اکثر معتادین تا حدودی شعور و تمرکز خود را از دست میدهند و مسائل، مشکلات، منافع و مضار خود را با اشکال تمیز میدهند. ولی این امر نسبی است و در ضمن هیچ گاه شعور خود را به طور کامل از دست نمی دهند. نکته دیگر علاقه وافری است که معتادین به خود دارند و همین امر موجب تلاش برای ادامه اعتیاد میگردد. زیرا میترسند در اثر نرسیدن مواد مخدر دچار رنج و عذاب و احیاناً مرگ شوند.
ضمناً در کنار آن رها شدن از دام اعتیاد را همواره در افکار خود محفوظ میدارند. فرد معتاد فکر می کند که در چاهی سقوط کرده، چه طور میشود دلش نخواهد از چاه بیرون بیاید ولی نمی تواند، میخواهد ما او را بیرون بکشیم. این (خواستن) در همه آن ها با شدت و ضعف وجود دارد و باید این خواستن را تقویت کرد. در بین معتادین و فرهنگ عامل این طرز تلقی قوت گرفته که اعتیاد غیر قابل معالجه است. با توجه به ارگانیزم بدن انسان و مطالعه انجام شده و تجارب به دست آمده اعتیاد به مواد مخدر در هر مرحله ای که باشد قابل رها شدن است.
با کمی رنج بیشتر و اتخاذ شیوه مناسب علاج امکان پذیر خواهد بود. معتادی که در مرکز بازپروی پس از هفت سال اعتیاد و یا به قول خودش «عجین شدن با هروئین» معالجه شده بود علت و سبب ترک را اجبار میدانست.
در برخورد با فرد معتاد جهت ترک مصرف مواد مخدر باید به او فهمانده شود که دارد همه چیزش را از دست میدهد، از جمله حیثیت و غیرتش را و چون انسان حساسی است در این راه باید از طریق عاطفی و بسیار ملایم وارد شود. با نصیحت های خالی از تحقیر، بدون نیش زبان و تشویق و آماده کردن وی. او باید حس کند که افرادی که او را نصیحت میکنند واقعاً به وی و سرنوشتش علاقه دارند. استعدادها و توانائی هایی را که داشته و در اثر اعتیاد به فراموشی سپرده و یا قادر به انجام آن ها نیست، بزرگ جلوه داده شده و باید به رخش کشید.
ایجاد آمادگی روانی و در کنار آن توجه به مسائل جسمی، ایجاد آمادگی را قوت میبخشد. معتادین واهمه ای که دارند از رنج و ناراحتی های جسمی و دردهای عضلانی و استخوانی، در لحظات ترک اعتیاد است.
شدیدترین مشکلات جسمی که فرد معتاد فکر میکند دیگران از درک و احساس آن عاجزند. خارش گلو، حالت تهوع و تشنج توأم با بی حالی و خواب آلودگی است. بی حسی مفرط، درد دست و پا و مشکلات روانی، بی حوصلگی، بی خوابی و ناامیدی است. معتادین به جایی میرسند که امید و اتکای خود را مواد مخدر میشناسند. برای علاج دردهای جسمی به سراغ مواد مخدر میروند و در هر ناراحتی عصبی و روانی به مواد مخدر پناه میبرند.
باید به افراد معتاد تفهیم کرد که ماده مخدر نه تنها برای آن ها هیچ حالت مثبت و سازنده ای ایجاد نمی کند بلکه سرعت توان و قدرت را نابود و آن ها را به سوی مرگ و نیستی که نسبت به آن حساسیت دارند میکشاند.
وقتی موارد فوق و حالاتی که معتاد دارد و حس میکند، برایش تشریح شود و تفهیم گردد که این مسائل قابل تحمل است و با دارو و مسکن کاهش خواهد یافت، در مدت سه روز و پیشرفته ترین اعتیاد حداکثر در یک هفته تا ۹۰ درصد تخفیف خواهد یافت و ایجاد آمادگی و پذیرش را سهولت خواهد بخشید.