کلمه تریاک در اصل از کلمه یونانی گرفته شده که به مخلوطی از شصت تا هفتاد ماده مختلف محلول در عسل اطلاق می شده است. تریاک اولین بار توسط پاراسلوس، طبیب و شیمیدان بزرگ سوئیسی و توماس سیرنهام پزشک انگلیسی به صمغ شیری رنگ مترشحه از میوه کپسولی گیاه خشخاش اطلاق شد. واژه افیون از واژه یونانی اپیون گرفته شده است. واژه وافور برای کشیدن تریاک یا دود کردن تریاک است به همین دلیل، کلمه وافوری به کسی که تریاک می کشد، اطلاق می گردد. در اروپا، مجارستانی ها اولین ملتی هستند که با گیاه خشخاش آشنا شده اند. بقراط و تئوفراست از تریاک برای درمان اسهال و رفع درد استفاده می کردند.
در این گروه، شدت مصرف به حدی نیست که وابسته تلقی شوند. این گروه از بیماران، مکرر و به طور متناوب مواد مخدر، مصرف کرده تا به حدی که با تحمل و علائم ترک همراه باشند. الگوی مصرف این دسته، جنبه اجباری ندارد.
شدت وابستگی با رفتارهای متعاقب مصرف مواد مخدر سنجیده می شود. بیمار وابسته به مواد مخدر، علیرغم تجربه مشکلات متعدد ناشی از مصرف مواد مخدر، قادر به قطع مصرف آن نیست و به طور اجباری و وسواس گونه، به مصرف آن ادامه می دهد. مصرف مواد مخدر، یک الگوی رفتاری غیر انطباقی و بیمارگونه است.
ایجاد تحمل بروز علائم ترک اعتیاد تمایل بعدی برای قطع مصرف مواد مخدر کاهش فعالیت های خانوادگی، اجتماعی، تفریحی و شغلی عدم توانایی در قطع مصرف مواد مخدر
مواد مؤثر بر وضعیت روانی، عمدتاً نه به منظور درمان و تسکین آلام بیماری بلکه برای ایجاد تغییر در رفتار و هیجانات مصرف کننده، مورد سوء مصرف قرار می گیرد. اختلالات وابسته به مواد مخدر، به طبقاتی ارجاع شده اند که نشانه ها یا نشانگان خاص خود را در بر می گیرند که شامل دلیریوم مسمومیت با مواد مخدر، دلیریوم ناشی از ترک مواد مخدر، زوال عقلی دمانس پایدار ناشی از مواد مخدر، اختلال فراموشی پایدار ناشی از مواد مخدر، اختلال سایکوتیک ناشی از مواد مخدر، اختلال خلقی ناشی از مواد مخدر، اختلال اضطرابی ناشی از مواد مخدر، کژکاری جنسی ناشی از مواد مخدر و اختلال خواب ناشی از مواد مخدر می باشد.
اعتیاد، یک بیماری زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی است. عوامل مخاطره آمیز اعتیاد به مواد مخدر به دو دسته تقسیم می شوند. عوامل مخاطره آمیز فردی اعتیاد به مواد مخدر استعداد ارثی دوره نوجوانی صفات شخصیتی (صفات ضد اجتماعی، پرخاشگری، اعتماد به نفس پایین) اختلالات روانی (افسردگی اساسی، وجود فوبیا، نگرش مثبت نسبت به مواد مخدر) موقعیت های مخاطره آمیز (ترک تحصیل، بی سرپرستی، طلاق والدین)
خطرناک ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد مخدر، دوره نوجوانی است. نوجوانی، دوره انتقال از کودکی به جوانی و بزرگسالی و هویت مندی فردی و اجتماعی است. در دوره نوجوانی، میل به مخالفت با والدین به اوج می رسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود، ارزش های خانواده را زیر سوال می برد. تأثیر مستقیم عوامل ژنتیکی، عمدتاً از طریق نقل و انتقالات شیمیایی مواد مخدر در بدن بوده که تعیین کننده تأثیر ماده بر فرد است.
اولین مصرف مواد مخدر در محیط های اجتماعی شروع می شود. هر چقدر فرد قدرت تصمیم گیری و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد، بهتر می تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت کند. شایع ترین اختلالات همراه با اعتیاد عبارتند از افسردگی اساسی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، فوبیا، اختلال وسواسی جبری، اختلال افسردگی و اسکیزوفرنی.
نگرش های مثبت نسبت به مواد مخدر عبارتست از کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد مخدر بدون احتمال بروز اعتیاد. چگونگی تأثیر یک ماده مخدر بر فرد، تابع خواص ذاتی ماده مصرفی است. هروئین و کوکائین، سرخوشی شدید، الکل، آرامش و نیکوتین، مختصری هوشیاری و آرامش ایجاد می کند.
خانواده، اولین مکان رشد شخصیت با الگوهای رفتاری فرد است. خانواده منبعی برای شکل گیری تنش و اختلال نیز هست. در شصت درصد موارد، اولین مصرف مواد مخدر به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد. گروه هم سالان به خصوص در شروع مصرف سیگار و حشیش، بسیار مؤثر هستند. مدرسه بعد از خانواده، مهم ترین نهاد آموزشی و تربیتی است.
فقدان قوانین جدی منع تولید، خرید و فروش، حمل و مصرف مواد مخدر، موجب وفور و ارزانی آن می شود. میزان مصرف مواد مخدر با قیمت آن، نسبت معکوس دارد.