کانابینوئیدهای درونزاد (آناندامایدها) مانند انتقال دهنده های عصبی عمل می کنند چرا که پیام های شیمیایی را در نورون های موجود در سیستم عصبی منتقل می کنند. این انتقال دهنده های عصبی بر نواحی از مغز که مسئول احساس لذت، حافظه، تفکر، تمرکز، تعادل حرکتی و ادراک زمان می باشند اثر می گذارند.
به علت همین شباهت، اچ. تی. سی به مولکول هایی به نام گیرنده های کانابینوئید موجود در نورون های نواحی مذکور چسبیده و آن ها را فعال می سازد و باعث اختلال در عملکردهای فیزیکی و روانی می شود.
شبکه ارتباط عصبی که از این انتقال دهنده های کانابینوئید استفاده می کند نقش اساسی را در عملکرد بهنجار سیستم عصبی ایفا می کند. لذا هر گونه اختلال در این سیستم اثرات عمیقی را از خود به جای می گذارد.
به عنوان مثال اچ. تی. سی می تواند عملکرد هیپوکامپ را تغییر دهد. این نواحی مغز، مسئول ایجاد خاطرات جدید و تغییر توجه و تمرکز می باشند در نتیجه مصرف ماری جوانا منجر به اختلال در تفکر، عدم توانایی یادگیری و تکالیف پیچیده می شود.
علاوه بر این اچ. تی. سی در عملکرد نخاع و گانگلیون های پایه که در تنظیم تعادل و زمان واکنش مؤثرند خلل ایجاد می کند. به همین علت رانندگی برای افرادی که ماری جوانا مصرف کرده اند خطرناک بوده و در پرداختن به ورزش و فعالیت های فیزیکی با مشکل مواجه می شوند.
مصرف ماری جوانا به تدریج به مصرف مشکل ساز منجر شود، این مسئله در موارد حاد و شدید به شکل اعتیاد در می آید. یافته های جدید نشان می دهد درصد بالایی از افرادی که ماری جوانا مصرف می کنند ممکن اسـت به ماری جوانا وابسته شوند.
در مقایسه با بزرگسالان افرادی که زیر سن هجده سالگی مصرف را شروع می کنند چهار تا هفت برابر بیشتر در معرض ابتاء به وابستگی قرار دارند. این وابستگی شبیه وابستگی بـه سایر مواد اعتیاد آوری است که در آن فرد با قطع مصرف علائم محرومیت را نشان می دهد.
افرادی که ماری جوانا مصرف می کنند اغلب در طول هفته اول بعد از قطع مصرف افزایش علائم تحریک پذیری، مشکلات در خواب و خلق، کاهش اشتها، وسوسه، بی قراری و انواع گوناگونی از مشکلات جسمی را گزارش می کنند که تا مدت دو هفته نیز تداوم می یابد.
وابستگی به ماری جوانا زمانی اتفاق می افتد که مغز با افزایش دریافت کانابینوئیدهای خارجی، حساسیت خود بـه کانابینوئیدهای زیستی طبیعی را از دست می دهد و تولید آن ها را کاهش می دهد.
پژوهش های انجام گرفته بر روی انسان و حیوان نشان داده است که قرار گرفتن در معرض ماری جوانا در دوران رشد منجر به تغییرات منفی دائمی و احتمالاً بلند مدت بر روی مغز می شود.
مصرف منظم این ماده در دوران نوجوانی و جوانی با ایجاد تغییر در ارتباطات سلول های مغز و کاهش حجم نواحی از مغز که مسئول عملکرد اجرایی از قبیل حافظه، یادگیری و کنترل تکانه هستند منجر به اختلال در توانایی های شناختی فرد و کاهش شش تا هشت نمره ای هوش آی کیو در دوران میانسالی می شود.
لازم به ذکر است افرادی که در دوران نوجوانی مصرف شدید داشته و در دوران بزرگسالی مصرف را کنار گذاشته اند از نظر هوش هیچ بهبودی به دست نیاوردند. اچ. تی. سی با تأثیرگذاری بر هیپوکامپ منجر به نقص حافظه می شود.
نظریه دیگری که در کنار فرضیه ماده دروازه ای مطرح می شود این است که افراد آسیب پذیر به مصرف مواد مخدر، افرادی هستند که مصرف خود را با مواد مخدر در دسترس نظیر ماری جوانا، تنباکو یا الکل آغاز کرده و تعاملات اجتماعی بعدی آن ها مواد مخدر را در آن ها افزایش می دهد.
نتایج پژوهش ها نشان داده اثرات منفی ماری جوانا بر تمرکز، حافظه و یادگیری تا چند روز یا چند هفته بعد تداوم می یابد. در نتیجه فردی که به طور روزانه ماری جوانا را به صورت سیگار مصرف می کند از نظر عقلی (شناختی) در بیشتر موارد در سطح پایین تر عمل می کند.
شواهد بسیار زیادی در دست است که نشان می دهد دانش آموزان یا دانشجویانی که ماری جوانا مصرف می کنند در مقایسه با همکلاسی های خود عملکرد تحصیلی ضعیف تری دارند. به عنوان مثال بررسی چهل و هشت پژوهش مرتبط نشان داد که مصرف ماری جوانا با دستاوردهای تحصیلی پایین تر و احتمال کم فارغ التحصیلی مرتبط می باشد.
جوانانی که به طور منظم ماری جوانا مصرف می کردند در مقایسه با جوانانی که مصرف نمی کردند با احتمال بسیار ضعیف تری تحصیلات خود را به پایان رسانده، علاوه بر این بیشتر در معرض وابستگی، مصرف سایر مواد مخدر و اقدام به خودکشی قرار داشتند.
در چند پژوهش دیگر مشاهده شد مصرف بالای ماری جوانا با سطح درآمد پایین، وابستگی بیشتر به خدمات حمایتی، بیکاری، رفتار مجرمانه و رضایت پایین تر از زندگی مرتبط است. مطالعات نشان دادند که بین مصرف ماری جوانا و پیامدهای منفی در محیط کار از قبیل افزایش خطر آسیب و حادثه ارتباط معناداری وجود دارد.
در چندین پژوهش بین مصرف ماری جوانا و افزایش خطر بیماری های روانی نظیر روان پریشی، اسکیزوفرنیا، افسردگی، اضطراب و اختلال سوء مصرف مواد مخدر ارتباط نشان داده شده است که عواملی نظیر میزان ماده مخدر مصرفی، سن شروع مصرف و آمادگی ارثی همگی بر این ارتباط اثرگذار می باشند.
قوی ترین شواهد پژوهشی بیانگر ارتباط بین مصرف ماری جوانا و وابستگی به سایر مواد مخدر مصرف می باشد. ماری جوانا و اختلالات روانی در بین افرادی است که زمینه ارثی ابتلاء بـه این مشکلات را دارا می باشند.
ارتباط معناداری بین مصرف ماری جوانا و نشانگان بی انگیزگی مشاهده شده است، منظور از این نشانگان فقدان انگیزه برای پرداختن به فعالیت هایی است که به طور طبیعی لذت بخش و خوشایند می باشند.
این علائم بعد از مسمومیت تداوم دارد اما دائمی نمی باشند.