اختلالات روانی همراه با مصرف الکل

بسیاری از عوامل در تصمیم‌گیری برای مصرف الکل، بروز مشکلات گذرای مرتبط با الکل در نوجوانی و دهه سوم عمر و بروز وابستگی به الکل مؤثرند. شروع مصرف الکل احتمالاً به میزان زیاد تابع عوامل اجتماعی، مذهبی و روان‌شناختی است، هر چند خصوصیات ژنتیکی نیز ممکن است نقش داشته باشد. عوامل مؤثر بر تصمیم به مصرف الکل یا بروز مشکلات گذرا احتمالاً با عوامل خطرساز به روی مشکلات شدید و عودکننده وابستگی به الکل متفاوتند. در اکثر اختلالات، درجاتی از استعداد ژنتیکی دیده می‌شود که معمولاً با یک ‌رشته از خصوصیات ژنتیکی متفاوت ارتباط دارد. هر یک از این خصوصیات سبب افزایش یا کاهش خطر بروز می‌شود.

وجود هم زمان دو بیماری

تشخیص‌های روانی که اغلب همراه با اختلالات مرتبط با الکل دیده می‌شوند عبارتند از، سایر اختلالات مرتبط با مواد مخدر، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلالات خلقی و اختلالات اضطرابی. هر چند در مورد یافته‌ها اختلالات نظر وجود دارد، اما اکثر آن‌ها حاکی است که در افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با الکل، میزان خودکشی بسیار بیشتر از جمعیت عمومی است.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی

رابطه بین اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلالات مرتبط با الکل فراوان گزارش ‌شده است. برخی مطالعات حاکی است که اختلال شخصیت ضد اجتماعی به ‌خصوص در مردان مبتلا به اختلالات مرتبط با الکل شایع است و ممکن است مقدم بر پیدایش اختلال مرتبط با الکل باشد. مطالعات دیگر حاکی است که اختلالات شخصیت ضد اجتماعی و اختلالات مرتبط با الکل کاملاً از هم جدا هستند و رابطه سببی با هم ندارند.

اختلالات خلقی

حدود سی تا چهل درصد افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با الکل زمانی در طول عمر خود واجد ملاک‌های تشخیصی اختلال افسردگی اساسی می‌شوند. افسردگی در زنان مبتلا به این اختلال شایع‌تر از مردان مبتلا است. چندین مطالعه نشان داده‌اند که احتمال بروز افسردگی در بیماران مبتلا به اختلالات مرتبط با الکل زمانی بیشتر است که مصرف روزانه الکل بالا است و سابقه خانوادگی سوء مصرف الکل وجود دارد.

در بیمارانی که به ‌طور هم‌ زمان مبتلا به اختلال مرتبط با الکل و اختلال افسردگی اساسی هستند خطر اقدام به خودکشی بالا است و این بیماران احتمالاً دچار سایر اختلالات مرتبط با مواد مخدر نیز هستند. برخی توصیه می‌کنند که اگر نشانه‌های افسردگی پس از دو تا سه هفته پرهیز از الکل ادامه یابد درمان با داروهای ضد افسردگی شروع شود.

تصور می‌شود بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی در معرض خطر ابتلا به اختلال مرتبط با الکل قرار دارند، چون ممکن است در دوره‌های مانیا (شیدایی) اقدام به خود درمانی با الکل نمایند. برخی مطالعات نشان داده‌اند در افرادی که به ‌طور توأم مبتلا به اختلال مرتبط با الکل و اختلال افسردگی اساسی هستند، غلظت‌های متابولیت های دوپامین و گاما آمینوبوتیریک اسید (در مایع مغزی نخاعی) پایین‌تر است.

اختلالات روانی همراه با مصرف الکل

اختلالات اضطرابی

بسیاری از افراد، الکل را به ‌منظور رفع اضطراب مصرف می‌کنند. هر چند هم ابتلایی اختلالات مرتبط با الکل و  اختلالات خلقی به ‌طور نسبتاً وسیع شناخته ‌شده است، اما کمتر کسی می‌داند که شاید بیست و پنج تا پنجاه درصد همه افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با الکل، واجد ملاک‌های تشخیصی یک اختلال اضطرابی هستند. هراس ها (فوبیا ها) و اختلال هول (پانیک) به خصوص تشخیص‌های توأم شایع در این بیماران هستند. برخی از داده‌ها حاکی است که الکل ممکن است در تلاش برای خود درمانی نشانه‌های بازار هراسی (آگورافوبیا) یا جمعیت هراسی مصرف شود، اما در عین ‌حال احتمال دارد اختلال مرتبط با الکل مقدم بر پیدایش اختلال هول یا اختلال اضطراب فراگیر باشد.

خودکشی

اکثر تخمین‌ها در مورد شیوع خودکشی بین بیماران مبتلا به اختلالات مرتبط با الکل بینده تا پانزده درصد است، هر چند مصرف الکل خود می‌تواند در درصد بالایی از خودکشی‌ها مؤثر باشد. برخی از محققین تردید دارند که میزان خودکشی در افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با الکل به‌ اندازه‌ای که ارقام نشان می‌دهد بالا باشد. عواملی که به خودکشی بیماران مبتلا به اختلالات مرتبط با الکل ربط داده ‌شده‌اند عبارتند از وجود دوره افسردگی اساسی، سیاست حمایت روانی اجتماعی ضعیف، وجود یک اختلال طبی جدی هم ‌زمان، بیکاری و تنها زندگی کردن.