نحوه نگرش ما به خود تأثیر قابل توجهی بر نحوه تعامل ما با سایر افراد و با دنیای اطرافمان دارد. افرادی که عزت نفس و ارزش خود پایینی دارند احساس می کنند لایق موفقیت و خوشبختی نیستند و این می تواند بر تک تک جنبه های زندگی آن ها تأثیر منفی بگذارد. بسیاری از افرادی که با اعتماد به نفس پایین دست و پنجه نرم می کنند از مواد مخدر استفاده می کنند زیرا مواد مخدر و الکل راه حلی موقتی برای احساسات منفی ارائه می دهند. با این حال، افرادی که از مواد شیمیایی سوء مصرف می کنند اغلب رفتارهای مختلفی انجام می دهند که باعث تقویت عزت نفس آن ها نمی شود، دروغ می گویند، دستکاری می کنند، از عزیزانشان دزدی می کنند، آن ها در انجام مسئولیت های شخصی بسیار مشکل دارند.
احساس غیر واقعی خود اهمیتی نیز میتواند نشاندهنده رشد نهایی رفتار اعتیادآور باشد. افرادی که رفتار بزرگ تر از خود نشان می دهند ممکن است در نظر سایر افراد متظاهر به نظر برسند. آن ها اغلب خود را خاص و برتر از دیگران می دانند. با این حال، بزرگنمایی اغلب به عنوان مکانیزم دفاعی برای افراد استفاده میشود تا احساسات کم ارزش خود و ترس از ابراز آسیبپذیری را بپوشانند.
اگر فردی احساس کند شکست ناپذیر و ناتوان از آسیب دیدن است، برای کنار آمدن با مصرف مواد مخدر خود با مشکل مواجه خواهد شد. آن ها ممکن است معتقد باشند که استفاده از مواد شیمیایی بدون مشکل است، یا احساس کنند که شخصاً دچار اختلال مصرف مواد مخدر نمی شوند. مانند سایر ویژگی های شخصیتی مضر، بزرگ نمایی را می توان به طور مؤثر با مداخلات درمانی فشرده درمان کرد.
رفتار تکانشی به تمایل به عمل با اندک یا بدون پیش بینی یا در نظر گرفتن پیامدها اشاره دارد. شواهد نشان می دهد که تکانشگری نشان دهنده تشدید مصرف مواد مخدر و افزایش احتمال عود اعتیاد پس از دوره های پرهیز است. این نشان می دهد که می تواند تأثیری بر عملکرد مغز داشته باشد که فرد را مستعد رفتارهای تکانشی و اعتیاد به مواد مخدر کند. تصور میشود که تکانشگری یکی از رایجترین ویژگیها، اگر نگوییم رایجترین ویژگی، در میان افرادی است که با اعتیاد به مواد مخدر دست و پنجه نرم میکنند. تکانشگری ارتباط نزدیکی با رضایت آنی دارد. افراد تکانشی به جای تعیین اهدافی که ممکن است منجر به موفقیت و شادی طولانی مدت شود، می خواهند در لحظه حال احساس لذت کنند.
اجبار یک اصرار شدید برای انجام کاری است. اجبار می تواند منجر به الگوهای رفتاری خود ویرانگر از جمله مصرف مواد مخدر شود. این ویژگی شخصیتی خاص به تمایل به تکرار همان اعمال، معمولاً بی هدف یا مضر، که اغلب با پیامدهای منفی همراه است، اشاره دارد. بیشتر رفتارهای اجباری می تواند منجر به اعتیاد به مواد مخدر شود و به همین دلیل مرز بین اجبار و اعتیاد اغلب مبهم است.
برای مثال، اصطلاحات قمار اجباری و اعتیاد به قمار اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند. اگر فردی به طور اجباری از مواد مخدر برای مدت طولانی استفاده کند، اغلب آن ها را وابسته می دانند. آن ها تمام انتخاب خود را در مورد استفاده یا عدم استفاده از مواد مخدر از دست داده اند و تنها با اقامت طولانی مدت در یک برنامه درمانی حرفه ای می توان آن را برطرف کرد.
بسیاری از افرادی که با اعتیاد به مواد مخدر دست و پنجه نرم می کنند، اغلب به عدم انطباق داشتن خود افتخار می کنند. اگر فردی با ویژگی های شخصیتی ناسازگار دست و پنجه نرم می کند، زمان زیادی را صرف اطمینان از متفاوت بودن خود با دیگران می کند. اهمیت دادن نامتناسب به متفاوت بودن می تواند منجر به انزوای اجتماعی، گوشه نشینی و رفتارهای خود ویرانگر شود.
نیاز به شورش علیه هنجارهای اجتماعی می تواند فرد را به زیر پا گذاشتن قوانین سوق دهد و در نهایت خود و دیگران را به خطر بیندازد. اگر فردی با تیپ شخصیتی ناسازگار به یک ماده مخدر معتاد شود، رسیدگی به عدم انطباق زمینه ای در یک محیط درمانی بسیار مهم است. اگر این ویژگی شخصیتی خاص مورد توجه قرار نگیرد، میتواند چالشهای مهمی را برای حفظ متانت در دراز مدت ایجاد کند. خطرات عدم انطباق در بهبود اعتیاد می تواند مؤثر باشد.
افرادی که قادر به مقابله با استرس به روش های سالم نیستند ممکن است به مواد مخدر به عنوان وسیله ای برای خود درمانی روی آورند. بدون مهارت های لازم برای مدیریت مؤثر استرس، سطوح بالای استرس ناگزیر ادامه می یابد و منجر به چرخه معیوب مصرف مواد مخدر می شود.