هدف مرحله مداخله ترک الکل که رویارویی نیز نامیده میشود، غلبه بر احساسات، انکار و کمـک بـه بیمـار بـرای شناسایی پیامدهای نامطلوبی است که احتمالاً در صورت عدم درمان بروز خواهند کرد. مداخله فرآیندی است که با هدف افزایش انگیزه درمان اعتیاد و تداوم پرهیز انجام میشود.
در این مرحله اغلب درمانگر، بیمار را متقاعد میسازد کـه مسئولیت اعمالش را بر عهده دارد و در عین حال خاطرنشان میکند که الکل چه تخریبهای مهمی در زندگیاش ایجاد کرده است. استفاده از شکایت اصلی بیمار نظیر بیخوابی، اشکال در عملکرد جنسی، ناتوانی برای مدارا با استرسهای زندگی، افسـردگی، اضـطراب یـا نشانههای روانپریشی برای این منظور مفید است. روانپزشک میتواند برای بیمار توضیح دهد کـه الکـل چگونـه این مشکلات را ایجاد کرده است یا در بروز آنها سهیم بوده است و میتواند به بیمار اطمینان بدهد که با حداقل ناراحتی میتواند به پرهیز دست یابد.
پزشک در هنگام مداخله می تواند هنگام شناسایی هرگونه تخریب ناشی از الکل از رویکرد غیر قضاوت گرانه ولـی پایدار یکسانی استفاده کند. پشتکار پزشک سبب حصول نتیجه میشود نـه مهارتهای بـین فـردی اسـتثنایی. معمولاً به ندرت یک مداخله واحد کفایت میکند. در مورد اکثر افراد الکلی لازم است مرتباً نقش الکل در بروز هر بحران پیش رو، یادآوری شود تا اینکه بیمار به طورجدی پرهیز را به عنوان گزینهای طولانی مدت مد نظر قرار دهد.
خانواده میتواند در فرآیند مداخله ترک الکل بسیار کمککننده باشد. اعضای خانواده باید یاد بگیرند که بیمار را در مقابل مشکلات ناشی از الکل محافظت کنند در غیر این صورت ممکن است بیمار انگیزه و انرژی لازم را برای قطع مصرف الکل به دست نمی آورد. در حین مرحله مداخله ترک الکل، اعضای خانواده میتوانند به بیمار پیشنهاد کنند که احتمالاً از طریق گروه الکلیهای گمنام با افرادی که از الکلیسم نجات یافتهاند ملاقات کنند و خود آنها نیز میتوانند با گروههایی ملاقاتکننده به سراغ اعضای خانواده این بیماران بروند.
این گروههای حمایتی خانوادهها هفتهای چندین بار همدیگر را ملاقات میکنند و در نگرانیها و احساس گناه خود تنها نیستند. اعضای این گروهها روشهای مدارا را به هم میآموزند و به یکدیگر برای یافتن منابع اجتماعی کمک میکنند. گروههای مزبور به اعضای خانواده کمک میکنند حتی در صورت امتناع فرد الکلی از درمان، خود را بازسازی کنند.
در اکثر بیماران بازپروری دارای سه بخش عمده است.
1)تلاشهای مداوم برای افزایش انگیزه ترک اعتیاد و حفظ انگیزه در حد بالا
2)کمک به بیمار برای سازگاری مجدد با شیوه زندگی عاری از الکل
3)پیشگیری از عود اعتیاد از آن جا که این مراحل در جریان سندرمهای حاد و طول کشیده ترک و بحرانهای زندگی انجام میشوند، در طول درمان باید مرتباً اهمیت درمان به بیمار خاطرنشان شود و با ارائه مطالبی به وی کمک شود. نظامهای حمایتی روزمره و شیوههای مدارای جدیدی به وجود آورده اند.
هیچ حادثه مهم و واحد زندگی دوره آسیبرسان عمر یا اختلال روانی قابلتشخیصی وجود ندارد که علت منحصر به فرد الکلیسم محسوب گردد.