اختلال هویت تجزیهای (Dissociative Identity Disorder (DID)) به معنای وجود و جابجایی بین هویتهای متعدد درون فرد است که هر یک ویژگیها و رفتارهای مستقل خود را دارند و ممکن است نامهای مختلفی داشته باشند.
این اختلال که قبلاً به عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته میشد، میتواند ناراحتکننده باشد، زیرا فرد ممکن است کنترل یا هوشیاری خود را هنگام تغییر هویت از دست بدهد. صداهای متعدد در ذهن و احساس جدایی از خود از علائم این اختلال است. این علائم میتوانند بر عملکرد روزمره و روابط فرد تأثیر بگذارند و در مواقع استرس تشدید شوند.
افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیهای ممکن است احساس کنند که گسسته یا ازهمگسیخته هستند و به دلیل شرم از وضعیت خود، از صحبت درباره آن اجتناب کنند، که این امر میتواند به انزوا منجر شود. باید توجه داشت که این افراد دارای شخصیتهای جداگانه نیستند، بلکه شخصیت آنها دچار تکهتکه شدن شده است. علیرغم احساس ناامیدی، میتوان علائم این اختلال را با ترکیبی از تکنیکهای خودیاری و درمان تخصصی مدیریت کرد.
برای درک اختلال هویت تجزیهای، ابتدا باید مفهوم تجزیه را فهمید. تجزیه یک مکانیسم دفاعی است که در مواجهه با احساسات شدید فعال میشود و فرد را از افکار، احساسات و خاطرات خود جدا میکند.
به عنوان مثال، کودکان در مواجهه با رویدادهای آسیبزا مانند سوءاستفاده جنسی ممکن است دچار تجزیه شوند. در DID، این تجزیهها باعث ایجاد هویتهای مختلفی میشوند که هر کدام از این هویتها با احساسات و خاطرات خاص خود ظاهر میشوند.
این تجزیهها، هرچند که معمولاً در دوران کودکی به وجود میآیند، میتوانند تا بزرگسالی ادامه یابند و باعث ایجاد یک هویت ناهماهنگ و تکهتکه شوند. هویتهای مختلف ممکن است در پاسخ به محرکهای خاصی ظاهر شوند و هر کدام نقشی برای مقابله با احساسات یا وقایع آسیبزا داشته باشند. نتیجه آن است که فرد به جای یک هویت یکپارچه، چندین هویت مختلف دارد که هر کدام در شرایط خاصی فعال میشوند.
برخی مطالعات نشان میدهند که تا 1.5 درصد از جمعیت به اختلال هویت تجزیهای مبتلا هستند. برای تشخیص این اختلال از معیارهای زیر در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی استفاده میشود:
هویتهای چندگانه: فرد دارای حداقل دو هویت یا بخش جداکننده متمایز است که هر یک طرز تفکر، درک و تعامل خاص خود را با جهان دارند. تجربههای افراد با DID متفاوت است و ویژگیهای تغییر دهنده نیز میتواند در افراد مختلف متفاوت باشد. برخی ممکن است در ابتدا صداهایی بشنوند، در حالی که دیگران تغییرات در دست خط یا نامهای ناآشنا در تکالیف مدرسه را مشاهده کنند.
سوئیچینگ (تغییر هویتها): این علامت غالباً با DID مرتبط است. دو یا چند هویت به طور مکرر کنترل رفتار فرد را به عهده میگیرند یا سطحی از نفوذ منفعلانه دارند. فرد ممکن است از زمان وقوع سوئیچینگ آگاه باشد یا نباشد و این تغییرات اغلب غیرارادی است. برخی افراد ممکن است در طول روز بارها تغییر هویت دهند، در حالی که دیگران کمتر این تغییرات را تجربه میکنند.
مشکلات حافظه: فرد ممکن است در یادآوری مکالمات یا رویدادها مشکل داشته باشد. این مشکلات حافظه نمیتوانند به شرایط دیگری مانند از دست دادن حافظه مرتبط با سن یا آسیب مغزی نسبت داده شوند.
عدم تأثیر داروها یا سایر شرایط پزشکی: علائم نباید ناشی از عوارض جانبی داروها یا سایر شرایط پزشکی باشند. در کودکان، این علائم نباید ناشی از بازیهای خیالی باشند.
تشخیص و درمان مناسب DID نیازمند دقت و آگاهی از این علائم است.
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی دو نوع دیگر از اختلالات تجزیهای را به جز DID معرفی میکند:
فراموشی تجزیهای: این اختلال شامل مشکل در یادآوری خاطرات خاصی است که اغلب ناشی از تروما هستند. حافظه در این نوع اختلال معمولاً بر رویدادها یا دورههای زمانی خاصی تأثیر میگذارد. برخلاف سایر انواع فراموشی، فراموشی تجزیهای معمولاً در سنین جوانی رخ میدهد، بر تواناییهای شناختی دیگر اثر نمیگذارد و فرد ممکن است نگران شکافهای حافظه خود نباشد.
اختلال مسخ شخصیت - غیرواقعیسازی: این اختلال شامل احساس مداوم جدایی است. ممکن است فرد احساس کند که اعمال، افکار و احساسات خود را از دور یا خارج از بدن مشاهده میکند. همچنین ممکن است احساس کند که افراد و اشیایی که با آنها در تعامل است، غیر واقعی هستند، حالتی که به نام غیرواقعیسازی شناخته میشود.
اگر فردی به DID مبتلا باشد، احتمالاً علائم فراموشی تجزیهای و اختلال مسخ شخصیت را نیز تجربه میکند. با این حال، افراد مبتلا به فراموشی تجزیهای و اختلال مسخ شخصیت ممکن است DID نداشته باشند.
DID معمولاً به دلیل تروماهای شدید دوران کودکی، بهویژه سوءاستفاده طولانیمدت توسط یک شخصیت دلبستگی، ایجاد میشود. این شرایط باعث میشود که ذهن فرد احساسات و افکار شدید را به هویتهای مختلف تقسیم کند.
DID یک وضعیت پیچیده و گاهی بحثبرانگیز است. برخی از محققان این اختلال را مرتبط با PTSD میدانند، در حالی که دیگران نظریههایی درباره تأثیرات فرهنگی و خیالپردازی مطرح کردهاند. برای تشخیص صحیح، ارزیابی دقیق توسط متخصص ضروری است.
رواندرمانی متداولترین روش درمان برای اختلال هویت تجزیهای (DID) است. یک درمانگر مناسب میتواند به شما در موارد زیر کمک کند:
ایجاد احساس امنیت و یادگیری مهارتهای مدیریت علائم: این مهارتها میتوانند به کاهش خطر آسیب به خود و افکار خودکشی که با DID همراه هستند، کمک کنند.
پردازش ترومای گذشته: این مرحله شامل کار کردن روی خاطرات با هویتهای مختلف و تشویق به اشتراکگذاری این خاطرات با هویتهای دیگر است.
ادغام هویتها: این فرآیند شامل سازماندهی جنبههای مختلف شخصیت در یک کل است که منجر به یک احساس پایدارتر از خود میشود.
حساسیتزدایی و پردازش مجدد حرکات چشم (EMDR): این روش درمانی برای تروما شامل استفاده از حرکات دوطرفه چشم هنگام یادآوری و پردازش مجدد تجربیات منفی گذشته است و میتواند در مدیریت علائم، تقویت حس خود و کار با هویتهای مختلف مفید باشد.
هیپنوتیزم: برخی تحقیقات نشان میدهند که افراد مبتلا به DID ممکن است به درمان هیپنوتیزم پاسخ دهند، که میتواند در دسترسی به هویتها برای کار در جلسات درمانی مفید باشد.
دارو درمانی: هیچ داروی خاصی برای مدیریت مستقیم DID وجود ندارد، اما پزشک ممکن است داروهایی برای کمک به مدیریت علائم مرتبط تجویز کند. این داروها ممکن است شامل داروهای ضد روانپریشی، محرکها و تثبیتکنندههای خلقی باشند. نگرانیهایی در مورد خودداری از مصرف داروها و احتمال استفاده بیش از حد به دلیل شکافهای حافظه وجود دارد.
DID یک وضعیت چالشبرانگیز اما قابل مدیریت است. آگاهی، پذیرش و همراهی با یک متخصص میتواند به فرد کمک کند تا زندگی متعادلی داشته باشد و از تأثیرات منفی این اختلال کاسته شود.