ســرزنش یا حمله کــردن بــه آن هــا خــودداری کنیــد، امــا ضد و نقیض بــودن حرف هــا و کارهایشــان را بــه ایشــان یــادآوری کنیــد.
از دســتوردادن، تهدیدکــردن، التماس کــردن، رشــوه دادن، تشــویق کردن یــا مجبورکــردن آن هــا بــه انجــام کاری خــودداری کنیــد. این گونــه رفتارهــا باعــث می شــود تــا اعتیــاد فــرد معتــاد شــدت بیشــتری پیــدا کنــد. به جـای این کـه بـه آن هـا امر و نهـی کنیـد، بخواهیـد تـا بـا شـما دربـاره آن چـه در ذهنشــان می گــذرد صحبــت کــرده و احساســات خــود را بــرای شــما بیــان کننــد.