تشخیص اعتیاد به مواد مخدر مانند تشخیص هر بیماری دیگری است. بیمار توسط یک متخصص پزشکی از نظر علائمی که معیارهای خاص و علمی مشخص کننده بیماری مورد نظر را دارند معاینه می شود. یکی از بهترین ابزارها برای تشخیص اعتیاد به مواد مخدر و الکل، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی است که توسط انجمن روانپزشکی منتشر شده است.
معیارهای مشخص شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، عموماً توسط متخصصان برای کمک به تعیین وجود و شدت اعتیاد به مواد مخدر پذیرفته شده و مورد استفاده قرار می گیرد.
معیارهای وجود اعتیاد به مواد مخدر شامل عدم کنترل مصرف ماده مخدر، تمایل به محدود کردن مصرف مواد مخدر و زمان صرف شده برای مواد مخدر می باشد.
مصرف ماده مخدر در مقادیر بیشتر یا در مدت زمان طولانی تر از آن چه در ابتدا مورد نظر شخص بود استفاده می شود. کسانی که الگوهای مصرف مواد مخدر مشکل زا دارند ممکن است احساس کنند که شخص دیگری اقدامات آن ها را برای آن ها انتخاب می کند، و ممکن است متوجه شوند که بدون آگاهی آگاهانه از نحوه رسیدن آن ها به مواد مخدر، اقداماتی را برای دستیابی و استفاده از مواد مخدر انجام می دهند.
مصرف کنندگان مواد مخدر ممکن است بخواهند مصرفشان را کاهش دهند اما قادر به انجام این کار نیستند. آن ها ممکن است بارها و بارها به دیگران و به خودشان بگویند که قصد ترک مواد مخدر را دارند و خیلی زود آن را ترک کنند.
زمان قابل توجهی صرف تلاش برای به دست آوردن ماده مخدر مصرفی می شود. کسانی که با اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند ممکن است برنامهریزی کنند که چگونه میخواهند ماده مورد نظر خود را به دست آورند، مدت طولانی را صرف اجرای برنامه خود کنند (مخصوصاً اگر کارها اشتباه پیش برود) و سپس زمانی را تحت تأثیر این ماده مخدر بگذرانند، احتمالاً به دلیل تأثیرات آن ناتوان هستند. مشکلات و اثراتی که پس از مصرف مواد مخدر پیش می آید بسیار ناراحت کننده هستند.
مصرف کننده مواد مخدر میل یا اصرار شدید به مصرف دارو را تجربه می کند. افکار مکرر مصرف، یا احساساتی که فرد پس از مصرف مواد مخدر پیش بینی می کند، ممکن است در نقاط مختلف در طول روز یا شب رخ دهد که می توانند فوق العاده ناخوشایند و باعث حواس پرتی باشند.
مصرف مواد مخدر بر تعهدات محل کار، مدرسه یا خانه اولویت دارد. ممکن است از روزهای بیماری بیشتر استفاده شود، ممکن است برنامهریزی شود و سپس در آخرین لحظه لغو شود، و ممکن است بهانهها و توجیههای مختلفی وجود داشته باشد که ظاهراً مربوط به شرایط بیرونی است اما در واقع ناشی از اعتیاد به مواد مخدر است.
روابط بین فردی به طور مداوم به دلیل مصرف مواد مخدر تیره شده است. دوستان ممکن است بیگانه شوند، سعی می کنند کمک کنند اما در مورد چگونگی انجام این کار مطمئن نیستند. اعضای خانواده ممکن است همین احساس را داشته باشند. زندگی خانوادگی ممکن است آسیب ببیند، ممکن است طلاق رخ دهد و حمایت روانی اجتماعی کاهش یابد.
مصرف کننده ماده مخدر درگیر شدن در فعالیت های اجتماعی یا تفریحی مهم به نفع مصرف مواد مخدر را متوقف می کند. مانند افسردگی، به نظر می رسد دیگر هیچ پاداشی برای شرکت در سرگرمی ها یا علایقی که زمانی جذاب بودند وجود ندارد.
استفاده با وجود شرایط خطرناک ادامه دارد. کاربران ممکن است خود را در خانههایی با دیگر کاربران زندگی کنند و بهطور بالقوه وسایل دارویی را بهگونهای به اشتراک بگذارند که ممکن است به بیماری کمک کند. رانندگی در حالت مستی ممکن است رخ دهد که می تواند منجر به مرگ شود.
مصرف مواد مخدر با وجود تشدید مشکلات جسمی یا روانی ادامه دارد. یک مارپیچ رو به پایین ممکن است شکل بگیرد. مصرف کنندگان مواد مخدر ممکن است شرایط زندگی خود را در حال بدتر شدن ببینند و تصمیم بگیرند که با توجه به شرایط، به مصرف مواد مخدر نیز ادامه دهند. این فقط اوضاع را وخیم تر می کند.
مقادیر بیشتری از ماده مخدر مصرفی برای دستیابی به اثرات مطلوب مورد نیاز است. یک یا دو نوشیدنی الکلی می تواند سه یا چهار تا شود و از آن جا به سمت بالا بروید. با تطبیق مغز با محرک های مکرر که در تلاش برای حفظ شرایط سرخوشی، دوز افزایش می یابد.
این می تواند فیزیکی و احساسی باشد. عوارض جانبی ممکن است شامل اضطراب، تحریک پذیری، حالت تهوع و استفراغ باشد. در مورد اعتیاد شدید به الکل، ترک حتی می تواند کشنده باشد. دلیریوم ترمنس، وضعیتی که می تواند باعث توهم و تشنج شود، یکی از خطراتی است که مصرف کنندگان الکل که به شدت مشروبات الکلی می نوشند، باید مراقب باشند.