سوء مصرف مواد مخدر و سلامت روان با هم مرتبط هستند زیرا اثرات روانی اعتیاد به مواد مخدر، از جمله الکل، باعث تغییراتی در بدن و مغز شما می شود.
تعادل دقیق مواد شیمیایی باعث میشود چرخدندهها در بدن شما بچرخند و حتی کوچکترین تغییر میتواند باعث شود علائم منفی را تجربه کنید.
مصرف بیش از حد الکل و مواد مخدر سیستم عصبی شما را به هم میریزد، مغز شما را مجدداً سیمکشی میکند و باعث التهاب میشود. همه این ها میتوانند باعث بیماری روانی شوند.
یکی از عمیق ترین تغییراتی که در افرادی که با اعتیاد به مواد مخدر دست و پنجه نرم می کنند، در مرکز پاداش مغز رخ می دهد. دوپامین مسئول احساس انگیزه، لذت و پاداش است و الکل، داروهای تجویزی و داروهای غیرقانونی همگی این مسیر را ربوده اند. اگر شما یا یکی از عزیزانتان از اعتیاد به مواد مخدر یا الکل رنج میبرید، متوجه تغییر اولویتها خواهید شد.
از آن جایی که یک فرد معتاد به مقدار فزاینده ای از ماده مخدر انتخابی خود نیاز دارد تا به همان میزان اوج بگیرد، بیشتر و بیشتر مشغول تهیه و استفاده از مواد مخدر مصرفی می شود. این همان چیزی است که منجر به مخرب ترین اثرات اعتیاد می شود.
اغلب، افراد در مراکز ترک اعتیاد پس از تجربه یک چرخه بی پایان احساس گناه، درد عاطفی و رهایی کوتاه مدت از مواد مخدر در حال بهبودی هستند. این حلقه بازخورد منفی در نهایت می تواند منجر به مشکلات سلامت روان و سایر عوارض جانبی شود.
علاوه بر اثرات روانی اعتیاد، سوء مصرف مواد مخدر و الکل میتواند منجر به مجموعهای از بیماریهای دیگر شود. مصرف مزمن مواد مخدر یک عامل خطر برای انواع بیماری هاست.
دوپامین تنها انتقال دهنده عصبی نیست که بر خلق و خو و وضعیت روانی شما تأثیر می گذارد. سروتونین، نوراپی نفرین و بسیاری دیگر نیز نقش دارند. درست مانند اعتیاد به مواد مخدر، اختلالات روانی معمولاً نتیجه یک محرک یا علت نیستند. همه موارد اضطراب، شرم و گناه، یک حلقه بازخورد منفی، افسردگی و از دست دادن علاقه را تجربه نخواهند کرد، اما تعداد بسیاری از بیماران آن ها را تجربه می کنند.
اضطراب به بهترین وجه به عنوان یک اختلال در پاسخ جنگ یا گریز توصیف می شود، جایی که کسی خطری را درک می کند که وجود ندارد.
برچسب منفی اعتیاد در جامعه وجود دارد و برای افرادی که با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند، احساس گناه و شرم زیادی وجود دارد. اغلب، این به آتشی می افزاید که قبلاً قوی می سوخت. افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد مخدر تمایل دارند به طور منظم خود را منفی ارزیابی کنند، که این عادتی است که ریشه در تجربیات دوران کودکی دارد. خودگویی منفی مداوم به احساس شرم و گناه می افزاید.
از منظر بیرونی، فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد، به نظر می رسد که به طور مکرر در حال انتخاب اشتباه است و دلیل را نادیده می گیرد. با این حال، حقیقت بسیار پیچیدهتر و ظریفتر است، به طوری که غلبه بر اختلال مصرف مواد مخدر بدون درمان سرپایی یا بستری برای افراد میتواند بسیار دشوار باشد. این تا حدی به دلیل یک حلقه بازخورد منفی است که در ذهن رخ می دهد.
یکی از بیماری های روانی که به شدت با اعتیاد به مواد مخدر مرتبط است، افسردگی است. مانند اضطراب، مشخص نیست که آیا مشکل افسردگی یا سوء مصرف مواد مخدر در اولویت قرار دارد یا خیر، اما یک ارتباط واضح وجود دارد.
از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که قبلاً از آن لذت میبردید، یکی از علائم کلیدی اعتیاد به مواد مخدر و افسردگی است، اما غلبه بر اولی، کنترل روی دومی را بسیار آسانتر میکند. این یک علامت مخرب است زیرا باید به میزان زیادی بی انگیزه باشید که احساس کنید در دنیا شادی نیست. همه علایق دارند، اما بازگشت به یافتن آن ها برای فردی با این شرایط آسان نیست.