شناخت علل یک بیماری برای بیمار و درمانگر در انتخاب روش درمان و پیشگیری اهمیت زیادی دارد. بدون شناخت علل، امکان برنامهریزی برای پیشگیری و درمان وجود ندارد. در سببشناسی اعتیاد به مواد مخدر، علت بیماری شناسایی شده و بر اساس آن، برنامه درمان انتخاب میشود. عوامل مختلفی در شکلگیری اعتیاد به مواد مخدر نقش دارند که عبارتنداز:
ژنتیک: تحقیقات نشان میدهند که ژنتیک نقش مؤثری در حساسیت افراد به اعتیاد دارد. مطالعات روی دوقلوها و خانوادهها نشان دادهاند که افرادی با سابقه خانوادگی اعتیاد، بیشتر مستعد ابتلا به این اختلال هستند. ژنهای مرتبط با انتقال دوپامین و سایر نوروترنسمیترها در مغز ممکن است در این فرآیند دخیل باشند.
ساختار مغز و نوروترنسمیترها: مواد مخدر و رفتارهای اعتیادآور باعث تحریک سیستم پاداش مغز، بهویژه هسته اکومبنس و سیستم لیمبیک میشوند. افزایش دوپامین در این نواحی منجر به ایجاد احساس سرخوشی میشود که افراد را به تکرار مصرف مواد ترغیب میکند. با گذشت زمان، این تغییرات شیمیایی و ساختاری در مغز منجر به وابستگی میشود.
شرایط جسمانی: افراد مبتلا به بیماریهای مزمن یا دردهای جسمانی ممکن است برای کاهش درد یا بهبود کیفیت زندگی خود به مواد مخدر روی آورند. این امر بهویژه در مورد مصرف بیش از حد داروهای تجویزی مانند اوپیوئیدها صادق است.شناخت این عوامل زیستی میتواند به درک بهتر چگونگی پیشگیری و درمان اعتیاد کمک کند.
اختلالات روانی: بین اعتیاد و اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و PTSD ارتباط نزدیکی وجود دارد. بسیاری از افراد برای فرار از مشکلات روانی یا کاهش علائم این اختلالات به مواد مخدر روی میآورند. این رابطه دوطرفه است؛ به طوری که اعتیاد نیز میتواند به تشدید اختلالات روانی منجر شود.
ویژگیهای شخصیتی: افرادی که ویژگیهایی مانند تکانشگری، جستجوی هیجان، یا ضعف در مهارتهای مقابلهای دارند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار دارند. این افراد ممکن است برای مقابله با استرس یا دستیابی به لذتهای فوری به مصرف مواد مخدر روی بیاورند.
تجربیات کودکی: کودکانی که تجربه سوءاستفاده جسمی، روانی یا جنسی داشتهاند یا در محیطهایی با بیتوجهی والدین بزرگ شدهاند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد هستند. این تجربیات میتوانند منجر به اختلال در تنظیم هیجانات و کاهش عزت نفس شوند، که به نوبه خود میتواند گرایش به مصرف مواد مخدر را افزایش دهد.
خانواده: محیطهای خانوادگی ناسالم و خانوادههایی که در آنها سوءمصرف مواد رایج است، میتوانند خطر اعتیاد را افزایش دهند. نبود حمایت عاطفی و روابط ناپایدار خانوادگی نیز میتوانند به عنوان عوامل زمینهساز عمل کنند. کودکان و نوجوانانی که در چنین محیطهایی بزرگ میشوند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار دارند، زیرا ممکن است سوءمصرف مواد را به عنوان یک رفتار عادی ببینند.
گروههای همسال: دوستان و گروههای همسال تأثیر زیادی بر رفتار و تصمیمگیریهای فرد دارند. فشار اجتماعی و تمایل به پذیرفته شدن در یک گروه خاص ممکن است فرد را به سوی مصرف مواد مخدر سوق دهد. از سوی دیگر، دوستانی که رفتارهای سالم را ترویج میکنند، میتوانند نقش محافظتی در برابر اعتیاد ایفا کنند.
شرایط اقتصادی: عوامل اقتصادی مانند فقر، بیکاری و عدم دسترسی به امکانات مناسب میتوانند افراد را به سمت مصرف مواد برای فرار از مشکلات و کاهش استرس سوق دهند. افرادی که در شرایط اقتصادی دشوار زندگی میکنند، ممکن است به دنبال راههایی برای کاهش دردها و سختیهای روزانه خود باشند و مصرف مواد را به عنوان یک راهحل موقت ببینند.
هنجارهای فرهنگی: فرهنگ و جامعه میتوانند نگرشهای مختلفی نسبت به مصرف مواد ایجاد کنند. در برخی فرهنگها، مصرف مواد به عنوان یک رفتار طبیعی یا بخشی از مراسم اجتماعی پذیرفته میشود که این مسئله میتواند خطر اعتیاد را افزایش دهد. افراد ممکن است بدون نگرانی از عواقب منفی، مواد مصرف کنند. همچنین، در برخی جوامع، مصرف مواد ممکن است به عنوان نشانه بلوغ یا قدرت در نظر گرفته شود که این موضوع نیز میتواند افراد را به سمت مصرف مواد ترغیب کند.
دسترسی به مواد: دسترسی آسان به مواد مخدر، بهویژه در جوامعی با قوانین ضعیف برای کنترل مصرف، میتواند احتمال مصرف و اعتیاد را افزایش دهد. اگر مواد مخدر به راحتی در دسترس باشند، افراد بیشتری ممکن است به مصرف آنها روی آورند. برای مثال، در جوامعی که الکل یا مواد مخدر به راحتی قابل دسترسی هستند، میزان اعتیاد معمولاً بالاتر است.
اعتیاد یک اختلال پیچیده و چندبعدی است که برای پیشگیری و درمان مؤثر، باید از رویکردی جامع استفاده کرد که تمامی این عوامل را در نظر بگیرد. دسترسی آسان به مواد مخدر، بهویژه در جوامعی با قوانین ضعیف برای کنترل مصرف، میتواند احتمال مصرف و اعتیاد را افزایش دهد.
اگر مواد مخدر به راحتی در دسترس باشند، افراد بیشتری ممکن است به مصرف آنها روی آورند. نبود محدودیتها و قوانین سختگیرانه میتواند به عادی شدن مصرف مواد و افزایش نرخ اعتیاد منجر شود.