ارتباط بین تروما و اعتیاد

ارتباط بین تروما و اعتیاد پیچیده و چندلایه است. با بررسی مکانیسم‌های این ارتباط، استراتژی‌های مقابله، خوددرمانی و تغییرات نوروبیولوژیکی که این چرخه چالش‌برانگیز را تشکیل می‌دهند، آشکار می‌شوند.

تروما و اعتیاد چگونه به هم مرتبط هستند؟

قبل از بررسی رابطه پیچیده بین این دو، لازم است تعریفی از اصطلاحات «تروما» و «اعتیاد» داشته باشیم.

تروما یا روان زخم به طور کلی به عنوان تجربه‌ای عمیق و ناراحت کننده تعریف می‌شود که می‌تواند اثرات روانی طولانی مدت داشته باشد و به واکنش عاطفی یا روانی به رویدادها یا مجموعه‌ای از رویدادهای تکان‌دهنده، ناراحت کننده یا مضر اشاره دارد.

اعتیاد با مصرف مداوم و اجباری یک ماده یا انجام رفتاری خاص، باوجود پیامدهای منفی شدید، مشخص می‌شود، که با ناتوانی در توقف یا کنترل مصرف یا رفتار همراه است. همچنین، در مورد مصرف مواد مخدر، معمولاً تحمل بدن نسبت به آن‌ها افزایش یافته و در صورت قطع ناگهانی مصرف، علائم ترک ظاهر می‌شود.

پس از تجربه تروما، بازماندگان احساس ترس و آسیب‌پذیری می‌کنند و ممکن است نتوانند زندگی کامل و معناداری را بسازند. مواد و رفتارهای اعتیادآور می‌توانند فراری موقت از این احساسات فراهم کنند و حتی ممکن است در لحظه احساس قدرت ایجاد کنند.

تروما و اعتیاد

سپس اعتیاد می‌تواند این پاسخ تروما را تقویت کند. این امر ممکن است از طریق بدتر شدن علائم آسیب‌های گذشته مانند انزوای اجتماعی، و همچنین ایجاد و حفظ تجربیات جدید آسیب‌زا اتفاق بیفتد. این موارد می‌توانند شامل موقعیت‌های پرخطر، وخامت شرایط محیطی، از دست دادن شغل و موارد دیگر باشند.

تروما و اعتیاد مانند یک چرخه معیوب به یکدیگر وابسته‌اند که بدون کمک حرفه‌ای فرار از آن بسیار دشوار است. حتی با مداخله درمانی رسمی، ضروری است که تروما و اعتیاد به طور همزمان درمان شوند، زیرا در غیر این صورت هرگونه بهبودی در معرض خطر شکست خواهد بود.

درک جنبه‌های مختلف ارتباط بین تروما و اعتیاد برای توسعه رویکردهای جامع درمانی ضروری است. برای تقویت و پایداری بهبودی، لازم است به تروما و اعتیاد به صورت همزمان پرداخته شود که اغلب از طریق مراقبت‌های مبتنی بر آگاهی از تروما انجام می‌گیرد.

چگونه تروما منجر به اعتیاد می‌شود؟

تروما می‌تواند از طریق مکانیزم‌های مختلفی به عنوان کاتالیزوری برای اعتیاد عمل کند. خواه به عنوان یک روش مقابله‌ای و یا تلاش برای بی‌حس کردن درد عاطفی، مسیر از تروما به اعتیاد پیچیده و چندبعدی است. برخی از نمونه‌هایی از راه‌هایی که اعتیاد می‌تواند از تروما نشأت بگیرد، شامل موارد زیر است، اما به این موارد محدود نمی‌شود:

راهبرد مقابله: استفاده از مواد یا رفتارهای اعتیادآور به عنوان روشی برای مقابله با درد، ممکن است توضیح دهد که چرا برخی از افرادی که ضربه روحی را تجربه کرده‌اند، به اعتیاد گرایش پیدا می‌کنند. این افراد ممکن است از این روش‌ها برای تحمل درد عاطفی، ناراحتی یا خاطرات ناشی از رویدادهای آسیب‌زا بهره ببرند.

خود درمانی: تجربه تروما اغلب اثرات عاطفی مانند استرس شدید، اضطراب یا افسردگی به همراه دارد. در تلاش برای کاهش این علائم ناخوشایند و خود درمانی، افراد ممکن است به موادی روی بیاورند که فراری موقت یا حس بی‌حسی ایجاد کنند.

خود درمانی تروما

تغییرات عصبی زیستی: تروما می‌تواند نحوه عملکرد مغز و واکنش آن به عوامل استرس‌زا را تغییر دهد. بازماندگان ممکن است در کنترل تکانه، تصمیم‌گیری و تنظیم عاطفی با مشکلاتی روبرو شوند که این مسائل آن‌ها را به ویژه به رفتارهای اعتیادآور مستعد می‌کند.

فرار از درد عاطفی: اغلب افرادی که همچنان درد عاطفی مرتبط با تروما را تجربه می‌کنند، به دنبال هر راهی هستند که به آن‌ها کمک کند از این احساسات فرار کنند. اعتیاد نه تنها به عنوان یک روش فرار عمل می‌کند، بلکه ابزاری است برای اجتناب از مواجهه با چنین آسیب‌هایی.

انزوای اجتماعی: بازماندگان تروما، به‌ویژه کسانی که دچار آسیب‌های رابطه‌ای یا خیانت‌های صمیمانه شده‌اند، اغلب در برقراری روابط نزدیک و معنادار با دیگران دچار مشکل می‌شوند. این انزوای اجتماعی آن‌ها را بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار می‌دهد، که به نوبه خود، روابط موجودشان را نیز تخریب می‌کند.

توجه به این نکته مهم است که همه افرادی که تروما را تجربه می‌کنند به اعتیاد دچار نمی‌شوند.

آسیب عاطفی و اعتیاد

احساسات بسیاری از انتخاب‌ها و خواسته‌های ما را شکل می‌دهند. تجربیات آسیب‌زا باعث تغییر در عملکرد مغز و ایجاد پاسخ‌های استرسی می‌شوند که تنظیم و مدیریت احساسات طاقت‌فرسا را برای بازماندگان دشوار می‌کند. این وضعیت می‌تواند منجر به احساسات شدیدی مانند ترس، غم، خشم یا شرم شود.

خاطرات ناراحت‌کننده نیز ممکن است این احساسات را به‌طور نامناسب ایجاد کنند. اعتیاد نه تنها به‌عنوان راهی برای مقابله با این احساسات، بلکه به‌عنوان وسیله‌ای برای جلوگیری از بازگشت خاطرات آسیب‌زا عمل می‌کند.

تروما

ترومای عاطفی می‌تواند عزت نفس و توانایی ایجاد روابط سالم را تحت تأثیر قرار دهد و به مشکلات اعتماد، ترس از رها شدن و دشواری در برقراری ارتباطات عمیق منجر شود. اعتیاد به عنوان راه‌حلی موقت برای سرکوب این احساسات عمل می‌کند و می‌تواند الگوهای مقابله‌ای نامناسبی ایجاد کند.

برای مقابله با این چرخه، لازم است از رویکردهای جامع و آگاهانه در درمان و توانبخشی استفاده شود تا استراتژی‌های مؤثر برای بهبودی توسعه یابند.

ترومای دوران کودکی و اعتیاد

ترومای دوران کودکی می‌تواند تأثیرات عمیق و ماندگاری بر رشد فرد بگذارد و الگوهای عاطفی، شناختی و رفتاری او را شکل دهد. ارتباط بین آسیب‌های دوران کودکی و اعتیاد پیچیده است و می‌تواند باعث افزایش آسیب‌پذیری نسبت به اعتیاد در مراحل بعدی زندگی شود.

تروما می‌تواند رشد مغز کودکان را تحت تأثیر قرار دهد، به‌ویژه در دوران کودکی که انعطاف‌پذیری عصبی بالا است. تجارب نامطلوب می‌توانند بر کنترل تکانه، تصمیم‌گیری و تنظیم عاطفی تأثیر گذاشته و خطر رفتارهای اعتیادآور را افزایش دهند. کودکان رفتارهای مقابله‌ای خانواده خود را الگو می‌کنند و اگر مصرف مواد در خانواده رایج باشد، احتمال روی آوردن به مواد برای مقابله با استرس و درد عاطفی افزایش می‌یابد.

ترومای کودکی و اعتیاد

تروما تنها به رویدادهای آسیب‌زا مانند حمله یا تصادف محدود نمی‌شود و می‌تواند شامل آسیب‌های مزمنی باشد که در طول زمان رخ می‌دهند، به ویژه در دوران کودکی.

تجارب نامطلوب دوران کودکی (ACE) مانند سوءاستفاده، بی‌توجهی یا اختلال در خانواده می‌توانند تأثیرات طولانی‌مدتی داشته باشند. تحقیقات نشان می‌دهد که تعداد بیشتر ACE‌ها با احتمال بیشتر بروز اختلالات مصرف مواد در آینده مرتبط است. 

تروما و بهبودی اعتیاد

بهبودی از اعتیاد با وجود تروما مستلزم یک رویکرد جامع و فردی است که هم به اختلال مصرف مواد و هم به تجربیات آسیب‌زا بپردازد. اگرچه درمان همزمان هر دو ممکن است دشوار باشد، اما در نهایت به بهبودی بهتر و افزایش کیفیت زندگی و رضایت منجر خواهد شد.

برنامه‌های مؤثر بهبودی، مداخلات مرتبط با تروما را با درمان اعتیاد مبتنی بر تروما ترکیب می‌کنند. بهبودی موفق از اعتیاد مستلزم پرداختن به علل اصلی مصرف مواد یا رفتارهای اعتیادآور است. بنابراین، هر برنامه درمانی باید به صورت همزمان به این مسائل رسیدگی کند.

همچنین اهمیت ترکیب تقویت تاب‌آوری و راهبردهای مقابله‌ای برای بهبود سلامت حیاتی است. مهارت‌هایی چون مدیریت استرس، تنظیم هیجانات و تمرکز حواس می‌توانند در کنترل محرک‌ها و جلوگیری از عود نقش مهمی ایفا کنند. 

درمان همزمان اعتیاد و تروما

تروما می‌تواند احساس عاملیت و خودکارآمدی فرد را کاهش دهد. هدف برنامه‌های بهبودی باید بازسازی حس توانمندی باشد و به افراد کمک کند تا کنترل زندگی خود را دوباره به دست آورند. توانمندسازی افراد برای انتخاب‌های مثبت و تعیین اهداف کمک می‌کند تا حس انتخاب و کنترل را تجربه کنند که شاید قبلاً نداشته‌اند.

رویکردهای جامع بهبودی که شامل درمان‌های سنتی و مکمل مانند یوگا، مدیتیشن و هنر درمانی می‌شود، به جنبه‌های مختلف رفاه ذهنی، عاطفی و جسمی می‌پردازد. یک تیم چند رشته‌ای در یک مرکز بستری می‌تواند فضایی امن برای بازماندگان فراهم کند تا از تروما و اعتیاد بهبود یابند و به مجموعه‌ای از مداخلات دسترسی داشته باشند.

تقاطع تروما و بهبودی اعتیاد نیازمند رویکردی دلسوزانه و یکپارچه است که به نیازهای منحصر به فرد هر فرد پاسخ دهد. شناسایی تأثیر تروما، تقویت تاب‌آوری و ارائه مراقبت‌های مداوم به فرآیندی جامع و مؤثر برای بهبودی کمک می‌کند.