اعتیاد به مصرف مواد مخدر یک بیماری مغزی پیچیده است که دارای علائمی مانند درخواست بی اختیار و میل غیر قابل کنترل به مصرف، علی رغم اطلاع از نتایج منفی آن می باشد. در این هنگام مصرف مواد مخدر به صورت یک رفتار اجباری درمی آید که نتیجه مصرف طولانی مدت و تأثیرات ناشی از آن بر عملکرد مغز و رفتار شخص است.
در بسیاری از افراد مصرف مواد مخدر به صورت یک بیماری مزمن در می آید که احتمال برگشت مجدد شخص به مصرف مواد مخدر حتی پس از مدت زمان طولانی پس از قطع مصرف و ترک اعتیاد بسیار قوی خواهد بود.
این که مصرف کننده چگونه و با چه سرعتی به مواد مخدر اعتیاد پیدا می کند به عوامل زیادی از قبیل ژن (که از والدینتان به ارث می رسد) و وضعیت بیولوژیک بدن بستگی دارد.
مصرف کلیه مواد مخدر اثرات مضر و مخاطره انگیزی بر زندگی فرد دارد که از پیامدهای مصرف آن وابستگی و اعتیاد به مصرف مواد مخدر است. علاوه بر این از لحاظ حساسیت فرد و آسیب پذیری او نسبت به مواد مخدر تفاوت های بسیاری وجود دارد.
ممکن است فردی از یک ماه مخدر برای یک یا چند مرتبه استفاده نماید و هیچ گونه تأثیر بدی در او به وجود نیاید ولی شخص دیگری که ممکن است حساسیت و آسیب پذیری بیشتری داشته باشد، با اولین مصرف دچار عوارض مصرف بیش از حد مواد مخدر یا اوردوز شود. بنابراین هیچ راهی وجود ندارد که از قبل پیش بینی کنیم که یک نفر چگونه به مواد مخدر عکس العمل نشان می دهد.
هر گاه شخصی علی رغم آگاهی از عواقب منفی که بر اثر مصرف مواد مخدر دارد مانند از دست دادن شغل، بدهکاری، مشکلات روحی و جسمی و بروز مشکلات خانوادگی مجدداً به مصرف مواد مخدر ادامه دهد، چنین نتیجه گیری می شود که او به مواد مخدر معتاد شده است اما تا کنون ابزار یا لوازم خاصی در جهت بررسی و تشخیص این وضعیت به وجود نیامده است.
نشانه های جسمی سوء مصرف مواد مخدر یا اعتیاد به آن، بسته به نوع مواد مخدری که مورد مصرف قرار گرفته است و فرد مصرف کننده آن، متفاوت می باشد.
علاوه بر این اعتیاد به هر نوع ماده مخدر تأثیرات فیزیکی کوتاه مدت و بلند مدت مخصوص به خود را دارا است. به طور مثال فردی که ماری جوانا مصرف کرده باشد ممکن است به علائمی از قبیل سرفه های مزمن یا ایجاد حالت آسم دچار شود. مواد محرکی همچون کوکائین موجب بالا بردن ضربان قلب و فشار خون می شود در حالی که مواد مخدری مانند هروئین موجب پائین آمدن ضربان قلب و میزان تنفس فرد خواهند شد.
مستی، نشئگی و خلسه همواره موجب انزوا و درون گرایی و تنهایی بوده است. نخستین افرادی که از رابطه با یک انسان معتاد به مصرف مواد مخدر خارج می شوند اعضای خانواده و افراد نزدیک به او هستند که بدترین آسیب و بیشترین ریا و اکراه و انکار که توسط بیمار پدیدار می آید را در حریم رابطه دیده اند.
در اعتیاد به مواد مخدر، انسان از خودش نمی گریزد بلکه از بی خودی ها و بی هویتی ها و جبرهای زندگی اش می گریزد. یعنی از خودهای عاریه ای و ایمان و باورها و اعمال و آداب و تعهدات میراثی و ژنتیکی که وبال وجودند. اعتیاد به مواد مخدر اراده به عیاشی و مسئولیت گریزی و خود فریبی است.
گرایش به مستی و مدهوشی و خلسه به معنای گریز از بی خودی های خویش و جستجوی راهی به سوی خویشتن خویش است. بنابراین مواد مخدر و الکل، محرک صدق و بی ریایی هستند و همین امر یکی از علل روانی اعتیاد است ولی آن گاه که این امر از خواص اولیه نشئگی و مستی زایش ساقط شد و فقط اعتیادش باقی ماند، به ناگاه از آن فرد هویتی دگر آشکار می شود و آن غایت دروغ و ریا و فریبکاری است.
کاملاً قابل درک است که عنصر صداقت و خود فریبی در بیمارن مصرف کننده مواد مخدر به یک میزان غوغا می کند و همین موضوع باعث حیرت همگان می گردد. آن چه که مصرف کنندگان مشروبات الکلی و مواد مخدر را به سمت ریا، دروغگویی و خود فریبی فزاینده می کشاند اعتیاد و وابستگی آن ها به این مواد است و حقارت، فقر، سستی و بیماری حاصل از اعتیاد به مواد مخدر است.
در فرهنگ مستی و مدهوشی از قدیم تا به امروز عنصر صدق حضور داشته است. یعنی اراده به صادق بودن با خویشتن. به همین دلیل مستی و خلسه های ناشی از مصرف مواد مخدر، همواره موجب انزوا، درون گرایی و تنهایی بوده است. نخستین افرادی که رابطه با یک فرد مصرف کننده مواد مخدر را ترک می کنند اعضای خانواده و اقوام او هستند که بیشترین آسیب ها به آن ها وارد می شود و طی مدت کوتاهی دچار اکراه و نارضایتی از رابطه می شوند.
لفظ و ادعای مشترک همه بیماران مصرف کننده مواد مخدر عبارتند از عشق، صفا، صدق، وفا، بی ریایی، محبت، تواضع و امثالهم. بیماران مصرف کننده مواد مخدر معمولاً در مواجهه با کمترین بی توجهی و بی مهری به شدت ناراحت می شوند و ممکن است یک دوره پر از غم و افسردگی را برای مدت طولانی تحمل کنند.
در نفس مواد مخدر و الکل، شیطانی وجود دارد که کالایش محبت، خشوع، صدق و وفا است ولی ماندگاری این خواص بسیار کوتاه است و آن گاه که محو شوند اشد مکر و خیانت و شقاوت بروز می کند. اکثر بیماران مصرف کننده مواد مخدر دارای سوابق بسیار خوب در روابط اجتماعی دوره قبل اعتیاد خود هستند و مردم از آن ها به نیکی می کنند.
تواضع، خدمت، جوانمردی و ایثار از جمله این نیکی ها هستند. یکی از اسرار سرنوشت ساز اعیاد به مواد مخدر این است که از خوب ترین انسان ها، بدترین شیاطین را می پرورد. اعتیاد به مواد مخدر دامی است که ابلیس بر سر بهترین آدم ها پهن می کند تا از صادق ترین انسان ها، ریاکارترین موجودات را بسازد و از محبوب ترین افراد منفورترین اشرار را پدید آورد.
اکثر بیماران مصرف کننده مواد مخدر، بعد از مدتی دچار افسردگی حاد و اختلالات روانی حاد می شوند یا به پوچی می رسند و در نهایت تعدادی از آن ها دست به خودکشی می زنند.
هر ماده ای که لذت بخش تر باشد طبعاً اعتیادآورتر است. این قانون اول اعتیاد است. هر ماده ای که مصرف آن بیهوش کننده تر و قدرت بیخودکنندگی بیشتری داشته باشد، مصرف آن لذت بخش تر است. این قانون دوم اعتیاد است.