اوتیسم نوعی تفاوت در عملکرد مغز است که بر نحوه تعامل فرد با دنیای اطراف تأثیر میگذارد. این ویژگی از بدو تولد همراه فرد است و ارتباطی با شیوه فرزندپروری، رژیم غذایی، واکسنها یا سایر عوامل محیطی پس از تولد ندارد. علت دقیق اوتیسم هنوز به طور کامل مشخص نیست، اما آنچه میدانیم شامل موارد زیر است:
اوتیسم یک بیماری نیست. برخلاف بیماریها که هدف از درمان آنها از بین بردن علائم است، اوتیسم نیازی به درمان ندارد. در عوض، هدف آن است که به افراد اوتیستیک کمک کنیم تا تواناییهای خود را شکوفا کنند و با چالشهای احتمالی کنار بیایند.
اوتیسم نوعی تفاوت عصبی است. اصطلاح تفاوتهای عصبی (Neurodivergent) برای توصیف افرادی به کار میرود که مغزشان عملکردی متفاوت از هنجارهای رایج دارد. برخی از این افراد در حوزههایی مهارت بالایی دارند، در حالی که در برخی زمینهها به حمایت بیشتری نیاز خواهند داشت.
اوتیسم یک طیف است. همانطور که هر فرد ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد، اوتیسم نیز طیف گستردهای از تواناییها، ویژگیهای شخصیتی و چالشها را در بر میگیرد. این بدان معناست که هر فرد اوتیستیک تجربهای متفاوت از دیگری دارد.
اوتیسم اغلب به اشتباه درک شده است. در گذشته، رویکردهای سختگیرانهای برای اصلاح رفتار افراد اوتیستیک به کار گرفته میشد که امروزه به عنوان روشهایی نامناسب و حتی آسیبزا شناخته شدهاند.
در حال حاضر، درمانها و حمایتهای موجود بر کمک به افراد اوتیستیک و خانوادههایشان تمرکز دارند، بدون اینکه آنها را مجبور به انطباق با استانداردهای خاصی کنند. با این حال، هنوز باورهای نادرستی در مورد اوتیسم وجود دارد که اصلاح آنها نیاز به زمان دارد.
اوتیسم فقط یک تشخیص نیست، بلکه یک هویت است. در توصیف اوتیسم، گاهی از اصطلاحات پزشکی مانند اختلال، علائم یا تشخیص استفاده میشود. اما این کلمات همیشه نمیتوانند تجربه واقعی افراد اوتیستیک و خانوادههایشان را بهدرستی منعکس کنند. مهم است که اوتیسم را نه صرفاً به عنوان یک وضعیت پزشکی، بلکه به عنوان بخشی از هویت فرد در نظر بگیریم.
اختلال طیف اوتیسم (ASD) اصطلاح پزشکی کاملی است که برای اوتیسم به کار میرود. بر اساس تعریفی که در کتاب DSM-5-TR ارائه شده است، این اختلال به عنوان تفاوتی در عملکرد مغز شناخته میشود که بر نحوه برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی فرد تأثیر میگذارد. برای مثال، یک فرد اوتیستیک ممکن است تماس چشمی یا زبان بدن را به شیوهای متفاوت از افراد نوروتیپیک به کار بگیرد.
علاوه بر این، اوتیسم بر رفتارها، علایق و فعالیتهای فرد نیز تأثیر میگذارد. برخی از افراد اوتیستیک ممکن است حرکات یا صداهای خاصی را بهطور مکرر انجام دهند (رفتاری که به آن تحریک گفته میشود) تا احساسات خود را مدیریت کنند. همچنین، آنها معمولاً به ایجاد و حفظ روالهای ثابت علاقه دارند و ممکن است تغییرات ناگهانی را دشوار بدانند.
آنچه به عنوان علائم اوتیسم شناخته میشود، در واقع ویژگیهای خاصی است که متخصصان سلامت برای تشخیص اوتیسم و تعیین نوع حمایتی که ممکن است کودک شما به آن نیاز داشته باشد، بررسی میکنند. از آنجا که اوتیسم طیف وسیعی دارد، هیچ دو فرد اوتیستیکی ویژگیهای کاملاً یکسانی ندارند. متخصصان این ویژگیها را به دو دسته اصلی تقسیم میکنند:
به عنوان والدین، ممکن است به دنبال نشانههایی باشید که نشاندهنده یک مشکل پزشکی باشد، اما ویژگیهای اوتیسم به معنای وجود مشکل نیستند، بلکه نشانهای از تفاوت در نحوه تجربه و پردازش دنیا هستند.
این ویژگیها همچنین نشان میدهند که فرزند شما ممکن است برای تطبیق با انتظارات جامعه که اغلب بر اساس استانداردهای افراد نوروتیپیک طراحی شده است به حمایتهای خاصی نیاز داشته باشد.
محققان تاکنون نتوانستهاند یک علت مشخص برای اوتیسم پیدا کنند. به نظر میرسد که این وضعیت نتیجه ترکیبی از عوامل ژنتیکی و شرایط خاص دوران بارداری و زایمان باشد، که گاهی به آنها عوامل محیطی یا رویدادهای پیش از تولد گفته میشود.
این عوامل در کنار یکدیگر بر رشد مغز تأثیر میگذارند و منجر به تفاوتهای عصبی مرتبط با اوتیسم میشوند. برخی از عواملی که میتوانند احتمال اوتیسم را افزایش دهند عبارتنداز:
این عوامل ممکن است به طور مستقیم بر رشد مغز جنین تأثیر بگذارند یا باعث تغییر در عملکرد برخی ژنها شوند، که در نهایت به ایجاد تفاوتهای عصبی مرتبط با اوتیسم منجر میشود.
از آنجا که اوتیسم یک بیماری نیست، قابل درمان یا از بین بردن نیست. اوتیسم نحوه عملکرد مغز کودک شما را شکل میدهد و بخشی از هویت اوست که همواره باقی میماند، حتی اگر برخی ویژگیهای آن در طول زمان تغییر کند یا کمتر مشهود باشد.
با این حال، متخصصان میتوانند به مدیریت چالشهایی کمک کنند که ممکن است مانع رشد و شکوفایی کودک شما شوند. این شامل مجموعهای از درمانها و مداخلات حمایتی است که به کودکان اوتیستیک کمک میکند مهارتهای ضروری، مانند برقراری ارتباط اجتماعی، را توسعه دهند.
برخی از این روشها همچنین به والدین و اعضای خانواده آموزش میدهند که چگونه از کودک خود حمایت کنند. هرچه این حمایت زودتر آغاز شود (ترجیحاً قبل از ۳ سالگی)، تأثیرات مثبت آن در آینده بیشتر خواهد بود. برخی از روشهای درمانی شامل موارد زیر هستند:
این مداخلات میتوانند به کودک کمک کنند تا مهارتهای لازم را برای رشد و استقلال در زندگی خود کسب کند.