به حملات فراموشی کلی گذرا اختلال فراموشی پایدار ناشی از مصرف بلند مدت الکل گفته می شود و در طی مسمومیت با الکل ممکن است این اختلال رخ دهد. اختلال فراموشی (نسیان) ناشی از الکل عبارت است از تخریب و اختلال در قسمت حافظه ی کوتاه مدت که بر اثر زیاده روی در مصرف الکل و مصرف طولانی مدت آن ایجاد می شود. همچنین، حافظه ی دور و سایر توانایی های ذهنی بیمار سالم است ولی بیمار نقص در حافظه ی کوتاه مدت یا فراموشی پیش گستر پیدا می کند.
در حقیقت، این اختلالی است که بیشتر در افراد بالای 35 سال و یا افرادی که سالیان دراز در نوشیدن الکل افراط نموده اند، مشاهده می شود. دو نوع اختلال فراموشی پیادار با مصرف بلند مدت و سنگین الکل ارتباط دارند که عبارتند از سندرم های اختلال فراموشی پایدار ناشی از مصرف دراز مدت الکل است.
سندرم ورنیکه و سندرم کورساکف نام های کلاسیک اختلال فراموشی (نسیانی) پایدار ناشی از مصرف دراز مدت الکل عبارتند از آنسفالوپاتی ورنیکه که شامل نشانه های حاد می باشد و سندرم کورساکف که به صورت مزمن ظاهر می شود و علامت اصلی آن، اختلال در حافظه ی کوتاه مدت می باشد.
در حقیقت، اشکال در B1 به علت رژیم غذایی ناکافی یا مشکلات سوء جذب است که، موجب شکل گیری این اختلال می شود. در این اختلال، بیمار در عین هوشیاری کامل، دچار اختلال در حافظه ی نزدیک یا فراموشی پس گستر می شود.
بیماری مغزی ورنیکه، یک اختلال حاد قابل درمان و برگشت پذیر است. بیمار مبتلا، نشانه هایی چون هذیان، اختلال های حرکت چشم، اشکالاتی در حرکت و تعادل و تباهی اعصاب پیرامونی در انتهای دست ها و پاها از خود نشان می دهد. افرادی که نشانه هایی اولیه این سندرم را در خود مشاهده می کنند می بایست هر چه سریعتر نسبت به ترک الکل اقدام نمایند.
معتادان به الکل پس از مدتی دچار عدم تعادل در ایستادن یا راه رفتن می شوند. همچنین، هشیاری آنان مختل شده و بیماران دچار فلج عضلانی می شوند. قطعاً اگر بیمار تحت درمان قرار نگیرد، به تدریج حال او وخیم شده و به خالت بهت زدگی و اغماء گرفتار می شود.
علت اصلی بروز این اختلال و علائم مربوطه به طور مستقیم مصرف الکل یا خود الکل نیست، بلکه ناشی از اثرات منفی و تباه کننده الکل بر سوخت و ساز مواد غذایی و الگوی تغذیه ی نامناسب است که منجر به کمبود ویتامین می شود.
به مرور زمان، اگر بیمار مبتلا به سندرم ورنیکه مداوا نشود به سندرم کورساکف مبتلا خواهد شد. سندرم کورساکف نوع دائمی و مزمن زوال عقل می باشد که بیمار به فراموشی پس گستر و پیش گستر مبتلا می شود. سه علامت این سندرم عبارت است از:
آسیب در قسمت حافظه ی کوتاه مدت موجب می شود که بیمار رویدادهای جدید را نتواند یادآوری کند یا اطلاعات تازه را یاد بگیرد. از لحاظ فیزیولوژیکی، این دو سندرم به هم مربوط هستند، زیرا هر دو اختلال بیانگر فرآیند بیماری یا زیربنایی واحد هستند که سندرم ورنیکه نوع حاد یا مرحله ی اولیه ی بیماری و سندرم کورساکف نوع مزمن یا مرحله ی ثانویه ی این اختلال می باشد. در صورت عدم درمان و ادامه ی الکیسم، بیمار مبتلا به هذیان و توهم و حتی اغماء خواهد شد.
پس از گذشت سال ها وابستگی به الکل، فاکتورهای مختلفی چون اثرات سمی سوء مصرف الکل، اثرات منفی و تباه کننده ی الکل بر سوخت و ساز مواد غذایی، سوء تغذیه و کمبود تیامین و اختلال در عملکرد ارگان های مهمی چون کبد، قلب و بروز مشکلاتی چون، اتساع بطن ها، آتروفی قشر مخ و دیگر عوامل می توانند منجر به شکل گیری زوال مزمن در بیمار گردند.
به طور طبیعی، وابستگی به الکل منجر به زوال سلول های مغزی شده و به تدریج روند غیرقابل ترمیم زوال قدرت های عضلانی شروع می شود؛ زوال شامل اختلال در قضاوت، استعداد ادراک مفاهیم انتزاعی، توجه، تمرکز و حافظه می باشد. به مرور زمان، بیمار کنترل رفتار خود را از دست می دهد و بیمار رفتارهایی چون عصبانیت شدید، بی حوصلگی و تکانشی بودن را از خود بروز می دهد. بیمار همچنین بسیار خودخواه، غیر مسئول و بی انگیزه می شود و دیگر قادر به کنترل و یا ادامه شغل، زندگی زناشویی و اجتماعی نخواهد بود.