الکل خالص، مایعی شفاف است و معمولاً دارای 96 تا 97 درجه الکل خالص است. به این معنی که در 100 حجم آن، 97 حجم الکل و 3 حجم آب و دیگر ناخالصی ها وجود دارد.
الکل اتانول از دیر زمانی شناخته شده و در طبیعت تقریباً در همه جا یافت می شود. در بسیاری از انواع تخمیرها همیشه مقداری از این الکل به وجود می آید و مقدار کمی از آن نیز در آب های طبیعی و معدنی یافت می شود.
برای تهیه الکل از شیوه های تخمیر مواد نشاسته ای و قندی، یا از شیوه های سنتز و مصنوعی استفاده می کنند. از نظر طبقه بندی فارماکولوژی، تضعیف کننده سیستم مرکزی اعصاب است که جزء آرام بخش ها و سستی زاها طبقه بندی می شود. در پزشکی مصارف زیادی دارد ولی به علت سوء استفاده در مصرف آن، مشکلات زیادی را در جامعه بشری ایجاد می کند.
از جمله اثرات الکل افزایش خواب و گشاد شدن عروق است و به عنوان منبع انرژی زا استفاده می شود. دردهای بسیار شدید مانند دردهای سرطانی یا تخفیف اسپاسم های عضلانی مؤثر است. هم چنین به صورت بخار در ماسک های اکسیژن برای افرادی که دچار برخی ناراحتی های آسم، ریوی و اختلالات تنفسی هستند، استفاده می شود. همراه با مرفین در اعمال جراحی قلب باز و نیز در ضدعفونی و پانسمان جراحات مختلف پوست به کار می رود.
اثر اصلی و عمده کوتاه مدت الکل بر سیستم اعصاب مرکزی است و به عنوان خواب آور یا بی حس کننده عمل می کند. علاوه بر آن، اثراتی در هوشیاری فرد و اعمال و وظایف دستگاه مغز و اعصاب دارد. به طور کلی اثر الکل بستگی به میزان نوشیدن، اندازه، وزن بدن، وضعیت سلامت جسمی و روحی فرد مصرف کننده، تجربیات فرد از جمله درجه تحمل و وابستگی، خلق و خوی و درجه خلوص نوشیدنی محتوی الکل دارد.
آرامش و رها شدن از قیودات و سرخوشی و ناهماهنگی در حرکات عضلات از جمله آثار مصرف نوشیدنی های الکلی می باشد که در ابتدای مصرف ایجاد می شود ولی پس از مدتی اثرات واقعی آن (آتاکسی)، اختلال در قضاوت، آسیب اعمال حرکتی و مهارتی، کندی واکنش و فعالیت دماغی و فکری تشدید حالت تهاجمی و پرخاشگری، تلو تلو خوردن، در هم و بر هم حرف زدن، سوزش قلب، پر حرفی، دوتا دیدن اشیاء و افراد، گیج شدن، گر گرفتگی، کرختی و بی حسی اعضای بدن و افزایش ادرار می باشد.
مصرف الکل حتی مصرف کم آن به خصوص اگر همراه با دیگر مواد مخدر باشد به مهارت رانندگی صدمه و آسیب می رساند. پس از 8 تا 12 ساعت که از مصرف زیاد آن بگذرد، سر درد، تهوع، لرزش و استفراغ ایجاد می شود. مصرف خیلی زیاد آن ممکن است موجب فلج شدن فعالیت های مغزی و دستگاه تنفسی و در نتیجه مرگ گردد. مصرف زیاد مشروبات الکلی همراه با داروهای ضد افسردگی از جمله باربیتورات ها اغلب ممکن است موجب مرگ فرد گردد.
1-بافت خاکستری که بزرگ ترین قسمت مغز است. سلول های این بافت، اطلاعات حسی شما را پردازش می کند. فرآیند تفکر و هوشیاری شما را به عهده دارد و آغازگر بیشتر حرکات ماهیچه ای شماست. الکل در این بخش، کار مراکز رفتارهای بازدارنده (نه نوروترانسمیترهای بازدارنده) را مختل می کند. در این صورت شخص پر حرف می شود، اعتماد به نفس بیشتری احساس می کند و دیگران چندان به قوانین بازدارنده اجتماعی پایبند نیست.
پردازش اطلاعات حسی را کند می کند در نتیجه شخص در حس های پنج گانه خود دچار مشکلاتی مانند تاری دید، کاهش شنوایی، بی حسی پوست و غیره می شود و آستانه درد نیز در او بالا می رود (درد را کمتر حس می کند). فرآیندهای فکری را متوقف می کند و این باعث می شود شخص نتواند به خوبی قضاوت یا فکر کند.
2-دستگاه لیمبیک که احساسات و حافظه را کنترل می کند. وقتی الکل بر این بخش اثر می گذارد شخص دچار احساسات اغراق آمیز مانند خشم، پرخاش، تهاجم و ضعف حافظه می شود.
3-مخچه که حرکت ماهیچه های بدن را هماهنگ می کند. به زبان ساده، مخچه با اثرگذاری بر سیگنال های حرکتی ماهیچه ها، دقیق و بی نقص بودن حرکات را کنترل می کند و مانع لرزش اعضاء یا ناشیانه بودن و بروز اشتباه در حرکات ارادی، مخچه هماهنگی حرکات ظریف مورد نیاز برای حفظ تعادل را نیز به عهده دارد، بنابراین با رسیدن الکل به مخچه، شخص تعادل خود را به راحتی از دست می دهد. تلو تلو خوردن آدم مست به همین علت است.
4-بصل النخاع یا ساقه مغز. تمامی اعمال غیر ارادی بدن مانند تنفس، تپش قلب، دما و هوشیاری را کنترل می کند. وقتی الکل به مراکز بالایی بصل النخاع می رسد به شخص احساس خواب آلودگی دست می دهد که ممکن است به بیهوشی بینجامد. شخص ممکن است به کندی نفس بکشد یا فشار خون و دمای بدن افت کند و در نهایت به کاهش و توقف این علائم حیاتی و مرگ بینجامد.