روش های ناکارآمدی که افراد در حل معضل اعتیاد در پیش می گیرند، نه تنها به حل مشکل منتهی نمی شوند، بلکه باعث تشدید مشکل و حتی بروز مشکلات جدید می شوند. شیوه های ناکارآمد در حل مشکل ترک اعتیاد را می توان به دو دسته شیوه های تکانشی و اجتنابی طبقه بندی کرد.
همان طور که از نامش پیداست، افرادی که از این روش بهره می گیرند، سعی می کنند به شیوه ای تکانشی، آنی و بدون فکر به حل مشکل بپردازند. البته در بسیاری از موارد، هدف فرد از به کارگیری شیوه های تکانشی حل مشکل نیست، بلکه رهایی از هیجان های ناخوشایندی است که تحت تأثیر بروز مشکل از آن رنج می برد.
اجتناب از حل مشکل یکی دیگر از روش های ناکارآمد در حل مشکل به شمار می رود. افراد به دلایل مختلفی از حل مشکل اجتناب می کنند، اتکای بی اندازه به دیگران برای یافتن راه حل، انفعال و دست روی دست گذاشتن به این امید که مشکل خود به خود حل شود، اشتغال ذهنی با مشکل و دنبال مقصر گشتن از جمله شیوه های اجتنابی محسوب می شود.
یکی از شیوه های اجتنابی افراد اتکا به دیگری برای حل مشکل است. این افراد تحت تأثیر وابستگی خود به دیگران، از دیگران انتظار دارند که مشکلات آن ها را حل کنند. این انتظار می تواند ناشی از باورهای منفی مربوط به خود باشد.
انفعال و تعلل در حل مشکل تحت تأثیر این دیدگاه است که مشکل خود به خود و به مرور زمان حل می شود و لازم نیست کاری انجام داد. چشم داشتن به زمان تا مشکل خود به خود حل شود، به رویکرد انفعالی دامن می زند.
این شیوه هیجان مدار در افرادی دیده می شود که خود را در حل مشکل ناتوان می بینند و بر این باورند که برای حل مشکل و تغییر اوضاع نمی توانند کاری انجام دهند.
کسی که در صورت بروز مشکل دنبال مقصر می گردد، نقش خود را در بروز و تداوم مشکل نادیده می گیرد و مشکلات خود را به دیگران نسبت می دهد. چنین چیزی مسئولیت گریزی و اهمال کاری را به دنبال دارد.
آموزش مهارت ها به افراد در حال ترک مواد مخدر بخش ضروری شدت در مسیر بهبودی است و می توان آن ها را به صورت فردی یا گروهی آموزش داد. البته آموزش گروهی بر آموزش انفرادی برتری دارد.
مهارت هایی که باید به افراد در حال ترک آموزش داد عبارتند از: مهارت قاطعیت، مهارت ارتباطی، حل مسئله، مدیریت استرس، مدیریت زمان، مهارت هدف گزینی، تصمیم گیری و مهارت کنترل خشم و مهارت مقابله با نگرانی.
راهبردهای مناسب برای ترک مواد اعتیاد آور منطقی هستند و در انتخاب آن ها عقل سلیم دخالت دارد. آن ها در کوتاه مدت و دراز مدت به نفع فرد هستند. راهبردهای مناسب در تضاد با اهداف دیگران نیستند و فرد را به هدف می رسانند. راهبردهای مناست مقرون به صرفه هستند.
راهبردهای مناسب راهبردهایی هستند که در کمترین زمان ممکن و با حداقل انرژی ما را به هدف می رسانند. راهبردهای پرهزینه و زمان بر، برای درمان اعتیاد نامناسب هستند.