گروهی از تاریخ نویسان نیز لشگریان چنگیز مغول را عامل گسترش این چنین موادی در ایران پنداشته اند. آنچه بدیهی است ایرانیان خیلی پیشتر از حمله چنگیز با افیون و موارد استعمالش آشنایی داشته اند، چنانکه دو پزشک ایرانی یعنی «بوعلی سینا» و «رازی» از نخستین دانشمندانی هستند که به مصرف مواد افیونی در طب گسترش بخشیدند. در آغاز روی کار آمدن سلسله صفویه، مصرف تریاک به ویژه به صورت خوراکی (خوردن) جنبه عادی به خود گرفت.
با آن که برخی از پادشاهان صفوی چون شاه طهماسب و شاه عباس به شدت با گسترش تریاک مبارزه کردند ولی از آنجایی که این دوران همزمان با رشد جهان خوارگی استعمارگران غربی بود، سعی شد که از اعتیاد بر ضد جوامع در حال رشد بهره برداری شود. به گونه ای که کشت خشخاش در روستاهای ایران متداول گشت و خرید و فروش و استعمال تریاک معمول شد. تریاک حتی به صورت یکی از مهم ترین اجناس صادراتی ایران درآمد که دولت و ملاکان از آن متمتع میشدند.
پس از رونق کشت تریاک در ایران که با کمک استعمار از ماهان کرمان آغاز شده بود، دولت نخستین قانون انحصار کشت خشخاش با نام انحصار تحدید کشت تریاک را به تصویب رساند. انحصار کشت از سوی دیگر، باعث تشویق معتادان گردید که با دادن شیره تریاک به دولت به قیمت مناسب به اصطلاح سودی عاید خود میکردند. این امر باعث شد تا تریاک کشی ایرانیان که تا آن زمان پنهانی و با شرمندگی انجام میگرفت، عمومیت و رسمیت یابد.
وانگهی نه تنها شیره کشی، از سویی مجاز شد بلکه مواد آن را هم فراهم نمود. به طوری که اداره انحصارات در نقاط مختلف تهران از جمله در محل باغ فردوس رسماً ۸ شیره کش خانه رسمی داشت که آن ها را دارالعلاج یا شفاخانه نامیده بود. بعد از آن در اثر فشارهای سازمان بهداشت جهانی، دولت شاهنشاهی مجبور شد تا کشت و استعمال تریاک را ممنوع اعلام نماید. در همین راستا اداره نظارت بر مواد مخدر به وجود آمد که وظایف زیر را ظاهراً دنبال مینمود:
1.جلوگیری از کشت خشخاش
2.بستن اماکن استعمال افیون
3.مبارزه با قاچاقچیان مواد افیونی به وسیله مقامات قانونی
4.مداوای معتادان