برای دیدن وضعیت اعتیاد و درد و رنجی که زندگی این افراد را تکه تکه و خراب می کند لزومی ندارد که دنبال جاهای دیگر و مکان های دورتر از شهر خودمان، از محل زندگی مان و حتی به دنبال خانواده دیگری به غیر از خانواده های خود باشیم.
کافی است به خانواده خود نظری بیاندازیم زیرا امروزه با وجود اعتیادی رفتاری، هرکسی می تواند اعتیاد داشته باشد و معتاد صرفاً کسی که مواد مخدر مصرف می کند و در کوچه و خیابان افتاده نمی باشد. در حقیقت، شخصیت اعتیاد آور در یک پیوستار قرار دارد. از آن جایی که همه ما در جامعه اعتیادآور و در شرایطی بزرگ شده ایم که نسبت به اعتیاد آسیب پذیر هستیم، اکثر ما در جایی بر روی این پیوستار اعتیاد قرار داریم.
ما، نه بر اساس عواملی از این قبیل که در کجا زندگی می کنیم، چه قدر درآمد داریم یا چه رنگ پوستی داریم، نسبت به اعتیاد آسیب پذیر هستیم، بلکه بر اساس این که در درون خویش چه کسی هستیم، به میزان متفاوتی در برابر اعتیاد آسیب پذیر خواهیم بود. البته، بر اساس این عوامل ممکن است نسبت به یکی از انواع اعتیادها گرایش پیدا کنیم. ولی این که ما معتاد می شویم یا نه، ارتباطی به آن عوامل نخواهد داشت.
بین اشکال مختلف اعتیاد های ما، یا به عبارتی بین شکل هایی که این بیماری، خودش را نمایان می سازد، تفاوت هایی وجود دارد. بعضی از اعتیاد ها آشکارا در مقایسه با بعضی دیگر مخرب تر و ویرانگرتر هستند. به عنوان مثال تعداد اندکی ممکن است در این باره به مشاجره بپردازند که استفاده از کوکائین پیامدهای خیلی ناگوارتری از اعتیاد به کار دارد. یا معتاد جنسی که با بچه ها در ارتباط است خطرناک تر و مخرب تر از کسی است که به طور وسواس گونه ای خرید می کند.
شدت تخریب و آثار اعتیاد های مختلف، تفاوت های خیلی زیادی با یکدیگر دارند. اما وقتی که ما اعتیاد را جدی بگیریم و حتی اعتیاد هایی را که به نظر نمی آیند مانند پرکاری اعتیادگونه، شرط بندی در سود سهام، خرید وسواسگونه یا ورزش کردن بیش از اندازه، مهم و نگران کننده بدانیم، با مردمی رو به رو خواهیم شد که نه تنها در دستیابی به ظرفیتها و استعدادهایشان ناکام هستند، بلکه در درد و رنج عظیم و شدیدی به سر می برند. ولی به خاطر این که مواد اعتیادی آن ها به لحاظ اجتماعی مورد پذیرش قرار دارد، برای دریافت کمک تحت فشار کمتری قرار می گیرند.
اکثر افرادی که به مواد مخدر معتاد می شوند، رفتارهای اعتیادگونه دیگری نیز دارند و یا از اختلالات روانی هم زمان رنج می برند. بیشتر این رفتارهای اعتیادی در نهایت منجر به اعتیاد به مصرف مواد مخدر می شود، یا به نوعی گرایش به مصرف مواد مخدر را در فرد بالا می برد. به همین دلیل است که برای ترک اعتیاد به مواد مخدر، بسیار ضروری است که فرد بیمار حتماً روانکاوی شود و بیماری او به صورت ریشه ای درمان گردد تا از عود مجدد اعتیاد جلوگیری به عمل آید.