اعتیاد به ویروس شباهت دارد، سرایت میکند و به همه جنبه های زندگی شخص، شامل حیطه های معنوی، هیجانی، جسمانی، روانشناختی، خانوادگی، اجتماعی، تفریحی و شغلی گسترش می یابد. اختلالات اعتیادی درمان نشده، به جای این که با گذشت زمان بهبود یابند، مانند بیماریهای قلبی درمان نشده سیر می کنند. یعنی، با زمان و استرس کافی، فرد دچار یک «حمله» خواهد شد که معمولاً به یکی از حیطه های مذکور آسیب می رساند.
برخلاف اختلالات مزمن و هنوز قابل مدیریت دیگر (مانند دیابت)، اختلال اعتیادی نه تنها فرد معتاد، بلکه همه افراد در تماس با وی را نیز متأثر میسازد. این اثرات را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد. نخست، چالش های کنونی تعیین میزان شیوع دو اعتیاد شیمیایی و فرایندی را بررسی خواهیم کرد. سپس، هزینه های ملموس اجتماعی و اقتصادی بررسی خواهند شد و در ادامه به هزینههای ناملموسی اشاره خواهد شد که بر فرد و خانواده وارد می شود. نهایتاً، با بررسی آثار مخرب اعتیاد بر سیستم خانواده، اختلال اعتیاد را دقیقتر تعریف خواهیم کرد، اختلالی که به نظر میرسد با ماهیت متکثر آن از هرگونه تعریف می گریزد. در فرآیند تعریف اختلال اعتیاد، اهمیت حل و فصل این اختلالات با مدل درمانی جامع را برجسته خواهیم کرد.
یکی از چالش انگیز ترین کار ها، تعیین رقم افرادی است که با اختلالات اعتیادی دست و پنجه نرم می کنند. تعیین ارقام درست و دقیق افراد معتاد به چندین دلیل دشوار بوده است. نخست ارقام شیوع، اغلب بر خود گزارشی مراجع مبتنی است، یعنی بر تعداد مراجعانی که در جست و جوی درمان بر می آیند یا کسانی که رفتار های مصرف و سوء مصرف مواد مخدر را می پذیرند. با توجه به این که ننگ اجتماعی اعتیاد به الکل و مخدر تا حد زیادی کاهش یافته، که بخشی از آن به خاطر توجه رسانه های ملی به افراد و ورزشکاران معروفی است که به اعتیاد خود به مواد مخدر اقرار می کنند، آمار دقیق اعتیاد و وابستگی به مواد مخدر، پیشاپیش مشخص شده است. اما این ارقام هنوز بر داده های خود گزارشی مبتنی هستند، که مؤلفه های مطلوبیت اجتماعی را در خود دارند (یعنی پاسخ دهندگان اغلب بر اساس پیامد ها و یا منافع ادراک شده این گونه خود افشایی و همچنی ناشناس بودن، درباره مصرف مواد مخدر، پاسخ مثبت یا منفی می دهند). متأسفانه، ننگ اجتماعی اعتیاد های فرآیندی با این آهنگ، کاهش پیدا نکرده است.
با توجه به باورهای اجتماعی رایج درباره اختلالاتی مانند اعتیاد جنسی (مانند، او باید یک منحرف نابهنجار باشد)، اعتیاد خرج کردن (مانند، او همیشه چکهای بیمحل می کشد یا او باید کلاهبردار باشد)، پرخوری وسواسی (مانند، به اندازه او نگاه کن، نمیدانم چطوری از رختخواب بیرون میآید)، تخمین ارقام دقیق میزان شیوع اعتیاد به مواد مخدر اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار است، مگر این که افراد مبتلا پیامدهای منفی عمده، مانند زندانی شدن یا ضربه های جسمانی را تجربه کنند به علاوه، با توجه به این که مراجعان به خاطر برچسب اعتیاد به رابطه جنسی، خرج کردن، یا پر خوری، اغلب احساس شرم، گناه و ترس از شناسایی شدن میکنند، حتی با وجود بحران های شخصی یا خانوادگی، احتمال جستجوی درمان توسط آنها پایین است.