الف) نمی توانم به سیگار فکر نکنم.
ب) آیا زمانی می رسد که از دست این هیولای کوچک رها شوم.
ج) منتظر لحظه موعود هستم.
د) هنوز آرزو دارم یک نخ سیگار بکشم.
ه) دیگر از زندگی خسته شده ام.
و) زود رنج و عصبانی می شوم و بعد احساس حقارت می کنم.
تنها کاری که باید انجام دهید آن است که خود را از طناب داری که نیکوتین به گردنتان آویخته رها کنید. لازم نیست به زندگیتان پایان دهید، ترک سیگار به همین سادگی است.
این روزها افراد سیگاری احساس ترس می کنند زیرا متوجه تغییر نگاه جامعه نسبت به خود شده اند. حتی از نظر بسیاری از افراد سیگاری نیز کشیدن سیگار نوعی رفتار یا عادت ضد اجتماعی تلقی می شود به همین خاطر میلیون ها نفر از افراد سیگاری می خواهند سیگار را ترک کنند و تمام سیگاری ها از این حقیقت باخبرند. هر بار که یک فرد سیگاری موفق به ترک کشتی در حال غرق می شود، جا مانده های کشتی احساس بدبختی بیشتری می کنند. سیگاری ها خود می دانند که سیگار، پول، سلامتی و ... را از آن ها می گیرد. افراد سیگاری خود نمی توانند دلیلی منطقی برای سیگار کشیدنشان پیدا کنند. آن ها در مورد رفتارشان آشکارا دروغ می گویند نه تنها به دیگران بلکه به خودشان.