مخفی کش های سیگار را باید جزء دسته نخ کشها به شمار آورد اثرات مخفی کشیدن سیگار کند و بی سر و صدا و موذیانه است. کشیدن سیگار باعث به هم ریختن روابط فردی می شود. در مورد ضی ها این امر تقریباً منجر به طلاق میشود. افرادی که به صورت مخفی سیگار می کشند بالاخره دستشان رو می شود و یکی از اعضای خانواده که معمولاً همسر فرد است متوجه می شود.
معمولاً از او میخواهند که سیگار را ترک کند. تلاش هایی که یک فرد مخفی کش برای ترک سیگار انجام می دهد با کوچکترین جرقه ای مانند یک بحث کوچک با یکی از دوستان یا یک مشکل کوچک در محل کار به پایان می رسد. این ذهن ناهنجار اوست که عملاً باعث به وجود آمدن مشاجره می شود، در آن زمان واقعاً او رنجیده خاطر می شود. اما باور کنید که این یک اتفاق نیست چرا که قبل از این، هیچ وقت با مسائل کوچک دچار به هم ریختگی فکر و ذهن نمی شد.
کاملاً مشخص است که دست نیاز به نیکوتین در کار است. فرد شدیداً میل به روشن کردن یک نخ سیگار دارد و این بهانه ای است تا دوباره سیگار کشیدن را از سر بگیرد. از آن جایی که نمی تواند یأس و ناامیدی همسرش را تحمل کند چیزی به او نمیگوید. فقط زمانی که تنها می شود سیگار میکشد، سپس به مرور شروع به سیگار کشیدن در جمع دوستان می کند تا این که کار به جایی برسد که همه به جز همسرش می دانند که سیگار می کشد.
سرانجام همسرش او را به سیگار کشیدن متهم می کند. او بدون دلیل با همسرش به مشاجره می پردازد و با حالت خشم از خانه بیرون میرود. همسرش زمان هایی را خاطر نشان میکند که وی ۲ ساعت تمام برای خرید چند قلم جنس جزئی صرف میکرده و نیز به مهمانی های خاصی که قبلاً می رفته اشاره می کند که چگونه برای تنها رفتن بهانه های بی موردی تراشیده، پس معلوم شد که او از همه چیز خبر داشته است.
هر چه تفاوت اجتماعی بین سیگاری ها و غیر سیگاری ها بیشتر می شود عملاً هزاران مورد یافت میشود که اشخاص خاطر استعمال دخانیات مجبورند روابط خود را با دوستان و خویشاوندان خود محدود و یا قطع کنند. بدترین اثر پنهان کشیدن سیگار تقویت نمودن این تصور غلط در ذهن فرد سیگاری است که او محروم شده است. این عمل به طور فزایندهای موجب پایین آمدن عزت نفس فرد گردیده و ممکن است باعث شود تا یک فرد با وجود صداقتش مجبور شود به خانواده و دوستانش دروغ بگوید.
فرد سیگاری، ساعاتی که اجازه سیگار کشیدن ندارد مخفیانه برای گرفتن چند پک به پارکینگ خانه می رود، ۱۰ دقیقه از سرما می لرزد. او باید از خود بپرسد که لذت این کار چیست، ترسش از آن است که به طور ناگهانی همسرش مچ او را بگیرد یا متوجه شود که سیگار و فندک و فیلترهای سیگار را کجا پنهان میکند. بلافاصله ترس از این که مبادا بوی بد نیکوتین در تنفس و لباس هایش به مشام همسرش برسد، احساس آرامش بازگشت به خانه را هم از بین می برد. هر چه زمان و تکرار این ریسک بیشتر می شود کاملاً برایش روشن می شود که دیر یا زود همه چیز برملا خواهد شد. اوج سرافکندگی و شرمندگی فرد زمانی واقع میشود که این امر به حقیقت بپیوندد و به دنبال آن بی درنگ شروع به کشیدن سیگار های آتش به آتش کند.